در مورد برنامه‌های آمریکا برای گسترش قدرت خود در اورآسیا

Print Friendly, PDF & Email

ما در آستانه تبدیل جهان به «دو اردوگاه» هستیم، که همه، حتی کشورهای کم اهمیت مجبور خواهند شد خط دفاعی خود را در مرزی که جهان را به «غرب» به رهبری ایالات متحده آمریکا و «غیرغرب» تقسیم می‌کند اتخاذ کنند، جایی که یک سیستم بسیار دموکراتیک‌تر می‌تواند سیستم روابط بین دولتی را، مستثنی از تحکم و زورگویی رهبران، توسعه دهد، که چین بدون شک تبدیل به آن خواهد شد. جایگزین چنین آینده‌ای هرچه بیشتر واهی و خیالی می‌شود. نشریه کالیفرنیایی «Information Clearing House» می‌نویسد: «روابط واشنگتن با روسیه همیشه بحث برانگیز بوده است، اما بیشتر به جاه‌طلبی‌های ژئواستراتژیک واشنگتن مربوط می‌شود تا رفتار مخرب مسکو. تنها «جنایت» روسیه این است که در حال تسلط بر بازارهای بخشی از جهان است که ایالات متحده آمریکا می‌خواهد به هر وسیله‌ای آن را کنترل کند. «چرخش به آسیا» که توسط واشنگتن در سال ۲۰۱۱ اعلام شده بود را در نظر بگیرید. این تلاشی برای گسترش حضور ایالات متحده آمریکا در سریع‌ترین بازار در حال رشد در جهان بود. ولی، کمتر کسانی فهمیدند که ایالات متحده آمریکا قبلاً تصمیم گرفته بود روسیه را به یک جنگ خونین در اوکراین بکشاند تا حرکت او را به‌سمت جنوب تضعیف و بتواند آزادانه پایگاه‌های نظامی‌ خود را در سراسر قلمرو اوراسیا مستقر کند. کسی پیش‌بینی نمی‌کرد که واشنگتن برای تحریک، منزوی کردن و شیطان جلوه دادن روسیه و در اولین فرصت، به‌منظور تجزیه روسیه به چندین کشور به هر گونه نقض هنجارهای بین‌المللی دست بزند. در اینجا از «هیلاری کلینتون»، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا، ۲۰۱۱ نقل می‌کنیم که گفته بود: «بهره‌برداری از رشد و پویایی آسیا در مرکز منافع اقتصادی و استراتژیک آمریکا قرار می‌گیرد.»

بازارهای آزاد در آسیا فرصت‌های بی‌سابقه‌ای را برای سرمایه‌گذاری، تجارت و دسترسی به فناوری‌های پیشرفته برای ایالات متحده آمریکا فراهم می‌کند. شرکت‌های آمریکایی باید به پایگاه مصرف‌کننده وسیع و رو به رشد آسیا بپیوندند. و این هم تذکر نشریه «Information Clearing House»: «مطالعه دقیق سخنان کلینتون، همراه با تحلیل «دکترین ولفوویتز» (نخستین هدف این دکترین جلوگیری از ظهور مجدد یک رقیب جدید، چه در قلمرو اتحاد جماهیر شوروی سابق و چه در جاهای دیگر است. مترجم)، به کند‌فهم‌ترین خوانندگان هم کمک می‌کند تا در مورد مناقشه کنونی در اوکراین که ارتباط چندانی با به اصطلاح «تجاوز روسیه» ندارد، نتیجه‌گیری واضحی را به‌دست بیاورد: «این مسأله به برنامه واشنگتن برای گسترش قدرت خود در سراسر آسیا، کنترل ذخایر عظیم نفت و گاز روسیه، محاصره چین با پایگاه‌های نظامی ‌و تثبیت سلطه آمریکا در مرکز پُررونق ترین بازار قرن بیست و یکم مربوط است». این امر اغلب در مواردی پیش می‌آید که اوضاع پیچیده در سیاست جهانی مبنایی ساده و سوداگرانه‌ مضحک را از خود نشان می‌دهد. با این حال، آنها همانا ماهیت قدرت جهانی را به‌طور عریان برملاء می‌سازند. کارشناسان سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا به‌طور سمج‌آمیزی گزینه‌های آینده را که تهدیدی برای مقابله نظامی‌ مستقیم با روسیه هستند، ایجاد می‌کنند. و واقع‌بینانه‌ترین سناریو «استعمارزدایی از روسیه»‌ست که در یک همایش مجازی برای نمایندگان کنگره آمریکا اجرا شده بوده که در آن عوامل مؤثر سازمان سیا و ناسیونالیست‌هایی از اوکراین و قفقاز حضور داشتند. در این همایش مجازی اعلام شد که روسیه یک امپراتوری استعماری است که باید نابود شود. پروژه «استعمارزدایی از روسیه» که در کمیسیون امنیت و همکاری دولت ایالات متحده آمریکا در اروپا متولد شده است (با سازمان امنیت و همکاری اروپا اشتباه نشود)، قصد دارد حمایت واشنگتن را از جنبش‌های جدایی‌طلب در روسیه و کشورهای دیاسپورهای ملی افزایش دهد. هدف اعلام «استقلال» همه نهادهای فدراسیون روسیه از «جمهوری خاوردور» و فراتر از آن است. در ماه اکتبر «سومین مجمع خلق‌های آزاد پساروسیه» ــ در توسعه برنامه‌های «استعمارزدایی» فدراسیون روسیه در گدانسک برگزار شد.

