آیا آمریکا و ناتو جایگزین سازمان ملل متحد میشوند؟

Print Friendly, PDF & Email

نگارش: دکتر موتسوکو فکو
منبع: پامبازوکا نیوز
برگردان: نادر

«آیا میتوان به بیطرفی و برخورد صادقانه و حرفهای سرویس اطلاعاتی آمریکا در تحقیق درمورد استفاده از سلاحهای شیمیایی در سوریه اعتماد کرد؟»

آیا ایالات متحده آمریکا و متحدانش در ناتو خود را جایگزین سازمان ملل میکنند؟ آیا اکنون اتحاد این دو نیرو به عالیترین ارگان در عرصهٔ بینالمللی بدل شده است؟ آیا سازمان ملل متحد بهسوی سرانجام فاجعهبار سلف خویش، یعنی جامعهٔ ملل، پیش میرود؟ آیا ملل متمدن جهان باید طرحهای نابکارانه این پلیس خودگماشتهٔ جهانی را برای نابودی مجدد جهان از طریق استعمار پنهان، نژادپرستی، و امپریالیسم نوین، مجاز بدانند تا آنها دیگر ملتها، بهویژه در جهان رو به توسعه، را از طریق نظامیگری تروریستی به بند بکشند؟

آمریکا و بریتانیا عراق را در سال ۲۰۰۳ با انتشار تبلیغات نادرست مبنی براین که عراق دارای سلاحهای کشتار جمعی، از جمله سلاحهای هستهای و شیمیایی است، اشغال کردند و صدام حسین را بهخاطر این «جنایت» ساختگی بهقتل رساندند. سال ۲۰۱۳ دهمین سال تجاوز و اشغال عراق توسط انگلیس و آمریکا است. گزارش شده است که تاکنون ۲/۷ میلیون زن، کودک و مرد عراقی کشته شدهاند. آمریکا بهتنهایی بیش از سه هزار سرباز از دست داده است. بسیاری از سربازان آمریکایی که بهسوی مرگ در جنگی فرستاده شدند که هیچ نفعی درآن نداشتند، آمریکاییهای آفریقاییتبار بودند.

در آن زمان، سازمان ملل متحد دانشمندان خود را به عراق فرستاد. آنها هیچ سلاح کشتار جمعی در آنجا نیافتند. با وجود این، تونی بلر بریتانیا و جورج بوش ایالات متحده این امر را نادیده گرفتند و بهطور غیرقانونی به عراق حمله کردند. آنها هرگز به دادگاه بینالمللی جنایی احضار نشدند تا از بابت جنایات ارتکابی خود علیه مردم عراق حساب پس بدهند. ایالات متحده حتی «قرارداد رم» را که دادگاه بینالمللی جنایی را ایجاد کرد امضا نکرده  است، اما در مورد رهبران غیرآمریکایی و غیرناتویی که باید به این دادگاه برده شوند تا در قبال اقداماتشان علیه بشریت پاسخ دهند، بسیار هیاهو میکند.

در بریتانیا، حزب تونی بلر انتخابات گذشته را باخت چون رأیدهندگان انگلیسی او را بهچشم کسی که در مورد سلاحهای کشتار جمعی در عراق به آنها دروغ گفته است نگاه میکردند. دیوید کامرون، از حزب محافظه کار، پیروز آخرین انتخابات انگلیس شد. اخیراً وی تلاش کرد تا بریتانیا را در روند استفادهٔ بحث برانگیز از سلاحهای شیمیایی در سوریه درگیر کند. اما او در متقاعد کردن پارلمان انگلستان شکست خورد. فرانسه نیز در پارلمان خود در مورد این مسأله که چه کسی از «سلاحهای شیمیایی» در سوریه استفاده کرده است با اختلافنظر مواجه شد. گزارش شده است که ۶۴ درصد مردم فرانسه با حملهٔ نظامی توسط آمریکا مخالف بودهاند.

کامرون مصمم بود تا این وحشیگریها در سوریه بهمجازات برسند، اما نه وحشیگریهای بریتانیا در مستعمرات خود، مانند رودزیا، آفریقای جنوبی و کنیا. اخیراً یک دادگاه عالی بریتانیا، بهدلیل اعمال سبعانهٔ انگلستان در کنیا بر علیه مبارزان راه آزادی این کشور آفریقایی که در برابر استعمار انگلیس و امپریالیسم می جنگیدند، حکم داد که به بیش از ۵ هزار کنیایی غرامت پرداخت شود. آینها اعضای پیشین «ارتش زمین و آزادی کنیا» هستند که رژیم استعماری بریتانیا برای بیاعتبارساختنشان در سطح بینالمللی، آنها را «تروریستهای مائو مائو» میخواند. این مبارزان آفریقایی راه آزادی، توسط رهبران کنیایی همچون ددان کیماتی رهبری می شدند  که رژیم استعماری بریتانیا آنها را بهخاطر مقاومت در مقابل امپریالیسم انگلیس، در کشور آفریقایی خودشان به مرگ محکوم کرد. برخی از شهادتهای ارائهشده در دادگاه بریتانیا از این جمله بود:

«یک زن شاکی شهادت داد که درمعرض شکنجهٔ شدید جنسی قرار گرفته است. سربازان انگلیسی بطریهای آب داغ را در مهبل (واژن) وی  وارد می کردند. علاوه بر این موارد، در طول قرن گذشته هزاران نفر از مردم کنیا معلول، مثله و بهطور بیرحمانه توسط ارتش بریتانیا به قتل رسیدند. هزاران نفر از زنان در اردوگاههای بازداشتی در معرض تجاوز جنسی، کار اجباری، بدرفتاری و شکنجهٔ آشکار قرار گرفتند. این بخشی از سیاست رژیم استعماری بریتانیا  برای درهم شکستن جمعیت غیرنظامی بود که به آنها القابی چون «میمون»، «وحشی» و«تروریست» داده بودند.»

خانم جمیما پییر، سردبیرنشریهٔ «گزارش دستور کار سیاهان» مینویسد: «در سال ۱۹۰۳، دولت استعماری بریتانیا هزاران نفر مهاجر را، با هدف ایجاد یک «کشور سفید پوست» دیگر در کنیا، از آفریقای جنوبی و انگلستان به کنیا فرستاد. حاصلخیزترین زمینها، که آنها بهشیوهای استعمارگرانه «بلندیهای سفیدپوستان» نامگذاری کردند، به  مهاجران اروپایی اختصاص داده شد.»

مادهٔ ۲۲ ششمین کنوانسیون لاهه در سال ۱۹۰۷ موارد زیر بهطور مشخص ممنوع اعلام میکند:

الف ــ بهکارگیری سم یا سلاحهای سمی؛
ب ــ بهکارگیری سلاحها، اجسام پرتابی یا هرمادهای که آگاهانه باعث دردو رنج بی مورد شود.

ایالات متحدهٔ امریکا از چنین سلاحهایی در هیروشیما و ناکازاکی، و همچنین در ویتنام، استفاده کرده است. آیا میتوان  به بیطرفی و موضع منصفانه و حرفهای سرویس اطلاعاتی آمریکا در امر تحقیق درمورد استفاده از سلاحهای شیمیایی در سوریه، که در آن منافع آمریکا وهم پیمانهای آن در ناتو چنین مهم و خطیرند، اطمینان کرد؟ اعتماد کردن به چنین بازرسان آمریکایی و ناتویی در امر تحقیق در مورد سلاحهای شیمیایی، و تعیین اینکه چه کسی از آنها استفاده کرده است، شبیه این باور سادهلوحانه است که شغالها میتوانند مراقب گلهٔ گوسفندان باشند بدون اینکه گزارش «گم شدن» و یا «مردن» برخی از آنها را بدهند.

نمونهٔ عراق یک مورد برجسته برای اثبات بیتردید این مسأله است که اطلاعات غلط میتواند از سوی آمریکا و همپیمانانش برای گمراه کردن جهان جعل شود، تا آنها بتوانند هر دولتی را که دوست ندارند، چه در آفریقا مانند  زیمبابوه و لیبی، و چه دولتهایی مانند ایران در خاورمیانه، نابود کنند. لیبی دهمین تولیدکنندهٔ نفت در جهان است. زیر حکومت معمر قذافی، ثروت نفتی لیبی توسط لیبیاییها کنترل میشد، نه توسط آمریکا و ناتو. آمریکا و متحدانش، بهطور عمده بریتانیا و فرانسه، زیر پوشش قطعنامهٔ سازمان ملل دربارهٔ «منطقهٔ پرواز ممنوع» و «حفاظت» از جمعیت غیرنظامی لیبی، به لیبی وارد شدند. اکنون غیرنظامیان بیشتری زیر «حفاظت» آمریکا- ناتو جان خود را از دست دادهاند تا در زمان حکومت قذافی.

اکثر ناظران بیطرف رویدادها خاطرنشان کردهاند که لیبی «پیش رفته است اما بهسوی بیقانونی و ویرانی اقتصادی.» جنگ داخلی در سوریه توسط کشورهای غربی دامن زده شده است. آنها آشکارا نیروهای شورشی سوریه را آموزش داده و سلاحهای آنها را تامین کردهاند. این دقیقاً همان کاری است که آنها در لیبی نیز انجام دادند.

اما در عربستان سعودی، زمانی که عربستان سعودی از مهمات زنده علیه معترضان هوادار دموکراسی استفاده کرد و تظاهرات را ممنوع ساخت، آمریکا و ناتو برخورد متفاوتی را در پیش گرفتند. در همان زمان، آمریکا و ناتو که لیبی قذافی را به «کشتارمردم خود» متهم می کردند، وقتی عربستان سعودی نیروهای خود را به بحرین فرستاد تا مردم را سرکوب کند، چشمان خود را بستند.

روزی ثابت خواهد شد که شورشیان در سوریه از سلاحهای شیمیایی استفاده کردند تا به آمریکا و ناتو بهانهٔ جعلی برای حمله به حکومت سوریه و پرزیدنت بشار اسد را بدهند. این شورشیان هستند که تکیهگاه آمریکا را برای بهپیش بردن استراتژی «تغییر رژیم»، در راستای منافع خود و اربابان گرسنهٔ نفت برای کنترل ثروتهای نفتی، در سوریه تشکیل میدهند.

از قول چاک هگل، وزیر دفاع ایالات متحده، گزارش شده است که در حال حاضر نیروهای آمریکایی در منطقه منتظر صدور دستور حمله به سوریه هستند. درست مانند موارد عراق و لیبی، آمریکا و ناتو مصمم به تضعیف اقتدار سازمان ملل متحد هستند. آمریکا در حال حاضر ادعا میکند که اعمالش مطابق با قوانین بینالمللی است. این کدام قانون کدام بینالمللی است که صرفاً در انحصار آمریکاییها و متحدانش در ناتو است؟ کدام قانون بینالمللی به آنها اجازه میدهد  که به حریم اعضای سازمان ملل متحد تجاوز کنند؟ قانون بینالمللی قانون همهٔ ملت ها است. این قانون متعلق به اروپاییها و اروپاییتبارانی نیست که در کانادا، استرالیا یا آمریکا، پس از نابود کردن مردم بومی این کشورها و ربودن سرزمین آنها ازطریق نظامیگری تروریستی، زندگی میکنند.

در سازمان ملل متحد، شورای امنیت عالیترین ارگان این نهاد جهانی است. این شورا مقرراتی دارد. پنج عضو آن حق وتو دارند. اما بهنظر میرسد که از نظر آمریکا و ناتو، تنها وتوی انگلستان، فرانسه و ایالات متحدهٔ آمریکا مهم است،  نه وتوی روسیه و چین. این برخورد امپریالیستی آمریکا وناتو هیچ کمکی به  صلح، رفاه و نظم جهانی نمیکند.

هرگونه حملهٔ نظامی آمریکا و ناتو به سوریه غیرقانونی خواهد بود. آنها هیچ مجوزی از شورای امنیت سازمان ملل متحد ندارند. آمریکا، که غیرقانونی راه میرود و غیرقانونی میرقصد، و خود تمام اصول حقوق بینالمللی را با مصونیت از مجازات و با تکبر و گستاخی سرمستانهٔ ناشی از برتری نظامی زیر پا میگذارد، باید از موعظهٔ «رعایت قانون» و «مدیریت خوب»، بهویژه برای آفریقاییها، دست بردارد.

فدراسیون روسیه با یک پیشنهاد معقول ظاهر شده و اسد این پیشنهاد را پذیرفته است. روسیه پیشنهاد کرده است که سوریه باید تمام سلاحهای شیمیایی خود را زیر کنترل بینالمللی قرار دهد و آنها را از بین ببرد. با این حال، پیشنهاد روسیه باید فراتر از این برود. همهٔ ملل جهان که دارای سلاحهای کشتار جمعی هستند باید همان کاری را انجام دهند که از سوریه میخواهند. آنها باید سلاحهای شیمیایی و هستهای خود را نابود کنند تا بتوان پول بیشتری را صرف توسعهٔ اقتصادی ملتها و رهایی اجتماعی مردم از فقر، بیماری و جهل کرد تا صرف سلاحهای جنگی.

مادامی که برخی از ملتها که تا دندان به سلاحهای کشتار جمعی مسلح هستند خواهان خلعسلاح دیگر ملتها میشوند، هرگز در جهان صلح برقرار نخواهد شد. همهٔ کشورهای جهان باید خلعسلاح را جدی بگیرند. در چنین دنیای آغشته به اخلاق گزینشی در سیاستهای بینالمللی، میان ملتهای مسلح و ملتهای خلعسلاح شده یا غیرمسلح هیچ اعتمادی نمیتواند بهوجود آید. این بهویژه درمورد ملتهایی که منابع ملیشان آماج آزمندی کشورهای امپریالیستی است، و کشورهایی که اخلاقیاتشان در اصل «حق باکسی است که زور دارد» تعریف میشود، صادق است.

تضعیف منشور و اقتدار سازمان ملل متحد توسط ایالات متحدهٔ آمریکا و متحدان ناتویی آن، سرچشمهٔ همهٔ جنگها در جهان است. جامعهٔ ملل، سلف سازمان ملل متحد، با پیامدهای فاجعه بار برای بشریت ازهم پاشید. این امر، آغاز جنگ جهانی دوم از اروپا را تسهیل کرد، که ۷۲ میلیون نفر را کشت. ۶۱ میلیون نفر از سمت «دولتهای متفق» و ۱۱ میلیون نفر از سمت «دولتهای محور» کشته شدند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــ
دکترموتسوکو فکو (Motsoko Pheko) یک تاریخدان، دانشمند علوم سیاسی، وکیل، الهیات شناس، و نویسندهٔ چندین کتاب، از جمله کتاب «پیش بهسوی آزادسازی واقعی آفریقا» است. او عضو سابق پارلمان آفریقای جنوبی است. در دوران مبارزهٔ ناتمام برای آزادی در آفریقای جنوبی، او نمایندهٔ قربانیان آپارتاید در سازمان ملل متحد در نیویورک و در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *