انفجارِ آبروی غرب در آبهای نورداستریم
دیمیتری پسکوف سخنگوی کاخ کرملین درباره اقدام تروریستی دولتی علیه پایپ لاینهای گاز جریان شمالی (نورداستریم ۱ و ۲) گفت که جهان در تعجب فرو خواهد رفت اگر حقیقت موضوع گفته شود. دیده میشود که راز بزرگی در پشت این حادثه تروریستی دارای ابعاد جهانی و تاریخی نهفته است. در این ماجرا همه چیز عجیب است؛ از خاموشی ظاهری با خشم فروخورده روسیه در قبال این حادثه بسیار تکاندهنده در عرصه ژئوپولیتیک گرفته تا شیرینزبانیهای بلندپروازانه زلنسکی و وزیر خارجه سابق لهستان، همه رسانههای یک سر و صد زبان غربی و غیره.
انفجار لولههای گاز نورداستریم ۱ و۲ از بدترین نوع عملیات تروریستی در قرن حاضر بهشمار میرود و در تاریخ بهمثابه غیرآبرومندانهترین عملیات تروریستی ثبت خواهد شد زیرا نهتنها روسیه بلکه آرامش خانوادههای بسی از کشورهای اروپایی بهویژه آلمان را هدف قرار داده است. همه متخصصین امور و مفسرین سیاسی همعقیدهاند که انفجارات در این دو پایپ لاین نمیتواند بههیچوجه کار گروههای منفرد تروریستی و حتی دولتهایی هم باشد که از امکانات تکنولوژیک بسیار پیشرفته امروزی برخوردار نیستند. این لولهها که دارای پوشش فولادی با ضخامت ۴ سانتیمتر، بلنداژ ۱۵ سانتیمتر و قطر ۴۰ سانتیمتری هستند و در قعر دریا (از ۸۰ تا ۱۰۰ متری) قرار گرفتهاند، بهحدی مستحکماند که در برابر سقوط کشتیهای بزرگ روی آنها مقاومت دارند. لولهها به همدیگر بسته نشده بلکه جوشکاری شدهاند.
حادثه در نزدیکی شهر کوچک بندری Bandholm کشور دانمارک رُخ داد که یگانه راه اجتنابناپذیر برون رفتن زیردریاییها از بحیره بالتیک به دریای شمال و اقیانوس اطلس میباشد و از قرار معلوم یکی از کنترولشدهترین راههای زیردریایی دنیا است که در اختیار ناتو قرار دارد. در چنین شرایطی به گفته متخصصین امور در هفتهای که این انفجارات تروریستی رُخ داد کشتی پیشقراول آمریکایی Uss Kearsarge که ۴۱هزار تن وزن و ۲۵۷ متر طول دارد در حال تطبیقات (مانور) دقیقاً در حوالی همین نقطه بوده و پروازهای متعدد هلیکوپترهای ناتو دقیقاً بر فراز همین منطقه ثبت شده است.
متخصصین ورزیده و جدی امور بهویژه دگروال (سرهنگ) Jacques Baud افسر سابق استخبارات استراتیژیک سویس متعقداند که علیرغم اینکه قدری زود است و نمیتوان بدون تحقیقات لازم حکمی در این مورد صادر کرد ولی اولین و غیرقابل انکارترین کاندید این خرابکاری نمیتواند دولت دیگری جز آمریکا باشد، بهویژه اینکه تنها آمریکا و چند کشور محدود دیگر از امکانات به ثمر رساندن چنین خرابکاری برخوردارند و آمریکا همواره در پی مانع شدن جریان یافتن گاز در این پایپ لاینها بوده است. براساس اسناد آزاد شده CIA مربوط دهه هشتاد براساس دستور رونالد ریگن رئیسجمهور وقت آمریکا خرابکاری (انفجار) در لولههای انتقال گاز شوروی به آلمان از جانب سی آی ای صورت گرفت که برای مدتی انتقال گاز به آلمان دچار اختلال شد. یعنی خرابکاریهایی از این دست ثبت جدول اعمال خرابکارانه آمریکا هم شده است. تمام علایم بهقدری روشن است و آمریکا را در محراق محکومیت قرار میدهد که در فکر آدم خطور میکند که آمریکا نمیتواند تا این حد هم نادان باشد که با دست خود در این اوضاع نهایت بغرنج و متشنج این کار را بکند علیرغم اینکه در آتش سوزان چنین تمایلی میسوزد؟ مگر آمریکا نمیداند که کابلهای فایبرهای نوری زیردریا که آمریکا را با اروپا وصل میکند و۹۹/۸۸٪ اتصالات اینترنت از طریق آن صورت میگیرد در تیررس آسان زیردریاییهای بیسرنشین روسی قرار دارد و بهشیوهای بسیار آسانتر از پایپ لاینهای گازی قطع میشود و روسها قادرند برای انتقامگیری این کار را بکنند بهخصوص اینکه خود اینترنت داخلی خود را سالها قبل ایجاد کردهاند؟ راههای دیگری هم برای این نوع انتقامگیری وجود دارد که بهتر از هر کسی آمریکاییها به آن وقوف دارند. در چنین وضعی بهرغم اظهارت پرت و تعرضی و افشاگرانه آقای جو بایدن که از روسفوبی جنونآمیزی در حال ترکیدن است، در این مورد باید قدری با مغز سردتر سنجید. این هم به اندازه کافی روشن است که بدون کمک مستقیم آمریکا با درنظرداشت وضع کنونی جهان و تسلط آمریکا بر آبهای جهان بهویژه همین منطقه موردنظر، چنین خرابکاریای برای هیچکس امکانپذیر نبوده است. در این صورت بلافاصله حملات مرگبار روسیه بر زیرساختهای اوکراین بهویژه در ساحه انرژتیک و گفتههای اخیر پسکوف درباره اقدام تروریستی علیه نورداستریم در فکر آدم خطور میکند. آیامیشود فوران خشم روسهارا در روندعملیات ویژه ارتش روسیه در اوکراین بیارتباط با این حادثه تصور کرد؟ باصراحت دیده شده است که تمام جریان این عملیات از ۲۴ فوریه گذشته تاکنون نشاندهنده این امر است که شدت عملیات بستگی به عملکرد اوکراینیها (درحقیقت آمریکاییها) در روی صحنه دارد. روسیه در جریان این عملیات با خویشتنداری حیرتانگیزی برخورد نموده و ضمن اینکه در این عملیات ابتکار عمل را از دست نداده است، هیچگاهی بیاعتنا به سرنوشت مردمانی که در مناطق جنگی بهسر میبرند، عمل نکرده است. اوکراینیها در اثر پافشاری آمریکاییها دست به چنان اعمالی میزنند که خشونت روسیه در جنگ را موجهتر و ضروریتر میسازند. در وضع کنونی اولتر از همه این سئوال مطرح میشود که آیا تنها انفجار پل ــ بزرگراه کرچ میتوانست باعث ایجاد چنین خشمی در وجود روسها شود که به اصطلاح «خاک اوکراین را با توبره به هوا کنند» و یا مسأله بزرگتر از این است؟ مگر سناریویی مبتنی بر قصد یکی دیگر از متحدین وفادار آمریکا در منطقه بهویژه اوکراین برای خرابکاری و انفجار این پایپ لاینها و آمادگی آمریکا را برای کمک به آن نمیتوان تصور کرد؟ در چنین صورتی آمریکا قادر نخواهد بود بهنحوی اسنادی را جهت اطلاع روسها از دست داشتن مثلاً اوکراینیها در این حادثه بهنحوی «لو بدهد» و در این صورت اقدام آنها با درنظرداشت جنگی که در جریان است مشروع و بجا نشان داده شود؟ این سئوال بزرگی است که احتمالاً هفتهها و یا ماههای پیشرو شاهد جواب به آن خواهیم بود. در هر صورت و بههر حالی خویشتنداری روسیه علیه آمریکا در این مورد تاکنون یکی از ضمانتهای بسیار متین و سنجیدهشده جهت اجتناب از یک درگیری غیرقابل کنترول که منجر به نابودی بشریت خواهد شد، بوده است.