پاکستان، هرج و مرج سیاسی برنامه‌ریزی شده

هرج و مرج سیاسی برنامه‌ریزی شده قصد دارد کشور را به‌سوی اهداف فاجعه‌بار بیشتر و اعمال حکومت نظامی ‌و رسیدن به عصر عدم اطمینان بزرگ و فراتر از آن، از بین بردن چشم‌انداز بازگشت به دموکراسی سوق دهد. همه شاخص‌ها حاکی از مداخله ناموجه سیاست‌های تحت رهبری آمریکا برای تضعیف حقوق مردم و حمایت از یک رژیم نظامی ‌در پاکستان است که به‌سمت سیاست خارجی با سناریوهای ضد چین و ضد روسیه گرایش دارد.
 

 

 

پاکستان به‌دنبال تغییر جهت است

روند امور جاری پاکستان، نشان‌دهنده چندین بحران با ماهیت حیاتی برای آزادی، امنیت و آینده این کشور است. هر جا ارتش به قدرت برسد، فرهنگ مثبت‌اندیشی، اخلاق، و امیدِ به تغییر را از بین می‌برد. عمران خان «رژیم وارداتی کنونی عده معدودی» را متهم می‌کند که در حین رهبری راهپیمایی آزادی به‌سمت اسلام‌آباد به جان او سوء‌قصد کرده است. توده‌ها در سراسر پاکستان به این اقدام شریرانه تضعیف حقوق مردم برای تعیین آینده خود در یک سیستم دموکراتیک واکنش نشان دادند.

ژنرال‌ها و همدستانشان شریف و بوتو فاقد مشروعیت حکومت بر کشورند. آنها بخشی از مشکلات هستند، نه راه‌حل. اکثر آنها دارای سوابق جنایی می‌باشند، و فاقد امانت و صداقت سیاسی هستند و شاید هیچ ملت دیگری آنها را به‌عنوان چهره‌های سیاسی پذیرا نباشد.

هرج و مرج سیاسی برنامه‌ریزی شده قصد دارد کشور را به‌سوی اهداف فاجعه‌بار بیشتر و اعمال حکومت نظامی ‌و رسیدن به عصر عدم اطمینان بزرگ و فراتر از آن، از بین بردن چشم‌انداز بازگشت به دموکراسی سوق دهد. همه شاخص‌ها حاکی از مداخله ناموجه سیاست‌های تحت رهبری آمریکا برای تضعیف حقوق مردم و حمایت از یک رژیم نظامی ‌در پاکستان است که به‌سمت سیاست خارجی با سناریوهای ضد چین و ضد روسیه گرایش دارد.

اغلب تراژدی‌های وحشتناک همواره به قربانی کردن توده‌ها تمایل داشته‌اند. امروز، ملت در اثر حوادث فاجعه‌بار سیل، ناامنی، و استثمار اجتماعی ــ اقتصادی و سیاسی فلج شده است. نخبگان حاکم و ژنرال‌های پاکستان پذیرای عقل و پاسخگویی نیستند. آنها نمی‌توانند الزامات امیدها و انتظارات نسل جدیدی از افراد تحصیلکرده و دارای اخلاق و فکر را درک کنند.

آینده متعلق به نسل جدید افراد تحصیلکرده است، نه ژنرال‌های ساده‌لوح و قدیمی. آنها «قدرت» و «پاکستان» را دارایی و ملک طلق خود می‌دانند. رهبران اقتدارگرا بدون اینکه مورد سئوال قرار گیرند با سرنوشت و آینده کشور بازی می‌کنند. آنها افراد اشتباهی هستند، که با تفکر اشتباه کارهای اشتباه انجام می‌دهند. اگر سیستم پاسخگویی عادلانه‌ای وجود داشت، برخی از ژنرال‌ها و سیاستمداران همدست می‌توانستند به دلیل جنایات خود علیه ملت با جوخه‌های اعدام روبرو شوند. پاکستان سابقه پنج کودتای بزرگ به رهبری نظامی‌ها را دارد که به شکست و از دست دادن پاکستان شرقی ختم شد. آیا ژنرال‌ها منتظر شکل‌گیری یک اتفاق ناگوار دیگر در تاریخ هستند؟ (نگاه کنید به استعمار بریتانیا و چگونه هند و پاکستان آزادی را از دست دادند. مجله تحقیقات جهانی و تفکر غیرمعمول: ۱/۱/۲۲)

جنید احمد و بن نورتون در («ویدیو: رژیم کودتایی پاکستان عمران خان را ممنوع می‌کند، مخالفان کشته می‌شوند، همانطور که ایالات متحده به روابط چین نگاه می‌کند، عادی‌سازی اسرائیل» گلوبال ریسرچ ۲۷/۱۰/۲۲) (۱) ، سعی می‌کنند توضیح دهند که چگونه مداخله ایالات متحده می‌تواند منافع ملی پاکستان را تضعیف کند. به‌بهانه‌ای واهی، خان از شرکت در هر انتخابات ملی آینده منع شد. به‌نظر می‌رسد چنین حکمی‌ خلاف قانون اساسی هیچ توجیه قانونی ندارد.

پاکستان در جستجوی آزادی و امنیت

عمران خان، بازیکن سابق کریکت و نخست‌وزیر سابق، قربانی فساد سیاسی نهادینه‌شده در پاکستان است. او با  جنبش عدالت‌خواهی (حزب تحریک انصاف) شروعی تازه کرد تا فضا را برای یک جنبش با روحیه اخلاقی و فکری برای تغییر سیاسی آماده و ایجاد کند. کار آسانی نیست، در این راستا چالشی بزرگ با اراذل و اوباش شناخته‌شده، جنایتکاران متهم و توطئه‌گرانی وجود دارد که بیش از ۵۰ سال بر سیاست ملی تسلط داشته و دارند.

برای تغییر فرهنگ سیاسی ناآگاه و سادیستی، توده‌های پاکستانی مشتاقانه به‌دنبال فردی تحصیلکرده دوران جدید بودند تا امید به یک پاکستان صلح‌آمیز و مترقی را تحقق بخشند. عمران خان توسط یک مجمع جعلی و غیرقانونی که به‌طور مخفیانه توسط ژنرال‌ها در اتحاد با ماموران مزدبگیر آمریکا برای تضمین هرج و مرج و بی‌ثباتی سیاسی ترتیب داده شده بود، به‌طور ناگهانی از سمت نخست‌وزیری برکنار شد.

این می‌تواند تنها در خدمت منافع استراتژیک ایالات متحده و هند برای کنترل و مدیریت پاکستان از طریق حذف زرادخانه‌های هسته‌ای آن و تبدیل این کشور به برده اربابان خارجی و بدهی‌های غیرقابل پرداخت صندق بین‌المللی پول باشد. این آن چیزی نیست که مردم پاکستان به‌دنبال آن باشند تا از آزادی، امنیت و حاکمیت خود چشم‌پوشی کنند. از قضا، ژنرال‌های پاکستانی سابقه فروش منافع ملی خود را دارند و از ایالات متحده برای جنگ در افغانستان پول گرفته‌اند و به ایالات متحده اجازه داده و می‌دهند تا از پایگاه‌های کشور برای عملیات نظامی ‌استفاده کند. نمایندگی ایالات متحده آمریکا برای توسعه USAID مردم و ملت‌ها را می‌خرد و به بردگی می‌کشد که نتیجه آن همواره تسلط حکومتی ناکارآمد توسط عده‌ای معدود است.

سیاست‌گذاران سیاست خارجی آمریکا، ژنرال‌های سیاستمدار پاکستانی را گدا می‌دانند، افرادی که برای جلب رضایت ارباب حاضر به هر نوع خوش‌رقصی‌اند ــ اربابی که هر وقت لازم می‌داند، آنها را متحد خود می‌خواند، اما وقتی نوبت تعهدی نسبت به پاکستانی‌ها می‌رسد، خنجر می‌زند. پاکستان سرخورده و جدا از ریشه‌های خود، به حرکت رو به جلو ــ نه به‌سمت تغییر، عادی شدن و پیشرفت ــ بلکه به‌سمت رویدادهای غم‌انگیزی که مرگِ برنامه‌ریزی شده شهروندان، تخریب زیرساخت‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، ناتوانی و قطع خطوط حیاتی را برمی‌انگیزد، و در نهایت به میدان جنگ برای شکاف‌های قومی‌ و منطقه‌ای و فروپاشی ملی تبدیل می‌شود، ادامه می‌دهد. اندرو گاوین مارشال «چشم امپراتوری پاکستان ــ پاکستان چند‌پاره شده، بخش ۱ (گلوبال ریسرچ ۲۸/۵/۲۰۱۱) (۲)، بیان می‌کند که «در دسامبر سال ۲۰۰۰، سیا گزارشی از روندهای جهانی تا سال ۲۰۱۵ منتشر کرد که در آن آمده بود که تا سال ۲۰۱۵، «جنگ در افغانستان ذاتاً با وضعیت پاکستان مرتبط است … پاکستان متلاشی‌تر، منزوی‌تر و وابسته‌تر به کمک‌های مالی بین‌المللی خواهد بود.» خاطرنشان شد که جنگ به رهبری ایالات متحده در افغانستان در نهایت با هدف خلع سلاح اتمی ‌پاکستان بوده است.

آیا خان می‌تواند فرهنگ سیاسی تحت سلطه استعمار نو را تغییر دهد؟

در یک مقایسه، عمران خان چهار سال سیاست بدون فساد داشت. او نه کسی را کشت و نه از هیچ بانکی دزدی کرد و مایل بود که در قبال قتل و دزدی ثروت برادران شریف، بوتوها، و زرداری و دیگران پاسخگویی قانونی داشته باشد. اما حکومت سیاسی پر از چهره‌های فاسد گذشته بود. بر اساس گزارش‌ها، ۶۳۲ کارمند ارشد دولتی با تابعیت دوگانه وجود دارد. خان برای اصلاح فرهنگ به‌غایت فاسد سیستماتیک، قادر به ارائه طرح یک برنامه عمل نبود. او به افراد تحصیل‌کرده و باهوش نسل جدید نیاز داشت تا راهبردهای خلاقانه‌ای برای تغییرات سیاسی ارائه دهند. خیلی ساده، این اتفاق نیفتاد و او به عجله توسط یک توطئه سیاسی ــ نظامی‌از قدرت برکنار شد. عمران خان برای یک پاکستان جدید، درک و دیدگاهی دارد، اما او برای برنامه‌ریزی در راه آغاز تازه‌ای در پاکستان، به افراد تحصیل‌کرده نسل جدید نیاز دارد.

ادعاهای خان و تجربیات گذشته او می‌تواند به شناسایی عوامل شرور داخلی کمک کند. تجزیه و تحلیل فیلم‌های حمله به او، نشان داد که این یک حملۀ به‌خوبی برنامه‌ریزی شده و هدفمند به یک رهبر ملی برای اهداف سیاسی بود. در حالی که بدبینی سیاسی در مورد سایر به اصطلاح سیاستمداران پاکستان امری بومی‌ شده است، توده‌های پاکستانی با خوش‌بینی عمران خان را سیاستمداری بسیار صادق می‌بینند و به آغازی جدید، فارغ از فساد سیاسی که فرصت‌هایی را برای تغییر پایدار فراهم می‌سازد، امیدوارند. اگر یک نظام حقوقی قابل اجرا وجود دارد، باید تحقیقات مستقلی در مورد اتهامات صورت گیرد و مسئولین باید پاسخگوی جنایات فجیع خود باشند. این نویسنده طرح اصلاحی خاصی را برای مشکلات فعلی به اشتراک گذاشته است: لطفاً «پاکستان در جستجوی آزادی و امنیت» (Pakistan in Search of Freedom)، مجله فکر غیرمعمول و تحقیقات جهانی Uncommon Thought Journal and Global Research ۲۲/۱۰/۲۰۲۲ را ببینید. (۳)

تحلیلگران استراتژیک غربی ادعا می‌کنند که پاکستان یک «دولت شکست‌خورده» است زیرا توسط نخبگان سیاسی ــ نظامی ‌مشکوک اداره می‌شود. رهبران کنونی پاکستان در پاسخ به مطالبات عمومی‌ سکوت کرکننده‌ای نشان می‌دهند، زیرا فاقد مشروعیت و یکپارچگی سیاسی‌اند. استبداد همیشه ناتوان و زود گذر است.  هنگامی ‌که سیاستمداران سادیست نمی‌توانند مجموعه‌ای از مشکلات را حل کنند، اغلب برای منحرف کردن توده‌ها، ایده‌های ساده‌لوحانه دیگری را برای ایجاد مشکلات بحرانی‌تر طرح و اجرا می‌کنند. سوءقصد به جان خان می‌تواند در این زمینه یک انحراف باشد. پاکستان در ابتدا منعکس‌کننده یک فرهنگ سیاسی اخلاقی و فکری ناامیدکننده است. راه‌حل فرهنگ سیاسی بیمارگونه سیاست پاکستان از نظر اخلاقی و فکری چیست؟ با توجه به شکست آشکار رژیم کنونی تحت رهبری شهباز شریف، مردم وظیفه‌شناس و نهادهای سیاسی متشکل باید یک حکومت جدید وحدت ملی با رهبری غیرحزبی، دولتی هوشمند و صادق را جایگزین دولت شهباز شریف کنند. به‌نظر می‌رسد این تغییر فوری سیاسی برای بازگرداندن شرایط عادی و حکومت سیاسی پایدار ضروری باشد. تصور این که در غیاب یک مجلس ملی با نمایندگان واقعی مردم، اقدامی‌ علیه شهباز شریف انجام می‌شود، دشوار است؛ اما برای تأیید مجدد بی‌خاصیتی و بی‌کفایتی چنین مجلسی که پناهگاه دولتمردانی ناتوان از ارائه گزینه‌های دمکراتیک قابل اجرا برای تغییر در زمانی است که واقعیت‌های زندگی اقتضا می‌کند، لازم به‌نظر می‌رسد. نهادهای مسئول باید برای حفاظت از منافع ملی، آزادی و تمامیت ارضی کشور واکنش نشان دهند تا در صورت لزوم شرایط تغییرات ضرور را فراهم کنند. ژنرال‌ها و شریف اگر حس تاریخ، استدلال و پاسخگویی دارند، باید فوراً تاریخ انتخابات ملی جدید را اعلام کنند و کشور را از بی‌ثباتی بیشتر و آینده‌ای تاریک و ناپایدار نجات دهند.

* دکتر محبوب ا. خواجه  دارای تخصص در امور بین‌الملل ــ امنیت جهانی، صلح و حل منازعه با علاقه شدید به فرهنگ‌ها و تمدن‌های تطبیقی ​​اسلامی ــ غربی و نویسنده چندین نشریه از‌جمله جدیدترین آنها: یک بشریت و بازسازی صلح جهانی، امنیت و حل و فصل منازعات است. انتشارات آکادمیک لامبرت، آلمان، ۱۲/۲۰۱۹.

** https://www.globalresearch.ca/pakistan-imran-khan-victim-hope-future/5798231

۱ــ https://www.globalresearch.ca/video-pakistan-coup-regime-bans-imran-khan-dissidents-killed-as-us-eyes-china-ties-israel-normalization/5797297

۲ــ https://www.globalresearch.ca/imperial-eye-on-pakistan/25009

۳ــ https://www.globalresearch.ca/pakistan-search-freedom-security/5796668

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *