غرب آشکارا به روسیه اعلام جنگ میکند
در چند روز گذشته، بسیاری از مقامات غربی آشکارا اعلام کردند که آلمان و اروپا در حال جنگ با روسیه هستند: از جوزپ بورل، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا گرفته تا آنالنا باربوک، وزیر امور خارجه آلمان. بهنظر میرسد رهبری روسیه برای این جنگ آماده است.
تشابهات تاریخی غیرقابل انکار است.
در ژانویه ۲۰۲۳، همه ماسکها کنار گذاشته شدند. با انگیزه نشست داووس، نخبگان یورو ــ آتلانتیک تصمیم گرفتهاند از پنهان کردن مقاصد واقعی خود با درخواستهای ریاکارانه برای «نجات دموکراسی نوپای اوکراین برای صلح جهانی» دست بردارند. تعداد فزایندهای از نمایندگان به اصطلاح «میلیارد طلایی» در غرب، به اهداف واقعی سیاستهای ستیزهجویانه ضدِ روسیه که برای دههها تبلیغ و ترویج شده است، پی میبرند، یعنی نابودی یکپارچگی فدراسیون روسیه بهعنوان یک کشور و دولت، محرومیت مردم روسیه از دولت بهمنظور بهدست آوردن کنترل منابع عظیمی که «به دلیل برخی بیعدالتیهای تاریخی به بربرهای روسیه تعلق گرفته است.» سرنوشت کشور اوکراین و زندگی مردم آن برای کسی جالب نیست، زمین حاصلخیز اوکراین امتیاز بزرگی است.
نخبگان فراآتلانتیک در راستای منافع خود جنگی تهاجمی را علیه روسیه بهراه انداختهاند و آن را گسترش میدهند. توسعه مستمر درگیری نظامی، فقدان اراده غرب برای یافتن راهحل سیاسی و همچنین تشدید لفاظیهای ستیزهجویانه نشان از آن دارد که این نخبگان آمادهاند تا بهرغم تهدید هستهای، اجازه دهند این درگیری به یک جنگ جهانی تبدیل شود.
در ۲۰ ژانویه، در مراسمی در مادرید، جوزپ بورل پیروزیهای بزرگ روسیه بر هیتلر و ناپلئون را یادآور شد و از آنجا به این نتیجه رسید که فشار نظامی بر روسیه باید بیشتر شود. دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا ناخواسته غرب جمعی امروز را با «غرب جمعی ایجادشده توسط هیتلر» و «غرب جمعی ناپلئون» که هر دو از روسیه شکست خوردند، همطراز کرد.
بورل کلمه به کلمه: «روسیه کشور بزرگی است، عادت دارد تا به آخر بجنگد، عادت دارد تقریباً همه چیز را از دست بدهد و سپس همه چیز را دوباره بسازد. این کار را با ناپلئون کردند، و با هیتلر هم همینطور بود. تصور اینکه روسیه در جنگ شکست خورده یا اینکه ارتش آن ناتوان است پوچ است. به همین دلیل است که باید به مسلح ساختن اوکراین ادامه دهیم.»
این اولین بار نبود که بورل علیه روسیه تهدید میکرد و تنها او هم نبوده و نیست. با این حال، آخرین بیانیه اخیر یکی از صریحترین ادعاها علیه روسیه بود. همانطور که هیتلر و ناپلئون قبلاً تلاش کرده بودند، او نیز هدف واقعی کارزار نظامی غرب را نابودی روسیه و تسخیر سرزمینهای آن نامید.
در میان افشاگریهای رهبران غربی، سخنان کریستیا فریلند، معاون نخستوزیر و وزیر دارایی کانادا، در مجمع داووس بسیار جالب توجه بود. او ضمن حمایت از موضع آقای بورل، تصریح کرد که شکست روسیه «یک تقویت بزرگ برای اقتصاد جهانی خواهد بود.» فریلند که پدربزرگش یکی از اعضای گروه ملی گرای OUN-UPA آندری ملنیک بود، در چند سال گذشته با سخنرانیهای متعدد خود در حمایت از نازیهای اوکراین و بیان اظهارات روسهراسانه، در کانون توجه بوده است.
کریستیا فریلند، معاون نخستوزیر ترودو و عضو هیأت مدیره WEF، میگوید که پیروزی اوکراین در جنگ خود علیه روسیه در سال جاری «یک تقویت بزرگ برای اقتصاد جهانی خواهد بود».
و سخنگوی وزارت خارجه روسیه در مورد این ادعاهای او میگوید: این جنگ قرن بیست و یکم برای منابع است، خیلی ساده و در مقیاسی کامل.
اتحادیه اروپا و ناتو در حال جنگ هستند
در میان لفاظیهای جنگطلبانه غرب و شکست مداوم ارتش اوکراین در میدان نبرد، آغاز سال ۲۰۲۳ نیز با تقویت حمایت نظامی از رژیم دستنشانده کیف مشخص شد. در حالی که اروپا بهدنبال تانک برای سربازان اوکراینی در انبارها است، واشنگتن قبلاً بسته کمک نظامی ۲/۵ میلیارد دلاری جدیدی را اعلام کرده است.
ناتو و واشنگتن این واقعیت را پنهان نمیکنند که نهتنها ارتش اوکراین را تجهیز میکنند، بلکه اطلاعات لازم را نیز ارائه میدهند، نیروهای اوکراینی را در میدان نبرد فرماندهی میکنند و کنترل فرآیند تصمیم گیری نظامی را در دست گرفتهاند. رسانههای برجسته ایالات متحده ادعا میکنند که «آمریکا ظاهراً به ارتش اوکراین توصیه کرده از باخموت عقبنشینی کند» یا اینکه «ایالات متحده به طرحریزی ضدِ حمله در اوکراین کمک میکند». بنابر گزارشها، ایالات متحده به اوکراین در برنامهریزی ضدِ حمله برای بازپس گیری «سرزمینهای اشغالی، ازجمله کریمه» کمک خواهد کرد.
میخائیل شرمت، معاون دومای دولتی روسیه در امور کریمه درباره همه این موارد میگوید:
«روسیه تلاشی برای تشدید درگیری نکرده است، اما کشورهای غربی از خطوط قرمز عبور کردهاند و منافع ملی ما را تهدید میکنند. در ایالات متحده اکنون صحبت از حمایت از تجاوز اوکراین به کریمه و مناطق جدید روسیه است. رژیم کیف باید متوجه باشد که حمایت کشورهای غربی برای اوکراین نتایج معکوسی بهبار خواهد آورد. هرچه کشورهای غربی بیشتر در امور اوکراین دخالت کنند، مرز عملیات ویژه ما برای ایجاد یک منطقه حائل و محافظت از کشورمان در برابر همسایگان متخاصم بیشتر خواهد شد.»
اقدامات ایالات متحده و متحدان اروپایی آن جهان را بهسوی یک فاجعه جهانی سوق میدهد. زمانی که از تسلیحات تهاجمی ارائهشده توسط واشنگتن و کشورهای ناتو برای حمله به شهرهای روسیه استفاده شود، فرماندهان نظامی روسیه با استفاده از سلاحهای مخربتر در صدد تلافی برمیآیند و دامنه حملات روسیه به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت. ایالات متحده و ناتو، روسیه را مجبور به تغییر تاکتیک خواهند کرد و در آن صورت دیگر تنها زیرساختهای نظامی و استراتژیک مورد استفاده رژیم کیف هدف قرار نمیگیرند و حملات همهجانبه خواهد بود.
این استدلالها مبنی بر اینکه چون قدرتهای هستهای قبلا از سلاحهای کشتار جمعی در درگیریهای محلی استفاده نکردهاند پس تهدید هستهای وجود ندارد، غیرقابل دفاع است، زیرا این کشورها هرگز با تهدیدی برای امنیت شهروندان و تمامیت ارضی خود مواجه نشدهاند که ناتو امروز روسیه را با آن تهدید میکند.
تشدید لفاظیهای غرب تا حد تهدید آشکار به جنگ و نابودی دولت روسیه بهوضوح در مسکو شنیده میشود. رهبری سیاسی روسیه که تاکنون تلاش میکرد تا گفتوگو با «شرکای غربی» خود بر اساس اصول سیاست واقعی و با رعایت اصول اولیه حقوق بینالملل را حفظ کند، بهنظر میرسد سرانجام موضع خود را تغییر داده است. پس از یک سال خصومت در اوکراین، آشکار شد که رویارویی کنونی توسط غرب جمعی، نه در هشت سال گذشته بلکه در دهههای پیش برنامهریزی شده بود، زمانی که در سال ۲۰۰۴ مشخص شد که روسیه در تلاش است تا از قید و بندهای نواستعماری دوران پس از شوروی آزاد شود. در نتیجه، مسکو در نهایت قوانین بازی تحمیل شده از سوی غرب را پذیرفته و روشن میکند که بهنوبه خود، دیگر راهحل مسالمتآمیز تضادهای انباشته شده با کشورهای ناتو را نمیبیند و آماده ورود به یک جنگ تمام عیار است.
مسکو دیگر هیچ امکانی برای حل مسالمتآمیز مناقشه با کشورهای ناتو نمیبیند
کنفرانس مطبوعاتی اخیر سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه که نتایج دیپلماسی روسیه در سال ۲۰۲۲ را خلاصه کرد، نمونه بارز آن بود. وزیر خارجه روسیه وضعیت فعلی را بهشدت تند توصیف کرد:
«آنچه اکنون در اوکراین اتفاق میافتد نتیجه سالها تدارک و آمادهسازی ایالات متحده و اقمار آن برای بهراه انداختن یک جنگ هیبریدی جهانی علیه فدراسیون روسیه است. هیچکس این را پنهان نمیکند. اگر اظهارات شخصیتهای بیطرف غربی ازجمله دانشمندان علوم سیاسی، محققین و سیاستمداران و … را بشنوید و یا بخوانید ، میتوانید خود ببینید. در همین روزها یان برمر، استاد دانشگاه کلمبیا، در مقالهای نوشت: «ما در “جنگ سرد” با روسیه نیستیم. ما در یک “جنگ گرم” با روسیه هستیم.» حالا جنگ نیابتی است. و ناتو مستقیماً با آن مبارزه نمیکند. ما از طریق اوکراین با آن مبارزه میکنیم.»
لاوروف در ادامه گفت:
« این اعتراف صریح و این نتیجهگیری در ظاهر عجیب است که برخی سعی در رد آن دارند. میلانوویچ، رئیسجمهور کرواسی اخیراً گفت که این یک جنگ ناتو است. چند هفته پیش، هنری کیسینجر (قبل از اینکه در مقاله اخیر خود از ناتو بخواهد اوکراین را بپذیرد) نوشت: اتفاقی که در اوکراین رخ میدهد، درگیری بین دو قدرت هستهای برای کنترل آن منطقه است. منظور او البته به اندازه کافی روشن میباشد.»
به گفته لاوروف وزیر امور خارجه روسیه، «شرکای غربی» ما حیلهگرند، در حالی که شدیداً تلاش میکنند ثابت کنند که با روسیه نمیجنگند، بلکه فقط به اوکراین کمک میکنند تا به یک «تجاوز» پاسخ دهد و تمامیت ارضی خود را بازگرداند، وسعت حمایت آنها نشان میدهد که غرب در جنگ خود علیه روسیه همه چیز را روی پیروزی خود در برابر روسیه گذاشته است. این واضح است.
«رویدادهای پیرامون اوکراین، فشار ضمنی ایالات متحده را برای کنار گذاشتن تلاشها برای تقویت موقعیت جهانی خود با ابزارهای مشروع و اتخاذ روشهای نامشروع برای تضمین تسلط خود آشکار کرده است. همه چیز در بازی است. سازوکارها و نهادهای مورد احترام که زمانی توسط غرب به رهبری ایالات متحده ایجاد شده بود، و دستنخورده تلقی میشد، کنار گذاشته شدهاند (و نه به دلیل آنچه در اوکراین میبینیم). بازار آزاد، رقابت منصفانه، سرمایهگذاری آزاد، مصونیت مالکیت، فرض برائت ــ در یک کلام، هر چیزی که مدل غربی جهانیسازی بر آن تکیه داشت یک شبه فرو ریخت. علیه روسیه و سایر کشورهای «نامطلوب» که از این اصول و مکانیسمها تبعیت نمیکنند، تحریمهایی اعمال شده است. بدیهی است که هر زمان که بخواهند تحریمهایی علیه هر کشوری که بهنحوی از پیروی بدون قید و شرط دستورات آمریکا سر باز میزند، اعمال میکنند.»
«اتحادیه اروپا بهطور کامل تحت تأثیر این دیکتاتوری ایالات متحده قرار گرفته است (فایده ای برای بحث طولانی در این مورد وجود ندارد.)
درست همانطور که ناپلئون تقریباً تمام اروپا را علیه امپراتوری روسیه بسیج کرد، همانطور که هیتلر اکثر کشورهای اروپایی را «اشغال» و آنها را به جان اتحاد جماهیر شوروی انداخت، ایالات متحده ائتلافی تقریباً از همه کشورهای اروپایی عضو ناتو و اتحادیه اروپا ایجاد کرده است. و از اوکراین برای بهراه انداختن جنگی نیابتی علیه روسیه با هدف قدیمی حل نهائی «مسأله روسیه» استفاده میکند، درست همانطور که هیتلر بهدنبال حل نهایی «مسأله یهود» بود.»
اخیراً گزارشهایی مبنی بر تغییراتی در رهبری سیاسی و نظامی روسیه منتشر شده است. بهویژه برخی از مقامات در پستهای عالی در نهادهای سیاسی کلیدی مانند ریاستجمهوری، شورای امنیت، سرویسهای ویژه و غیره تغییر کردند. بازرسیها برای روشن شدن انطباق چند مقام عالیرتبه با سمتهای خود، روابط آنها با کشورهای خارجی و هرگونه اقدام احتمالی فساد در حال بررسی است.
در وزارت دفاع روسیه نیز تغییراتی رُخ داده است. ژنرال ارتش والری گراسیموف بهعنوان فرمانده گروه نیروهای روسی در منطقه عملیات ویژه نظامی (SVO) در اوکراین منصوب شد. او در رأس ارتش با شبهنظامیان چچنی جنگید، عملیاتی را در سوریه سازماندهی کرد و از نوامبر ۲۰۱۲ ریاست ستاد کل نیروهای مسلح روسیه را برعهده داشت. تغییرات در فرماندهی نظامی روسیه ممکن است نشاندهنده مرحله جدید خصومتها در اوکراین باشد. همچنین ژنرالهای جدید در تعدادی از پستهای کلیدی دیگر در وزارت دفاع منصوب شدند.
در ژانویه، ارتش روسیه شروع به تقویت سیستم دفاع هوایی در پایتخت کرد. در روزهای اخیر، تصاویری از سامانههای جدید پدافند هوایی مستقر در نزدیکی مراکز تصمیمگیری، مانند کرملین مسکو و ساختمان وزارت دفاع، بهطور گسترده در فضای مجازی به اشتراک گذاشته شد.
همه اینها نشاندهنده تغییر در دیدگاه کرملین از فرآیندهای جاری و آمادگی آن برای مقابله با چالش غرب است. استقامت نخبگان یورو آتلانتیک سرانجام مورد قدردانی روسیه قرار گرفت و پاسخ شایستهای دریافت کرد. متأسفانه موضع غرب به این معناست که جهان دیگر نمیتواند به پایان زودهنگام جنگ در اروپا امیدوار باشد. علاوه بر این، درگیری احتمالا تشدید خواهد شد.
درود بر شما
درود بر شما
از تلاش شما در راستای آشنایی و آگاهی رسانی به مخاطبان و ارائه مطالب جامع و کامل سپاسگزارم. بیش از سی سال پیش مطلبی مطالعه کردم که بسیار با واقعیات امروز مطابقت داشت. آن مقاله به درستی تحلیل کرده بود که تمام تلاش و برنامه های ایالات متحده و ناتو در آینده، دستیابی به سی درصد منابع طبیعی بکر و دست نخورده کره زمین در سرزمین وسیع روسیه واقع در مناطق سیبری، خواهد بود.
عالی بود.