گزارش «تاناسیس پافیلیس»، دبیرکل شورای جهانی صلح، به اجلاس کمیتهٔ اجرایی
کاراکاس، ونزوئلا، ۲۵ ـ ۲۳ نوامبر ۲۰۱۳
رفقا و دوستان عزیز،
برگزاری جلسهٔ کمیتهٔ اجراییمان، برای اولین بار پس از اجلاس مجمع عمومی در کاتماندو، در اینجا در کاراکاس، پایتخت جمهوری بولیواری ونزوئلا مایۀ مسرت ویژه است. قبل از هرچیز به خلق ونزوئلا درود میفرستیم و از «کمیتهٔ همبستگی بینالمللی» ونزوئلا (COSI)، سازمان عضو و میزبان ما، بهخاطر مهماننوازی و پذیرایی عالیشان سپاسگزاری میکنیم.
ما برگزاری مجمع عمومی شورای جهانی صلح را در سال ۲۰۰۸، که طی آن ما کاراکاس را بهعنوان «پایتخت جهانی صلح و مبارزۀ ضدامپریالیستی» اعلام کردیم، بهخوبی بهیاد میآوریم. بهدنبال آن، مجمع عمومی ما زیر نظارت رئیس جمهور فقید، فرمانده هوگو چاوز فریاس، برگزار شد. ما عمیقترین احترامات خود را بهپاس خدمات عظیم او و رهبری موفق انقلاب بولیواری، و بهعنوان رهبر واقعی خلق ونزوئلا با مقبولیت وسیع جهانی، به او تقدیم میکنیم.
رفقا و دوستان عزیز،
اجلاس خود را در دورانی برگزار میکنیم که با تهاجم فزایندۀ امپریالیسم در تمام گوشه و کنار جهان، در تمامی عرصهها و جنبههای زندگی بشر مشخص میشود. بحران عمیق اقتصادی سرمایهداری موجب درد و رنجی جدید بیسابقه برای صدها میلیون نفر از مردم، فقر، بیکاری، گرسنگی و بدبختی، درکنار سودهای هنگفت برای سرمایههای بزرگ و شرکتهای فراملیتی شده است. تجلی همزمان این رویدادها در تمام نقاط جهان، و عواقب وخیم در اروپا برای مردم و جوانان آن، ماهیت بحران سیستمی را نشان میدهد که نهتنها نمیتواند مشکلات بشریت را حل کند، بلکه فقط آنها را تشدید میکند.
در حالی که اکثریت قریب بهاتفاق جوامع بیش از پیش فقیر میشوند، خصوصیسازی بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، و بخش اجتماعی بهسرعت بهپیش برده میشود؛ و شرکتهای بزرگ سرمایهداری، بهویژه صنایع نظامی، رکوردهای جدید سود را ثبت میکنند. در سراسر جهان بیش از ۱/۶ تریلیون دلار آمریکایی صرف جنگافزار میشود که نیمی از آن بهتنهایی به ایالات متحدهٔ آمریکا تعلق دارد. بخش کوچکی از این مبالغ میتوانست برای از بین بردن گرسنگی، سوءتغذیه و بیماریهای قابل درمان در آفریقا، آسیا و کل جهان کفایت کند.
نیروها و مراکز گوناگون امپریالیستی، در عین اینکه بر سر سهم خود در بازارها و کنترل انرژی و منابع طبیعی بهشدت باهم در رقابت هستند، بر علیه خلقها و کشورهایی که به طرحهای آنها گردن نمینهند یکپارچه عمل میکنند. ما هر روز با حمله به حقوق مردم و به حق حاکمیت آنها، تا حد تصمیمگیری برای آیندۀ آنها، توسط ایالات متحدهٔ آمریکا با پیمانهای گوناگوناش، یا ناتو، یا اتحادیهٔ اروپا، یا نیروهای دیگر، روبهرو هستیم.
هرجا که سلطهٔ سیاسی و اقتصادی سرمایه نتواند از طریق وسایل دیگری تأمین شود، مداخلات نظامی، اشغال وحشیانه و تغییر خشونتبار رژیمها ابزارهای مورد استفادهاند. بشریت از زمان حمله به یوگسلاوی (۱۹۹۹)، افغانستان (۲۰۰۱)، عراق (۲۰۰۳)، و لیبی (۲۰۱۱) شاهد این امر بوده است. بشریت شاهد نتایج این تجاوزات، نابودی زمین، اماکن، کشتار و درد و رنج میلیونها نفر از شهروندان بیگناه، همراه با سرکار آوردن رژیمهای متمایل به امپریالیسم، بوده است.
افزایش هجوم امپریالیستی در خاورمیانه
منطقهٔ خاورمیانه همواره در مرکز توجه نیروهای امپریالیستی بوده است و همچنان باقی خواهد ماند. در حالی که امروز هدف اصلی سوریه است، ایران هدف بعدی این برنامهٔ خونین برای کنترل منطقه است. سوریه بیش از ۲ سال است که به صحنۀ عملیات گروههای «اپوزیسیون» مسلحی بدل شده است که در اقدامات خرابکارانهشان برای بیثبات کردن کشور و گستردن مرگ و ترور بر سر مردم سوریه، مورد حمایت، آموزش و هدایت قرار میگیرند.
با نقش مسلط سلطاننشینهای خلیج فارس و ترکیه، و سرکردگی ایالات متحدهٔ آمریکا، ناتو و اتحادیهٔ اروپا، دخالت در امور داخلی سوریه با اقدامات تحریکآمیزی مانند مورد آخر، یعنی ۲۱ اوت، که بدون هیچ سندی ادعامی شد که سلاحهای شیمیایی توسط رژیم سوریه مورد استفاده قرار گرفته است، بهسطح خطرناک تازهای رسیده است. همان بهانهها و اتهامات دروغین بهکار گرفته شده در هجومهای قبلی امپریالیسم، اکنون در مورد سوریه تکرار میشوند. حتی کمیسیون تحقیق سازمان ملل متحد، بهریاست خانم «کارلا دپونته» دادستان سابق دادگاه بینالمللی جنایی در لاهه، در ماه مه ۲۰۱۳ اظهار داشت که بهاحتمال زیاد این گروههای «مخالف» هستند که از سلاحهای شیمیایی استفاده کردهاند.
شورای جهانی صلح از همان لحظهٔ اول حمایت خود را از خواستههای برحق مردم سوریه برای تغییرات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در سوریه اعلام کرد؛ همانطور که در آغاز تظاهرات مردمی در سال ۲۰۱۱ حمایت خود را اعلام کرد. اما این حمایت ما، با این حقیقت که در این سرزمین گروههای مزدور مسلح، رزمندگانی از چندین کشور در زیر پرچم «جنگ تمام عیار » مشغول از بین بردن، تخریب و کشتار هستند، فاصلۀ بسیار دارد.
شورای جهانی صلح تأکید میکند که تنها نیروی مشروع برای تعیین آینده و رهبری سوریه خلق سوریه است که میتواند به صاحب واقعی دارایی و ثروت کشور بدل شود. ما بههیچوجه و تحت هیچ بهانهای با دخالت سیاسی و نظامی در سوریه موافق نیستیم. هیچچیز مزورانهتر از این نیست که کسانی که بر امیرنشینها حکومت میکنند، و یا رژیمهایی مانند ترکیه، بخواهند دموکراسی را به سوریه «آموزش دهند» دهند، یا آن را «صادر» کنند.
شورای جهانی صلح از برنامههای امپریالیستی در خاورمیانه، بهویژه از طرح ایالات متحده برای «خاورمیانهٔ بزرگ» که توسط ناتو نیز تأیید شده است، بهخوبی آگاه است. آنچه اکنون در سوریه در جریان است بخشی از این برنامهٔ عینی است که ایران را بهعنوان هدف بعدی خود قرار داده است. گرچه ایران به بهانهٔ برنامهٔ هستهایاش هدف گرفته شده است، اما انگیزهٔ واقعی، کنترل ژئوـ استراتژیک و منابع غنی انرژی آن کشور است.
شورای جهانی صلح همبستگی خود را با مردم ایران و نیروهای صلحدوست آن کشور در مبارزۀ پیچیدهشان برای دستیابی بهصلح، دموکراسی و پیشرفت اجتماعی اعلام میدارد و تهدیدات خارجی و تحریمها را علیه ایران قاطعانه رد میکند.
در رابطه با فلسطین، رژیم اسرائیل با حمایت ایالات متحده و اتحادیهٔ اروپا، به سیاست اشغال، گسترش شهرکسازی، ساخت و ساز پستهای بازرسی و دیوار جدایی، اعمال جنایتکارانه، و دستگیریهای خودسرانه و قتلهای سیاسی انتخابی ادامه میدهد . همهٔ اینها بخشی از نسلکشی آرام در مقابل چشمان بشریت است. بهطور همزمان، نیروهای عمدهٔ امپریالیستی و اسرائیل راه را برتصمیم سازمان ملل متحد مبنی بر بهرسمیت شناختن فلسطین بهعنوان یک دولت عضو کامل مسدود میکنند.
ما بار دیگر حمایت و همبستگی خود با مردم فلسطین برای پایان دادن به اشغال و برای ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ و بیتالمقدس شرقی بهعنوان پایتخت آن، اعلام میکنیم. علاوه بر این، ما خواهان خروج نیروهای اسرائیل از بلندیهای جولان سوریه و مزارع لبنانی «شبا» هستیم، و قاطعانه از حل مسألهٔ پناهندگان فلسطینی بر اساس قطعنامهٔ ۱۹۴ سازمان ملل متحد و آزادی همۀ زندانیان فلسطینی از زندانهای اسرائیل حمایت میکنیم.
شورای جهانی صلح بار دیگر بر خواست خروج کامل تمام نیروهای اشغالگر از افغانستان و عراق اصرار میورزد و نقش عربستان سعودی را در بحرین محکوم میکند.
شورای جهانی صلح و سازمانهای عضو آن رابطه با تمام موارد فوق بهطور فعال در بسیاری از نقاط جهان فعالیت کردهاند. بهطور مشخص، شورای جهانی صلح در بسیاری از مناطق نزدیک به سوریه ابتکارات مهمی را همراه با «انجمن صلح ترکیه» در ماه نوامبر ۲۰۱۲ و آوریل ۲۰۱۳ در استانبول و انطاکیه، در نزدیکی مرز ترکیه و سوریه بهکار گرفت. ما همچنین از پروژهٔ «اقدام بینالمللی برای عدالت» در ترکیه، با هدف اثبات همدستی جنایتکارانهٔ دولت ترکیه در جنایت علیه مردم سوریه، حمایت میکنیم.
اتحادیهٔ اروپا بهعنوان «بازیگر جهانی» صفحۀ شطرنج امپریالیستی، دست در دست ناتو
در حالی که بحران اقتصادی سرمایهداری، همراه با سیاستهای دولتها و اتحادیهٔ اروپا، به فقر و بدبختی دهها میلیون نفر از مردم اروپا منجر شده است، اتحادیهٔ اروپا در صدد توسعهٔ هرچه بیشتر ارکان نظامی خود بر اساس «پیمان لیسبون» بهمنظور ایفای نقش فعال در همکاری و رقابت در میان مراکز و نیروهای امپریالیستی است.
اتحادیهٔ اروپا اخیراً عبارت «بازیگر جهانی» را در مورد خود بهکار گرفته است که هدفهای این اتحادیه را بهوضوح نشان میدهد. به بهاصطلاح «امنیت دریاها» توجه ویژهای میشود که بر اساس آن اتحادیهٔ اروپا قصد دارد به تأمینکنندۀ امنیت در برابر نیروهایی تبدیل شود که «مانع حرکت آزاد کشتیها و تجارت» هستند. استراتژی «چرخش بهسمت آسیا»ی ایالات متحده فرصتهای جدیدی را برای حضور فعال و سهمبری از «مبارزه با تروریسم» برای اتحادیهٔ اروپا ایجاد کرده است.
اتحادیهٔ اروپا دیگر خود را به «مدیریت بحران» محدود نمیکند، بلکه علاوه بر آن، بهاصطلاح «دولت سازی» را نیز هدف خود قرارداده است، که بهمعنی بهمسند نشاندن رژیمهای تحتالحمایه و متمایل به خودش است (مانند نمونهٔ کوسوو).
عرصههای اصلیای که اتحادیهٔ اروپا بهعنوان اهداف خود اعلام میکند عبارتاند از عرضه و مدیریت انرژی (نفت، گاز، خطوط لوله) و منابع ذخایر آب. با توجه به اسناد استراتژیاش، اتحادیهٔ اروپا میخواهد در نشست سران آن در دسامبر ۲۰۱۳ رسماً این مسأله را که امنیت اروپا به امنیت نواحی دارای منابع وابسته است، بهتصویب برساند. این بهوضوح هدف افزایش شعاع عمل را نشان میدهد که در آن سیاست خارجی «باید در خدمت و حفاظت ارزشها و منافع اتحادیهٔ اروپا» باشد. تا همین اواخر، اتحادیهٔ اروپا در سه گروه عمده از کشورها، با هدف اعمال «استراتژیهای جامع» برای ابزارهای اقتصادی، سیاسی و نظامی حضور داشت: الف: سومالی ـ یمن ؛ ب: مالی ـ نیجر ـ موریتانی؛ و پ: غرب آفریقا، که در آنها کوشید با توسل بهمسایل مربوط به انرژی، آب، و تغییرات جوّی، از موضوع افراطگرایی مذهبی بهعنوان بهانهای برای مداخلات خود استفاده کند.
علاوه بر این، اتحادیه اروپا، با میلیتاریزه کردن هرچه بیشتر ساختار خود، اشکال جدیدی از همکاری («ادغام نیروها و اشتراک») را در مورد اعضای خود بهکار میبندد . اتحادیه در حال ایجاد «گروههای جنگی» و افزودن بهانهٔ «امنیت شهروندان اروپایی» به اهداف نظامی است، که بهمعنای اعلام علنی استفاده از نیروی نظامی در درگیریهای مدنی و شورشهای داخلی در آینده است.
اتحادیهٔ اروپا در حال تقویت همکاریهای خود با ناتو است، اما همزمان میکوشد تا ظرفیت لازم را برای پژوهش و فناوری خود (برنامهٔ «افق ۲۰۲۰») با هدف دستیابی به هواپیماهای بدون سرنشین و ماهوارههای نظامی متعلق بهخود ایجاد کند .
اکثریت قریب بهاتفاق دولتهای عضو اتحادیهٔ اروپا اعضای ناتو نیز هستند است که اجلاس سران خود را در ماه آوریل ۲۰۱۴ در انگلستان برگزار خواهد کرد. ناتو، بزرگترین ماشین جنگی امپریالیسم، میکوشد با یکپارچه سازی تعلیمات در همهٔ ارتشهای دولتهای عضو، هزینههای خود را کاهش دهد و آنها را مدیریت کند. و این بهمعنای درگیر شدن ناتو در سیاستهای امنیتی و دفاعی اتحادیهٔ اروپا است.
شورای جهانی صلح و اعضای آن، به اقدامات لازم در مورد مسائل فوقالذکر در رابطه با اتحادیهٔ اروپا و نشستهای مورد انتظار سران ناتو دست خواهند زد.
«چرخش بهسمت آسیا»: استراتژی جدید ایالات متحده در آسیا ـ اقیانوس آرام
در منطقۀ آسیایی اقیانوس آرام، این بهاصطلاح «بازگشت ایالات متحدهٔ آمریکا» بهمنطقه در واقع بهمعنای افزایش دخالتهای ایالات متحدهٔ آمریکا در منطقه است. ایالات متحدهٔ آمریکا اعلام کرده است که ۶۰ درصد نیروی نظامی خود را در منطقهٔ آسیایی اقیانوس آرام (برنامهٔ «چرخش بهسمت آسیا») گسیل خواهد کرد. ایالات متحدهٔ آمریکا کشورهای منطقهٔ آسیایی اقیانوس آرام را تحت فشار گذاشته است تا با آن کشور پیمان استراتژیک ببندند، و از هماکنون با برخی از این کشورها پیمانهایی را بهامضاء رسانده است. این کار با هدف گسترش نفوذ نظامی ایالات متحده و همچنین بهرهبرداری از منابع معدنی مانند منابع دریایی نفت و گاز در منطقه انجام میشود. ایالات متحدهٔ آمریکا از قبل در تمرینات نظامی و دریایی مشترک درگیر شده و همزمان کمکهای نظامی به برخی از کشورهای منطقه را افزایش داده است.
در کنار این دیدگاه که مرکز توسعۀ جهانی در حال انتقال به این منطقه است، افزایش درگیری ایالات متحدۀ آمریکا در منطقهٔ آسیایی اقیانوس آرام، تهدیدی برای ثبات، امنیت و صلح منطقه بهشمار میرود. بههمین دلیل، مبارزه برای صلح در منطقهٔ آسیایی اقیانوس آرام به یک اولویت در مبارزه برای صلح در جهان بدل شده است.
در آسیای مرکزی، ایالات متحده میکوشد تا به حضور مصیبتبار نظامی خود در افعانستان، در عین حفظ شبکهٔ گستردهٔ پایگاههای نظامی خود در آن کشور، پایان دهد. ایالات متحده همچنین به نقض شدید استقلال پاکستان، از طریق بمبارانهای جنایتکارانه با استفاده از هواپیمای بدون سرنشین، ادامه میدهد.
