بهیاد رفیق مریم فیروز
رفیق مریم فیروز در سال ۱۲۹۲ در کرمانشاه متولد شد. تحصیلات ابتدایی، متوسطه و عالی را در تهران به پایان رساند و در مهاجرت اجباری سیاسی به دریافت درجهٔ دکترا در ادبیات و زبان فرانسه نائل گردید.
رفیق مریم فیروز از سال ۱۳۲۰ در نهضت آزادیخواهی ایران شرکت فعال و پُرثمر داشت. وی از سال ۱۳۲۳ در تشکیلات دموکراتیک زنان ایران به فعالیت خستگیناپذیر پرداخت و در همان سال به عضویت حزب تودهٔ ایران در آمد.
رفیق مریم در سال ۱۳۲۷ در کنگرهٔ دوم حزب به عضویت مشاور کمیتهٔ مرکزی برگزیده شد. او در همان سال، یعنی پس از توطئهٔ بهمن ۱۳۲۷، تحت پیگرد قرار گرفت و در سال ۱۳۲۸ بهطور غیابی محکوم به پنج سال زندان با اعمال شاقه شد.
از سال ۱۳۲۷، رفیق مریم در شرایط پنهانکاری به مبارزات دشوار و پُرخطر ادامه داد و در امر بسیج زنان در تشکیلات دموکراتیک زنان ایران، حفظ و ادامهٔ مبارزه این سازمان و سرپرستی فعالیت مطبوعاتی آن با از خودگذشتگی کار کرد. رفیق مریم طی ۸ سال زندگی پنهانی در ایران به مبارزهٔ خستگیناپذیر خود ادامه داد و در سال ۱۳۳۵، هنگامی که ادامهٔ مبارزهٔ پنهانکارانهٔ وی در ایران ناممکن شد، مجبور به جلای وطن گردید.
در دوران مهاجرت سیاسی، که تا پایان سال ۱۳۵۷ ادامه یافت، رفیق مریم فیروز آنی از مبارزه علیه رژیم دیکتاتوری دستنشاندهٔ پهلوی باز نایستاد. او به هنگام مهاجرت بار دیگر بهطور غیابی دو بار، بار اول به ده سال زندان و سپس به زندان ابد با اعمال شاقه، محکوم شد.
رفیق مریم فیروز در سال ۱۳۵۷ به عضویت کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران برگزیده شد و پس از بازگشت به ایران مسؤولیت رهبری تشکیلات دموکراتیک زنان ایران را برعهده گرفت. در جریان پلنوم هفدهم (وسیع) کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران در فروردین ماه ۱۳۶۰ به عضویت هیأت سیاسی کمیتهٔ مرکزی انتخاب شد. رفیق مریم در طول دوران فعالیت خود تا زمان دستگیری با همان شور و خستگیناپذیری همیشگی در راه متشکل کردن زنان ایران در مبارزه برای دستیابی به حقوق برابر، و در پیکار برای تحکیم و گسترش دستاوردهای انقلاب بزرگ مردم ایران مبارزه کرد.
رفیق مریم در تاریخ ۱۷ بهمن سال ۱۳۶۱، در جریان نخستین یورش وسیع به حزب تودهٔ ایران بههمراه سایر همرزمانش دستگیر شد و در شکنجهگاه کمیتهٔ مشترک (زندان توحید) تحت بازجویی و آزار و شکنجه قرار گرفت.
در یکی از نوبتهای شکنجه، هنگامیکه در اثر شدت درد ناشی از ضربههای شلاق و زدن دستبند قپانی توان راه رفتن را از دست داده بود، بازجوی شکنجهگر او را با لحن توهینآمیزی مورد خطاب قرار میدهد. رفیق مریم که در آن زمان در آستانهٔ هفتاد سالگی حیات خود بود، تمام نیرویش را جمع میکند و خود را به دیوار تکیه میدهد و با صدایی محکم میگوید: شما ذلت ما را نمیتوانید ببینید!
رفیق مریم در زندان در پاسخ به یکی از رفقای زن تودهای که دلیل خارج نشدن رفقای کمیته مرکزی از ایران را از رفیق جویا میشود، چنین میگوید: ما تصمیم گرفتیم که بمانیم. اگر ما از ایران خارج میشدیم، اعضا و هواداران حزب تحت فشار بیشتری قرار میگرفتند.
رفیق مریم دوران اسارت خود در سلولهای انفرادی درازمدت را با روحیهٔ استوار و حفظ نظم و دیسیپلین و با انجام تمرینات ورزشی روزانه سپری کرد. یکی از فعالین سازمانهای چپ که مدت کوتاهی با رفیق مریم همسلول بوده است، دربارهٔ وی چنین میگوید: من با خط مشی حزب همیشه مسأله داشتهام ولی برای مریم فیروز، بهدلیل کاراکتر و ویژگیهای بارز شخصیتی وی، احترام فوقالعادهای قایل هستم.
یاد و نام رفیق مریم فیروز جاودانه و گرامی باد!