خود «استعمارزدایی‌گران» مرتدهایی هستند که از طریق ارتداد خود درآمد کسب می‌کنند، اما آنها کارکرد مهمی ‌برای ایالات متحده آمریکا انجام می‌دهند: پوشش اطلاعاتی ــ سیاسی را برای تجاوز علیه روسیه فراهم می‌کنند. آنها امیدوارند که «مبارزه برای اوکراین» امکانی را برای غارت منابع عظیم بزرگترین کشور اوراسیا به‌لحاظ منطقه و خاک فراهم کند. به چنین مسأله‌ای به‌ویژه، تحلیلگرانی از نشریه «Information Clearing House» معتقد هستند. آنها آینده روسیه را اینگونه می‌بینند: «برکناری رژیم کنونی در روسیه، جایگزینی آن با یک دست نشانده تحت کنترل آمریکا، و تجزیه خود روسیه به یک دوجین یا بیشتر دولت‌های ضعیف، که منابع ارزشمند آن در تملک و بهره‌برداری سرمایه مالی آمریکا و اروپا خواهد بود». علیرغم ظاهر ساده «فرمول پیروزی»، این امر درک ضروری و اصلی مناقشه در حال گسترش است. واقعیت این است که امپراتوری ایالات متحده آمریکا قصد ندارد کنترل اوراسیا را به کسی واگذار کند. این تنها به مورد روسیه مربوط نمی‌شود. ایران و اسرائیل در آستانه درگیری هستند. دولت بایدن منتظر است که «چین زودتر به تایوان حمله کند». ایالات متحده آمریکا اروپایی‌ها را تحت فشار قرار می‌دهد تا روابط خود را با چین «به دلایل امنیت ملی» قطع کنند. لیکن، اشتباه واشنگتن در آن است که باور دارد: جهان ــ تجارت، امور مالی، فناوری، شبکه جهانی به پایش خواهند افتاد. سقوط نخواهد کرد. در عوض، جهان در حال قطبی شدن است … «اشپیگل» از رئیس‌جمهور یک کشور آفریقایی پرسید که چرا فناوری ۵G را از چین و نه از ایالات متحده آمریکا یا اروپا دریافت می‌کند؟

وی پاسخ داد: «ما کشور کوچکی هستیم، از این‌رو کسی پشت سر ما همچنان جاسوسی خواهد کرد. و من می‌توانم به‌خوبی از فناوری چینی استفاده کنم، ارزان‌تر است.» قطعاً خط جدایی تحکیم خواهد یافت و تنها آفریقا با اروپا را به دو قسمت تقسیم نخواهد کرد.

* https://www.fondsk.ru/news/2022/11/27/o-planah-ssha-rasprostranit-svoju-vlast-v-evrazii-57788.html

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *