هراس

Print Friendly, PDF & Email

زنده یاد رفیق اباذر غلامی* شاعر تودهای       

نمی رود زخیالم که در برم تو نیایی تومغز میوهی عشقی شکوه نور و صدایی اسیردرد مدامم غریب خانه خویشم عزیز گم شدهی من بگو بگو که کجایی؟ زمانه رو به تباهی گرفته رنگ سیاهی شکسته ذوق پریدن، ز مرغکان هوایی هوای خانه قلبم چنان ز یاد تو پر شد برای عطر شقایق دگر نمانده فضایی زهیچ نسخه ندیدم شفای زخم دلم را در انتظار توهستم فقط تویی که شفایی تولدم به خزان بود و عمر من به زمستان چرا نبینمت آخر، بهار باور مایی بلور روشن اشکم نشسته بر در و دیوار همیشه کوچه بازو گشودهام که بیایی هراس من همه این که بمیرم و نتوانم ببیمنت که شکفتی، گل قشنگ رهایی رشت 1/10/74

* زندهیاد رفیق اباذر غلامی در سال ۱۳۳۳ در روستای خمیران از توابع بندر انزلی زاده شد. دورهٔ ابتدایی و متوسطه را در خمیران و انزلی گذراند. پس از اخذ دیپلم بهخدمت ارتش در آمد، از دانشکدهٔ افسری لیسانس علوم  نظامی گرفت و تا درجهٔ سرگردی ارتقا یافت. رفیق اباذر که زادهٔ رنج بود و با زحمتکشان پیوندی عمیق داشت، در سال ۱۳۵۸ با مراجعه به یک کتابفروش تودهای در کنار خیابان در شهر قزوین، علاقمندی خودرا به حزب توده ایران، حزب تودهها بیان کرد. رفیق اباذر تا روز دستگیری خود در اردیبهشت ۱۳۶۲ عضو تشکیلات نظامی مخفی حزب تودهٔ ایران بود و پس از دستگیری به ۱۰ سال زندان در زندان رجایی شهر (گوهر دشت) محکوم شد. زندهیاد رفیق اباذر که دارای قریحه شاعرانه پراحساسی بود و از اوایل دههٔ پنجاه به سرودن شعر رو آورده بود، در زندان نیز با سرودن شعرهای انقلابی گرمابخش محفل همبندان خود بود. رفیق پس از نجات از مهلکهٔ مرگ فاجعۀ قتلعام زندانیان سیاسی بهدست جلادان رژیم «ولایت فقیه» درتابستان سال ۱۳۶۷ (فاجعهٔ ملی)، در اسفند ماه آن سال با اعلام عفو عمومی از زندان آزاد شد. رفیق اباذر پس از آزادی از زندان در کنار کار مستمر و زندگی خویش به کارهای فرهنگی در استان گیلان رو آورد و سرودن شعر را نیز رها نکرد. اشعار فارسی و گیلکی او در نشریات محلی بهچاپ رسیدند. از وی چند اثر بهیادگار مانده است: مجموعهٔ «شعرهای رنج و برنج» (۱۳۸۰)، «سلِ کولِ توسهدار» (۱۳۸۲)، «فصل پنجم زمین» (۱۳۸۷)، و کتاب پژوهشی «بازیهای محلی گیلان» (۱۳۹۲)، که همگی بهچاپ رسیدهاند. سرانجام، در اسفند سال ۱۳۹۱ قلب پرمهر اباذر، «سینه سرخ» گیلان، در اثر بیماری سرطان از تپیدن ایستاد و طبقهٔ کارگر و تودهایها یکی از شاعران برومند و همیشه وفادار به آرمانهای زحمتکشان را از دست دادند. صد حیف که چه زود از میان ما رفت. یادش گرامی باد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *