رهایی آفریقا از فقر مستلزم تغییر روابط قدرت با غرب است

اما آنچه این گزارش‌ها نمی‌توانند به ما بگویند، و تصاویری از کودکان قحطی‌زده آفریقایی نمی‌توانند بیان کنند، این است که بیشتر فقر آفریقا به استثمار مداوم این قاره توسط اربابان استعماری سابق ــ یا فعلی ــ مربوط می‌شود … ثروت موجود آفریقا به تنهایی می‌تواند رشد جهانی را برای سال‌های آینده تقویت کند. اما ذینفعان این ثروت باید پسران و دختران آفریقا باشند، نه جیب‌های عمیق طبقات ثروتمند غرب.
 

 

 

اندکی پس از رسیدن به اسلو، تاکسی من در خیابان‌های منظم شهر و زیرساخت‌های پیشرفته زیگزاگی به‌راه افتاد. بیلبوردهای بزرگ، برندهای مطرح دنیا را در زمینه مد، اتومبیل و عطر تبلیغ می‌کردند. اما در میان همه این نشانه‌های ثروت و فراوانی، یک تابلوی الکترونیکی در ایستگاه اتوبوس تصاویری از کودکان فقیر آفریقایی با چهره‌های تکیده را نشان می‌داد که نیازمند کمک می‌باشند.

طی سال‌ها، نروژ در راه کمک‌های بشردوستانه و پزشکی مفید، به‌عنوان الگوی نسبتاً خوبی عمل کرده است. این امر به‌ویژه در مقایسه با سایر کشورهای خود خدمتِ غربی که در آن کمک‌ها اغلب با منافع مستقیم سیاسی و نظامی‌ مرتبط است، صادق است. با این حال، تحقیر عمومی ‌آفریقای فقیر، گرسنه و بیمار همچنان نگران‌کننده است.

همین تصاویر و تبلیغات تلویزیونی در همه جای غرب وجود دارد. صرف‌نظر از ارزش واقعی چنین خیریه‌ای، کمپین‌ها برای کمک به آفریقای فقیر کاری بیش از تداوم یک رفتار قالبی و کلیشه‌ای انجام می‌دهند؛ آنها همچنین مسئولین و مسئولیت واقعی این مسأله را پنهان می‌کنند که چرا آفریقای سرشار از منابع طبیعی فقیر باقی مانده و چرا سخاوت فرضی غرب در طول دهه‌ها کمک چندانی برای دستیابی به یک تغییر الگو از نظر سلامت و رفاه اقتصادی این قاره نکرده است.

اخبار از آفریقا تقریباً همیشه تلخ است. گزارش اخیر «کودکان را نجات دهید»  مصائب آفریقا را در ارقام هشدار‌دهنده‌ای خلاصه می‌کند: ۱۵۰ میلیون کودک در شرق و جنوب آفریقا با تهدید مضاعف فقر شدید و تأثیر فاجعه‌بار تغییرات آب و هوایی روبرو هستند. بیشترین آسیب از این رهرو، بر جمعیت کودکان در سودان جنوبی با ۸۷ درصد و پس از آن موزامبیک (۸۰ درصد) و سپس ماداگاسکار (۷۳ درصد) تأثیر می‌گذارد.

خبر بد از آفریقا، که در گزارش کودکان را نجات دهید Save the Children نشان داده شده است، اندکی پس گزارش دیگری منتشر شد، این بار توسط بانک جهانی، که نشان می‌دهد امید جامعه بین‌المللی برای پایان دادن به فقر شدید تا سال ۲۰۳۰ برآورده نخواهد شد.

در نتیجه، تا سال ۲۰۳۰ حدود ۵۷۴ میلیون نفر، یعنی ۷ درصد از جمعیت جهان، همچنان در فقر شدید زندگی خواهند کرد و به حدود دو دلار در روز وابسته خواهند بود. در حال حاضر جنوب صحرای آفریقا به‌عنوان کانون فقر شدید جهانی است. نرخ فقر شدید در آن منطقه حدود ۳۵ درصد است که ۶۰ درصد از کل فقر شدید در هر نقطه از جهان را نشان می‌دهد.

بانک جهانی پیشنهاد می‌کند که  همه‌گیری کووید ۱۹ و جنگ روسیه و اوکراین کاتالیزورهای اصلی پشت این تخمین‌های تلخ هستند. تورم رو به رشد جهانی و رشد آهسته اقتصادهای بزرگ در آسیا نیز مقصرند.

اما آنچه این گزارش‌ها نمی‌توانند به ما بگویند، و تصاویری از کودکان قحطی‌زده آفریقایی نمی‌توانند بیان کنند، این است که بیشتر فقر آفریقا به استثمار مداوم این قاره توسط اربابان استعماری سابق ــ یا فعلی ــ مربوط می‌شود. این بدان معنا نیست که کشورهای آفریقایی از خود هیچ‌گونه فعالیتی برای کمک به وضعیت رو به وخامت خود یا مبارزه با مداخله و استثمار ندارند. با این حال، بدون یک جبهه متحد و تغییرات عمده در موازنه‌های ژئوپلیتیک جهانی، مقابله با استعمار نو کار آسانی نیست.

جنگ روسیه و اوکراین و رقابت جهانی روسیه و چین از یک‌سو و کشورهای غربی از سوی دیگر، به برخی از رهبران آفریقایی جرأت داده است تا علیه استثمار آفریقا و استفاده از آفریقا به‌عنوان خوراک سیاسی برای درگیری‌ها ی جهانی صحبت کنند. بحران غذا در مرکز این مبارزه بوده است.

در نشست بین‌المللی صلح و امنیت داکار در اواخر اکتبر، برخی از رهبران آفریقایی در برابر فشار دیپلمات‌های غربی برای پیروی از خط غربی در جنگ اوکراین مقاومت کردند. از قضا، کریسولا زاخاروپولو، وزیر دولت فرانسه، به‌دنبال «همبستگی از آفریقا» بود، و مدعی شد که روسیه یک «تهدید وجودی» برای اروپا است. با وجود این که فرانسه همچنان به‌طور مؤثر ارزها و در نتیجه اقتصاد ۱۴ کشور مختلف آفریقایی ــ عمدتاً در غرب آفریقا را کنترل می‌کند ــ زاخاروپولو اظهار داشت که «روسیه به تنهایی مسئول این بحران اقتصادی، انرژی و غذایی است».

رئیس جمهور سنگال مکی سال یکی از چندین رهبر و دیپلمات ارشد آفریقایی بود که زبان دوگانه و تفرقه‌انگیز را به چالش کشید. «ما در سال ۲۰۲۲ هستیم. این دیگر دوره استعماری نیست … بنابراین کشورها، حتی اگر فقیر باشند، از کرامت برابری برخوردارند. بامشکلات آنها باید با احترام برخورد شود.»

این «احترام» مطلوب غرب می‌باشد که آفریقا فاقد آن است. ایالات متحده و اروپا به‌سادگی از کشورهای آفریقایی انتظار دارند که رویکرد بی‌طرف خود را در قبال درگیری‌های جهانی کنار بگذارند و به کمپین ادامه‌دار غرب برای تسلط جهانی بپیوندند.

اما چرا آفریقا، یکی از غنی‌ترین و استثمار‌شده‌ترین قاره‌ها، باید از دستورات غرب تبعیت کند؟

 عدم صداقت غرب آشکار است. استانداردهای دوگانه آن مورد توجه رهبران آفریقایی از‌جمله ماهامادو ایسوفو، رئیس‌جمهور سابق نیجریه قرار نگرفته است. او در داکار گفت: «برای آفریقایی‌ها این تکان‌دهنده است ببینند در حالی که توجه از وضعیت در ساحل (منطقه) منحرف شده است، میلیاردها دلار بر اوکراین می‌بارد.»

پیروی از گفتمان سیاسی بالا که از رهبران و روشنفکران آفریقا نشأت می‌گیرد، این امید را ایجاد می‌کند که قاره ظاهراً «فقیر» در حال برنامه‌ریزی برای فرار از چنگال سلطه غرب است، اگرچه متغیرهای زیادی باید به نفع آنها کار کنند تا این اتفاق بیفتد.

ثروت موجود آفریقا به تنهایی می‌تواند رشد جهانی را برای سال‌های آینده تقویت کند. اما ذینفعان این ثروت باید پسران و دختران آفریقا باشند، نه جیب‌های عمیق طبقات ثروتمند غرب. در واقع، زمان آن فرارسیده است که کودکان آفریقایی به‌عنوان پرونده‌های خیریه در اروپا به تصویر کشیده نشوند، تصوری که تنها روابط قدرت طولانی مدت بین آفریقا و غرب را تغذیه می‌کند.

*‌ https://www.mintpressnews.com/liberating-africa-poverty-requires-changing-power-relations-with-west/282801/

دکتر رمزی بارود روزنامه‌نگار، نویسنده و سردبیر The Palestine Chronicle است. او نویسنده شش کتاب است. آخرین کتاب او که با همکاری ایلان پاپه ویرایش شده است، چشم‌انداز ما برای آزادی است: رهبران و روشنفکران متعهد فلسطین صحبت می‌کنند. از دیگر کتاب‌های او می‌توان به پدرم مبارز آزادی و آخرین زمین اشاره کرد. بارود پژوهشگر ارشد غیرمقیم در مرکز اسلام و امور جهانی (CIGA) است. وب سایت او www.ramzybaroud.net است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *