چهره چین تغییر میکند
دوره «شی»، امیدهای پیشن غرب را مبنی بر اینکه رشد سریع اقتصادی منجر به لیبرالیزه کردن بیشتر خواهد شد، از بین برد. آری، چین به آزادی بیشتر حرکت و جابجایی، تماسهای خارجی بیشتر، طیف وسیعتری از نظرات در نشریات رسانهای و توسعه سازمانهای مردم نهاد وغیردولتی، ازجمله آنهایی که مربوط به «حقوق بشر» هستند، اجازه داده بود. «پروجکت سندیکیت» مینویسد، با این وجود، کنگره بیستم حزب کمونیست چین «دُم» همه امیدهای آمریکا برای «مشارکت و تعامل» را قطع کرده است.
اروپاییها و چینیها از یکدیگر خیلی دور هستند ــ نه چندان از نظر جغرافیایی که در ذهنشان هست. به اروپاییها چنین آموزش داده میشود که: «فکر درست را به خود تلقین کند، اگر لازم باشد «دندان قروچ کند» خجالت نکشد. منتظر لحظه مناسب یا احساس اعتماد به نفس برای جرأت آن نباشد!» چینیها به «دنگ شیائوپینگ» نزدیکتر هستند که میگوید: «محکم بایست، تواناییهایت را نشان نده و منتظر لحظه مناسب باش، هرگز سعی نکن از خودت جلو بزنی. توانا باش و کار را به پایان برسان». تا اینکه ۲۰ـمین کنگره حزب کمونیست چین برگزار شد. روشن شد که خارج از ابعاد سنتی حاکمیت سراسری چین، بهنظر میرسید که امپراتوری آسمانی گویی چهره خود را تغییر داده است. این دیگر نه چهره «دن پیر» نیست که در یک پارچه قرمز رنگ بزرگ با یک ستاره بزرگ و چهار ستاره کوچک ترسیم میشود، بلکه کمی در حال تبسم و سر به تو «شی» است که برای سومین بار دبیر کل حزب کمونیست چین شد. تهاجم چینیها به اروپا ــ این فقط مربوط به «یک کمربند ــ یک جاده» یا کاروانهای کانتینری در بنادر دنیای قدیم نیست. پکن اروپا را به «حوزههای پلیسی» خود مجهز کرده است که از چینیهای خارج از کشور مراقبت میکند. آمستردامِ وحشتزده، که چنین «حوزههایی» را کشف کرده، از پکن خواست که «مراکز خدمات خارجی خود را که برای اذیت و آزار مخالفان خارج از کشور استفاده میشده، ببندد.» هلندیها از چه میترسیدند؟ «مراکز خدمات» چینی واقعاً حوزههای پلیس در خارج کشور هستند که بدون اجازه دولت هلند ظاهر شدهاند. آنها «وظایف رسمی، ازجمله تمدید از راه دور گواهینامه رانندگی برای شهروندان چینی را بدون موقعیت رسمی دیپلماتیک انجام میدادند.» گروه حمایتی «Safeguard Defenders» (یک سازمان دیدهبان غیرانتفاعی است که ناپدید شدنها در چین را رصد میکند. این شرکت توسط مایکل کستر تأسیس شد. در سال ۲۰۱۶ در مادرید تأسیس شد و بهعنوان یک بنیاد خصوصی کار میکند. مترجم ) مستقر در اسپانیا کندوکاو کرده که پلیس چین ضمن آزار و اذیت مخالفان و تحت فشار قرار دادن آنها برای بازگشت به چین، در چنین «مراکز خدماتی» در سراسر اروپا فعالیت میکند. مجموع چنین «مراکزی» را بیش از ۵۰ تا شمارش کردند و اکنون کانادا، بریتانیا و اسپانیا برای بررسی چنین گزارشهایی شتاب میکنند، در حالی که هلند، پرتغال و ایرلند دستور بستن فوری چنین مراکزی را صادر کردند. سپس اتریش هم به آنها ملحق شد و چنین «حوزههای پلیسی» را که زندگی و فعالیتهای دیاسپورای چینی را در خارج از کشور ازجمله مخالفان را ساماندهی میکنند، پیدا کردهاند. اینطور که مشخص شده همه این مراکز به یک وبسایت پلیس خارج از کشور چین به نام Overseas ۱۱۰ متصل هستند. در پکن اعلام کردند که این یک پلتفرم آنلاین است که توسط اداره پلیس «فوژو» درست شده است که به افراد امکان میدهد جرایم را از خارج گزارش دهند و نوعی ایستگاه فنی برای چینیهای محلی است که باید بهصورت آنلاین برای تمدید گواهینامه رانندگی و همچنین فعالیتهایی که مربوط به خدمات ترخیص پزشکی هستند اقدام کنند و «کلانتری یا مراکز خدمات پلیس نیستند.» آری، این امر کمی شبیه به «تلقین آز و طمع » «هوآکیائو» چینی پیشین است که امروزه بیش از ۶۰ میلیون نفر در سراسر جهان هستند و متقاعد شده اند که: «چین جایی است که چینیها هستند».
اکنون گامهای پکن محکمتر میشوند و سفارتخانهها و کنسولگریهای چین در گسترش نحوه اجرای قانون کشورشان به فراسوی مرزهای خارجی فعالتر شدهاند. ویژگیهای جدید «چهره چین» در بهار شکل گرفت، زمانی که «شی جین پینگ» ابتکار در حوزه امنیت جهانی را اعلام کرد، که نقطه مرکزی استراتژی او برای سومین دوره در مقام رهبر امپراتوری آسمانی و چالشی مستقیم برای دیکتاتوری جهانی آنگلوساکسونها شد. نظم جدید موازین قانونی بینالمللی و امنیت به سبک چینی برای کشورهای عضو «بریکس»، اروگوئه، نیکاراگوئه، کوبا، پاکستان، اندونزی و سوریه کاملاً مناسب بود. ایالات متحده آمریکا نیز به این امر متوجه شده و بهخود جنبیده است. در استراتژی جدید امنیت ملی ایالات متحده آمریکا، روسیه «با جنگ تجاوزکارانه وحشیانه خود یک تهدید مستقیم برای یک سیستم بینالمللی آزاد و باز بهشمار میرود». این بد است. و چین «هم با قصد تغییر نظم بینالمللی و هم با افزایش قدرت اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و تکنولوژیکی برای دستیابی به این هدف جلو میآید». این در حال حاضر بسیار بد است. « پراجکت سیندیکت » («پراجکت سیندیکتس یک سازمان رسانهای بینالمللی است که در مورد موضوعات مختلف جهانی تفسیر و تحلیل را منتشر و پراکنده میکند. مترجم) مینویسد: « زمانی که رئیسجمهور «شی جین پینگ» از ۲۰ـمین کنگره حزب کمونیست چین برای تحکیم قدرت خود و پیشبرد اهداف ایدئولوژیک و ناسیونالیستی خود استفاده کرد، جا دارد که تحول استراتژی ایالات متحده آمریکا در برابر چین را مورد بازنگری قرار دهیم.» این نشریه معتقد است که این بدان معناست که ایالات متحده آمریکا، ازجمله ضمن پذیرش چین به سازمان تجارت جهانی شگفتزده، مضطرب و گرفتار شد. و این طور نیست که ایالات متحده آمریکای فریفتهشده به بازار عظیم چین، سعی میکرد ارزشهای مشترک با آنها را در چین القا کند. این تلاشها ریشه نگرفتند نه به این دلیل که کشورها یا اتحادیه اروپا بد تلاش کرده بودند. این چین است که توانسته است بهخوبی از خود دفاع کند، ازجمله با کمک توصیه خردمندانه «دنگ شیائوپینگ» برای «منتظر لحظه مناسب شدن». و آن لحظه فرارسیده است. دوره «شی»، امیدهای پیشن غرب را مبنی بر اینکه رشد سریع اقتصادی منجر به لیبرالیزه کردن بیشتر خواهد شد، از بین برد. آری، چین به آزادی بیشتر حرکت و جابجایی، تماسهای خارجی بیشتر، طیف وسیعتری از نظرات در نشریات رسانهای و توسعه سازمانهای مردم نهاد وغیردولتی، ازجمله آنهایی که مربوط به «حقوق بشر» هستند، اجازه داده بود. «پروجکت سندیکیت» مینویسد، با این وجود، کنگره بیستم حزب کمونیست چین «دُم» همه امیدهای آمریکا برای «مشارکت و تعامل» را قطع کرده است.
دو مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا که مسئول استراتژی جدید دولت «بایدن» بودند اقرار کردند که «اشتباه اصلی این تعامل بر این فرض بود که میتواند به تغییرات اساسی در نظام سیاسی، اقتصاد و سیاست خارجی چین منجر شود.» و اکنون هدف تلاش برای «وضعیت پایدار همزیستی هوشیار بر اساس شرایط مطلوب برای منافع و ارزشهای ایالات متحده آمریکا است». پکن هم فهمیده است که ایالات متحده آمریکا قادر به ایجاد تغییرات بنیادی در چین نیست. و اگر در دهه نخست سده بیست و یک، چین همچنان «براساس نظر دنگ شیائوپینگ» بهسمت صراحت بیشتر در سیاست و اقتصاد حرکت کرده است، در این صورت اکتبر گذشته چیزی به طور نامریی تغییر کرد. چینیها دیگر بدیهیات نئولیبرالیسم مبنی بر اینکه درآمد سرانه چین به ۱۰هزار دلار نزدیک شود، طبقه متوسط ظاهر خواهد شد و نظام سیاسی کشور تغییر خواهد کرد، را رد کردهاند. در سال ۲۰۱۵ چین ضمن سبقت جستن از ایالات متحده آمریکا، از نظر تعداد مطلق شهروندان طبقه متوسط، اولین شد. این دادهها بر اساس محاسبات بانک سوئیسی «Credit Suisse» است که به طبقه متوسطی اطلاق میشود که درآمد سالانه آنها به ازای هر بزرگسال بین ۱۰هزار تا ۱۰۰هزار دلار بوده است. .. بنابراین بهنظر میرسد که تبسم «شی جین پینگ» هرگز به شیوه آمریکایی تغییر نخواهد کرد.
* https://www.fondsk.ru/news/2022/11/10/kitaj-menjaet-vyrazhenie-lica-57639.html