دگرگونی‌های انقلابی در جهان نیرو می‌گیرد

درگیری در دونباس، ضرورت محافظت از جمهوری خلق دونتسک و جمهوری خلق لوهانسک در برابر تجاوز اوکراینی‌ها، و جنگ تحریم‌ها که غرب علیه روسیه به‌راه انداخته، عواقب دردناکی را برای اروپا هم در اقتصاد و هم در سیاست به‌بار آوردند (اگرچه دومی‌ خود را آهسته‌تر نشان خواهد داد). از کشورهای مختلف اروپایی، اخباری مبنی بر افزایش چندین برابری قبوض برق به گوش می‌رسد. هزینه استفاده از یخچال در ایتالیا به ۱۵۰ یورو در ماه افزایش یافت. ۲۳ درصد از ساکنان بریتانیا که مورد بررسی قرار گرفتند، می‌گویند که در زمستان آینده نمی‌توانند گرمایش خانه خود را روشن کنند. دولت‌ها به اروپایی‌ها پیشنهاد می‌کنند «به‌خاطر اوکراین» تحمل کنند و رنج بکشند: حمام کردن منظم را کنار بگذارند، به‌جای آن خود را با یک دستمال مرطوب پاک کنند و به شستن ظروف در لگن روی بیاورند. «پیتر سیجارتو»، وزیر امور خارجه مجارستان، در همایش عمومی‌ «ترانزیت» در شهر «تیهان» مجارستان اظهار داشت که سیاست انرژی اروپای غربی با سرعت یک شهاب آسمانی به‌سمت فروپاشی پیش می‌رود و وعده داد که در زمستان اروپایی‌ها «از خواب غفلت بر خواهند خاست». در پس این مشکلات حاد، اروپایی‌ها متوجه تحولات و دگرگونی‌های مهم‌تری در جهان نخواهند شد. این روز‌ها، رژیم کیف امضای درخواست دیگری را در سازمان ملل آغاز کرد که در آن اقدامات روسیه در جریان عملیان نظامی ‌ویژه محکوم گردد. این خیال چنان شکست خورده بود که آنچه روی داد حتی در رسانه‌های اوکراینی نیز کمتر پوشش داده شد. گزارشی که علیه فدراسیون روسیه ارسال شده بود، فقط کمی ‌بیش از یک چهارم اعضای سازمان ملل ــ ۵۴ کشور، از‌جمله مستعمرات واقعی ایالات متحده مانند جزایر مارشال، موافقت کردند که حمایت کنند. و نکته مهم اینجاست: این درخواست توسط هیچ یک از کشورهای عربی از‌جمله عربستان سعودی امضا نشد. اکثریت مطلق دولت‌های آمریکای لاتین که واشنگتن آنها را «حیاط خلوت» خود می‌دانست، از امضای این سند خودداری کردند. اما در ماه مارس، دیپلمات‌های آمریکایی ۱۴۱ عضو سازمان ملل را فریب دادند تا قطعنامه‌ای را امضا کنند که خواستار خروج نیروهای مسلح روسیه از اوکراین شد. با این حال، بیشتر این کشورها با درک آنچه در حال رخ دادن است، از روی آوردن به مواضع ضدِ روسیه خودداری کردند.

پیش از آن، آنگلوساکسون‌ها و همدستانشان در چارچوب طرح G-۲۰ شکست دیپلماتیک سختی را متحمل شدند. بلومبرگ در اوایل ماه اوت اعلام کرد که: «نیمی‌ از کشورهای گروه ۲۰ تحریم‌ها را علیه روسیه اعمال نکرده‌اند … و از تمایل غرب برای منزوی کردن فدراسیون روسیه حمایت نمی‌کنند … این موضع گروه ۲۰ ابتکار آمریکا برای محدود کردن قیمت جهانی نفت از روسیه را غیرممکن می‌کند». پشت این امتناع چیزی بیش از دفاع از منافع ملی «خودخواهانه» وجود دارد. در انجمن «ایده‌های نیرومند برای دوران نوین»، «و. پوتین» به‌وضوح به اینکه سخن از چیست را بیان کرد. رئیس‌جمهور روسیه گفت: «تحولات و دگرگونی‌های واقعاً انقلابی هرچه بیشتر شتاب می‌گیرد و قدرت می‌یابد. این تغییرات بزرگ البته غیرقابل برگشت هستند. هم در سطح ملی و هم در سطح جهانی تدوین مبانی و اصول یک نظم جهانی هماهنگ، عادلانه‌تر، اجتماعی‌گرا و امن در جریان است ــ آلترناتیو موجود یا شاید بتوان گفت برای نظم جهانی تک قطبی که تاکنون وجود داشته، بنابه ماهیت خود بی‌شک به ترمزی برای توسعه تمدن تبدیل می‌شود. الگوی تسلط کامل به اصطلاح میلیارد طلایی ناعادلانه است. خوب، چرا باید این “میلیارد طلایی” از کل جمعیت کره زمین بر همه چیره شود، قوانین رفتاری خود را بر اساس توهم انحصار تحمیل کند؟ مردم را به درجه اول و دوم تقسیم می‌کند، و از این‌رو در ماهیت خود نژادپرست و استعمارنو است، و ضمن اینکه ایدئولوژی گلوبالیستی و گویا لیبرال اساس آنرا تشکیل می‌دهد به‌طور فزاینده‌ای ویژگی‌های توتالیتاریسم را به‌دست می‌آورد و بازدارنده جستجوی خلاق و آفرینش تاریخی آزاد است. این تصور به‌وجود می‌آید که غرب به‌سادگی نمی‌تواند الگوی آینده خود را به جهان ارائه دهد. بله، البته تصادفی نبود که این “میلیارد طلایی” که به “طلایی” تبدیل شد، بسیاری چیزها به‌دست آورده است، لیکن موقعیت و جایگاه خود را تنها در سایه برخی ایده‌های اجرا شده به‌دست نیاورد ــ تا حد زیادی مواضع خود را به حساب غارت و چپاول مردمان دیگر هم در آسیا و هم در آفریقا تصرف و اشغال کرد».

علایم حاکی از اینکه سیستم استعمارنو در حال فروپاشی بیشتری هستند وجود دارند. در شرایط تغییرات جاری، چین به‌طور فزاینده‌ای از موضع بی‌طرف در مورد درگیری در اوکراین دور می‌شود و آشکارتر از پیش، از روسیه حمایت می‌کند و سیاست ایالات متحده آمریکا را محکوم می‌کند. عربستان سعودی، مصر، آرژانتین، ایران و ترکیه قصد خود برای پیوستن به بریکس را اعلام کردند. روابط ایالات متحده آمریکا با عربستان سعودی «به پایین‌ترین سطح خود در دهه‌های اخیر رسیده است» (به ارزیابی رسانه‌های آمریکایی). تلاش بایدن برای وادار کردن ریاض به افزایش تولید نفت به‌منظور ضربه زدن قیمتی به اقتصاد روسیه نتیجه‌ای نداشت و نشان‌دهنده کاهش وزن بین‌المللی واشنگتن بود. عربستان سعودی با سرکشی، سفر «لوید آستین»، رئیس پنتاگون به این کشور را لغو کرد و در حال مذاکره با چین در مورد انتقال پرداخت هزینه نفت به «یوان» است. رفاه «میلیارد طلایی» برای مدت طولانی نه با «لیبرالیسم» یا «فناوری‌های کارآمد»، بلکه مصنوعاً با تخفیف قیمت روی منابع و محصولات کشورهای غیرغربی تأمین شده است. اکنون کشورهای عضو G۷ تلاش می‌کنند ضمن محدود کردن مصنوعی قیمت نفت خریداری شده در روسیه، کاری مشابه انجام دهند، اما هیچ چیزی حاصل آنها نمی‌شود. «امانوئل مکرون»، رئیس‌جمهور فرانسه، پایان «دوره وفور» در غرب را اعلام کرد. اگر روسیه بتواند بدون آسیب جدی به خود در برابر فشار جمعی غرب مقاومت کند، این امر به نمونه‌ای برای کل جهان «غیرغربی» تبدیل خواهد شد. روشن خواهد شد که اتخاذ سیاستی مستقل از واشنگتن یا لندن واقع‌بینانه است. چگونه می‌توان به‌طور واقع‌بینانه غرب را مجبور کرد که به قربانیان یک مبادله نابرابر بهای مناسب و برابر را برای منابعی که دریافت می‌کنند، بپردازد.

* https://www.fondsk.ru/news/2022/09/01/revolucionnye-transformacii-v-mire-nabirajut-silu-57086.html

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *