تغییراتی فراتر از همهپرسی در اوکراین
این هشدار امکانی را برای اوکراین (یا آنچه که از کشور اوکراین باقی مانده) فراهم خواهد آورد راهی برای برقراری صلح بیابد. من بعید میدانم که اوکراین و غرب اهمیت این موقعیت مثبت را درک کنند. حملات به اتباع جدیدالورودِ روسیه ادامه خواهند یافت و روسیه واکنش نشان خواهد داد. برخلاف شش ماه گذشته که روسیه با خویشتنداری عمل کرد، این بار احتمالاً تاکتیک تهاجمیتری را در پیش خواهد گرفت که شاملِ از کار انداختن سیستم تأمین برق اوکراین، حمله به مراکز فرماندهی و از جمله حمله به اقامتگاه اصلی زلنسکی در کیف خواهد بود. این حملات منجر به تشدید بیش از پیش مناقشه خواهد شد ولی اوکراین و ناتو امکانات محدودی برای واکنش خواهند داشت. چرا؟
سه هفتۀ پیش را بهخاطر میآورید، موقعی که بهنظر میرسید پوتین و ارتش روسیه درمانده شدهاند و ارتش اوکراین در «خارکف» جولان میداد؟ آن روزها به گذشته پیوست و پیروزی نوید داده شدۀ اوکراین تحقق نیافت. با آنچه که اکنون میدانیم بهنظر میرسد که روسیه آگاهانه از منطقۀ نه چندان لجیستسکی «خارکف» عقبنشینی کرد و نیروهای نظامی خود را به «دونباس»، «زاپوروژیا» و «خرسون» منتقل نمود. چرا؟
برای این که شرایط را برای همهپرسی آماده کند، یا بهعبارتی امنیت مناطقی از اوکراین را که قرار بود در آنها برای الحاق مجدد به سرزمین مادری روسیه همهپرسی برگزار شود تأمین کند. اعلام برگزاری همهپرسی از سوی پوتین در جمعۀ هفتۀ گذشته نه تصادفی بود و نه اقدامی از سر استصال. برنامهریزیِ همهجانبه برای همهپرسی از حداقل یک ماه پیش و یا حتی از مدتها قبل آغاز شده بود.
با این که اوکراین کماکان با نیروهای نظامی خود به خطوط دفاعی روسیه حمله برد، اهداف غیرنظامی را زیر آتش توپخانه گرفت و بهای گزافی نیز با قربانی کردن نفرات و نابود شدن توپها و تانکها پرداخت ولی موفق نشد در همهپرسی اختلال جدی ایجاد کند. همهپرسی در همۀ مناطق پیشبینی شده تحت نظارت ناظران بینالمللی انجام گرفت. خیلی دلم میخواست روزنامهنگاری از یکی از این ناظران سئوال میکرد که روسیه چه موقعی برای اولین بار با آنها تماس گرفته و از آنها درخواست نموده به مناطق تحت کنترل روسیه رفته و کار نظارت را بهعهده بگیرند. دانستن چنین جزئیاتی میتواند زمان و ابعاد برنامهریزی همهپرسی را روشنتر کند.
بهنظر میرسد همهپرسی با اکثریت خیرهکنندۀ آراء برای وحدت مجدد با روسیه خاتمه یابد. بهمحض این که نتایج همهپرسی اعلام شود مجلس روسیه آن را تأیید خواهد کرد و پوتین در گام آخر نتیجۀ همهپرسی را رسماً اعلام خواهد نمود. در این لحظۀ زمانی، یعنی روز جمعه، عملیات ویژۀ روسیه خاتمه خواهد یافت و روسیه در موقعیتی قرار خواهد گرفت که از قلمروی تازۀ خود دفاع کند.
انتظار میرود پوتین سخنرانی بهیادماندنی ایراد کند و به اوکراین، ناتو و ایالات متحدۀ آمریکا هشدار دهد که حملاتِ آتی به لوگانسک، دونتسک، زاپوروژیا و خرسون حمله به روسیه تلقی خواهد شد و اوکراین و غرب باید از این مسأله آگاه باشند که توپ اکنون در زمین آنهاست.
این هشدار امکانی را برای اوکراین (یا آنچه که از کشور اوکراین باقی مانده) فراهم خواهد آورد راهی برای برقراری صلح بیابد. من بعید میدانم که اوکراین و غرب اهمیت این موقعیت مثبت را درک کنند. حملات به اتباع جدیدالورودِ روسیه ادامه خواهند یافت و روسیه واکنش نشان خواهد داد. برخلاف شش ماه گذشته که روسیه با خویشتنداری عمل کرد، این بار احتمالاً تاکتیک تهاجمیتری را در پیش خواهد گرفت که شاملِ از کار انداختن سیستم تأمین برق اوکراین، حمله به مراکز فرماندهی و از جمله حمله به اقامتگاه اصلی زلنسکی در کیف خواهد بود. این حملات منجر به تشدید بیش از پیش مناقشه خواهد شد ولی اوکراین و ناتو امکانات محدودی برای واکنش خواهند داشت. چرا؟
غرب دارای قدرتِ صنعتیِ کافی برای رقابت با سرعتِ تولید ادوات جنگی در روسیه نیست. به این نقطه ضعف غرب فشار مضاعف تورم و فروپاشی اقتصادی در اروپا که ایالات متحدۀ آمریکا نیز متأثر از آن است افزوده میشود. انستیتو سلطنتیِ نیروهای مسلح متّحد، پُرسابقهترین انستیتوی جهان و پیشروترین اندیشکدۀ دفاعی و امنیتی بریتانیا اخیراً مطلب مهمی منتشر کرده که در آن زوالِ قدرتِ مزبور به تفصیل توضیح داده شده است:
جنگ اوکراین اثبات کرد که دوران جنگهای صنعتی هنوز خاتمه نیافته است. مصرف فوقالعاده زیاد مهمات، تجهیزات و خودروهای نظامی نیازمند دارا بودن ظرفیتِ صنعتی عظیمی برای تولید و تداوم تأمین تجهیزات و تسلیحات جنگ است. یعنی در این زمینه کمّیت نقش بزرگی ایفا میکند. در جنگ اوکراین ۲۵۰هزار نیروی نظامی اوکراین به اضافۀ ۴۵۰هزار نیروی نظامی مردمیکه اخیراً به خدمت فراخوانده شدهاند در مقابل مجموعاً ۲۰۰هزار نیروی نظامی روسیه و جداییطلبان قرار دارند. تسلیح، تأمینِ تدارکات و رسیدگی به این نیروها کار عظیمی است. بهخصوص تأمین مهمات جنگ امری بسیار دشوار است. در مورد اوکراین مشکل دیگری نیز به مشکلات فوق افزوده میشود و آن توان نظامی روسیه در هدف قرار دادن و تخریب صنایع نظامی و شبکۀ حمل و نقل تسلیحات در عمق خاک اوکراین است. متقابلاً روسیه در معرض حملات اوکراین به شهرهای مرزی خود و عملیات خربکارانۀ اوکراین است، هرچند که این حملات در ابعاد کماهمیتتری انجام میگیرند. سرعت مصرف مهمات و تجهیزات در اوکراین در حدی است که برای تداوم تأمین آنها ظرفیتِ صنعتی بسیار بزرگی برای تولیدِ مداوم لازم است.
نکاتی که در ذیل قید میشوند نتیجۀ بررسیهای سرهنگ دوم «a.D. Alex Vershinin» آمریکایی است. او درنتیجۀ بررسیهای خود به تفصیل توضیح داده است که اگر ایالات متحدۀ آمریکا و ناتو وارد درگیری نظامی با روسیه شوند در مقابل چه چالش بزرگی قرار خواهند گرفت:
ایالات متحدۀ آمریکا در حال کاهش دادن مهمات توپخانه ارتش است. میزان خرید مهمات از سوی دولت در سال ۲۰۲۰ کاهش یافته و این امر در سال جاری نیز ادامه خواهد یافت…. خلاصه بگویم تولید سالانۀ محصولات توپخانۀ ایالات متحده برای تأمین ده روز تا دو هفته نیازِ ارتش اوکراین کافی است و اگر گلولههای توپ شلیک شده از سوی روسیه پنجاه درصد بیش از تخمینهای اولیه باشد، مجموعۀ گلولههای توپها ارسال شده به اوکراین فقط کفاف سه هفته جنگ را خواهد داد.
ایالات متحده تنها کشوری نیست که در مقابل این چالش قرار دارد. در مانور نظامی اخیر که با شرکت نیروهای نظامی ایالات متحده، بریتاینا و فرانسه برگزار شد، نیروهای نظامی بریتانیا کل موجودی مهمات خود را ظرف ده روز تمام کردند.
غرب کماکان براین خیال باطل است که کشتی اقتصاد روسیه در حال غرق شدن است. روسیه دارای منابع معدنی، مواد و نیروی ماهر برای تولید آن میزان از تجهیزات و تسلیحات است که برای تداوم عملیات نظامی، بهخصوص عملیات نظامی متمرکز به آن نیاز دارد.
من نمیدانم آیا روسیه از ابتدا عملیات نظامی خود را بهگونهای طراحی کرد که عملاً موجب استهلاکِ تسلیحاتِ ایالات متحده و اروپا شود یا این مسأله امری تصادفی بود. در هر حال غرب عملاً امکان دیگری جز جنگ هستهای برای پیروزی بر روسیه در اوکراین ندارد.
هفتههای آتی شکاف بین اعضای ناتو را آشکارتر خواهد کرد. بهعنوان مثال بریتانیا وقتی امروز صبح از خواب برخاست متوجه شد که ارزش پوند استرلینگ که زمانی قویترین ارز جهان و دارای ارزشی دو برابر دلار بود به کمتر از یک دلار رسیده است. و این به آن معناست که بریتانیاییها باید مبلغ بیشتری برای محصولات وارداتی از ایالات متحده بپردازند. هرچند واردات بریتانیا از ایالات متحده فقط ۱۲ درصد از کل واردات این کشور را تشکیل میدهد ولی همین مقدار افزایش بهای کالاهای وارداتی هم به تورم در این کشور دامن خواهد زد. نخستوزیر تازۀ بریتانیا «لیز تراس» با ارائۀ طرح اقتصادیِ خود با مقاومت محافظهکاران روبروست. مرگ ملکه الیزابت مشکلات سیاسی کشور را برای چند هفتهای به حاشیه راند ولی ماه عسل به پایان رسیده و فشارهای سیاسی داخلی تداوم حمایت از اوکراین را زیر سئوال خواهد برد.
همینطور فروپاشی اقتصادی در فرانسه، آلمان و ایتالیا این کشورها را وادار خواهد کرد وقت بیشتری صرف آرام کردن نارضایتیهای فزایندۀ داخلی نمایند. و اگر بحران انرژی و عقبنشینیهای اوکراین در آغاز زمستان را در نظر گیریم، احتمالاً پایههای اتحاد ناتو در حمایت از اوکراین به لرزه خواهد افتاد.
*http://antikrieg.com/aktuell/2022_09_27_mehrueberdas.htm
لاری. سی. جانسون «Larry.C. Johnson» تحلیلگر سابقِ سازمان سیا و یکی از کارکنان دفتر مبارزه با تروریسم وزارت خارجۀ ایالات متحدۀ آمریکاست. وی بهمدت ۲۴ سال مسئول آموزش نیروهای ویژۀ ارتش آمریکا بود. هر دو جناح چپ و راستِ ایالات متحدۀ آمریکا وی را به دلیل مواضع سیاسی او مورد حمله و توهین قرار میدهند.
این مقاله ابتدا در تاریخ ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۲ به زبان انگلیسی در وب سایت sonar21.com منتشر شده است.
توضیح مترجم: در بخش بررسیهای سرهنگ دوم ایلات متحده ریز اقلام مهمات برای جلوگیری از اطالۀ مطلب خلاصه شده است.