در شبهجزیرهٔ کره، جمهوری دموکراتیک خلق کره توسط پایگاههای نظامی آمریکا و کلاهکهای هستهای آن دائماً تهدید میشود. تکرار تمرینات مشترک نظامی توسط ایالات متحدهٔ آمریکا، ژاپن و کرهٔ جنوبی فقط به تشدید تنش کمک میکند. شورای جهانی صلح از مبارزهٔ خلق کره علیه برنامههای امپریالیستی، برای استقلال و حاکمیت ملی، برای غیرنظامی کردن و خلعسلاح هستهای، و برای یکپارچگی مجدد کره با شیوههای صلحآمیز، حمایت میکند.
ما همچنین مایلیم همدردی صمیمانه و همبستگی خود را با مردم فیلیپین که از پیامدهای غمانگیز طوفان «هایان» (یولاندا) که در آن هزاران نفر از مردم جان خود را از دست دادند و کل منطقه توسط بلایای طبیعی تخریب شد رنج میبرند، ابراز کنیم. در این چارچوب، شورای جهانی صلح افزایش حضور نظامی ایالات متحدهٔ آمریکا در فیلیپین را، که با سوءاستفاده از مصیبت مردم در جهت تقویت حضور خود در منطقه بهرهبرداری میکند، همچنان که پیش از این با وقوع زلزلهٔ هائیتی در سال ۲۰۱۰ انجام داد، محکوم میکند.
آفریقا: هدفی برای بازارهای جدید مواد خام
در آفریقا، استثمار وحشیانه توسط شرکتهای فراملیتی، با پشتیبانی کامل نظامی ایالات متحده و اتحادیهٔ اروپا همچنان ادامه دارد. میلیونها نفر در فقر زندگی میکنند و هزاران نفر هر روز بهدلیل گرسنگی، کمبود دارو، و آب آلوده میمیرند. نیروهای امپریالیستی سیاست دیرپای تفرقه بینداز و حکومت کن خود را با مداخلهٔ مستقیم و از طریق ایجاد تفرقه و درگیریهای داخلی بهطور غیرمستقیم بهپیش میبرند.
آفریقا به تآتر تضادها و رقابتهای درونامپریالیستی بدل شده است که بهواسطهٔ درگیری قابلتوجه چین در آن قاره تشدید شده است. امپریالیسم در حال بازسازی اسلوب خود برای درگیری در قاره، از قبیل دخالت نظامی غیرمستقیمتر با استفاده از سرسپردگان خود در قاره مانند رواندا، اوگاندا و دیگران است.
فرانسه کنترل خود را بر آفریقای غربی از دست داده است و برای بهسرکار آوردن سرسپردگان خود، مثلاً در ساحل عاج، به زور و فشار متوسل شده است، با این نگاه که شرایط لازم برای دخالت مستقیم آن کشور از طریق حضور نظامی ایجاد شود.
سرریز شورشهای ناشی از جنگ امپریالیستی در لیبی در سال ۲۰۱۱ موجب بیثباتی و بهرهبرداری از وهابیهای افراطی و دیگر شبهنظامیان القاعده، که برای تقویت تعبد مذهبی از طریق وابستگانشان در نیجریه و دیگر کشورهای منطقه فعالیت میکنند، و دیگر نیروها در منطقه که از ضعف دولتها و عدم حضور ارتش درکشورهای حواشی بیابان «صحرا» بهره میبرند، شده است.
امپریالیسم همچنین رقابتهای خود را با استفاده از تجارت و سرمایهگذاری (FDI)، از جمله با استفاده از «قانون رشد و فرصت آفریقا» (AGOA) در برابر «پیمانهای شراکت اقتصادی اروپا» (EPAs) آشکار کرده است. هدف از این کار گره زدن عامدانۀ کشورهای از لحاظ اقتصادی ضعیف و دارای تولید ناخالص داخلی پایین با شرکتهای فراملیتی قدرتمند غرب است تا قراردادهای طولانیمدتی را برای استخراج منابع و بهرهبرداری از آنها، بدون تحمل عواقب یا خسارات هرگونه انهدام زیستمحیطی ناشی از گسترش ملموس صنعت و تولید در کشور میزبان، بهامضاء برسانند.
در اینجا، شورای جهانی صلح مایل است بار دیگر بر همبستگی خود با مردم صحرای غربی تأکید کند. ما اشغال صحرای غربی توسط پادشاهی مراکش را محکوم میکنیم و بار دیگر بر همبستگی خود با مبارزهٔ عادلانۀ مردم «صحرا» برای حق مسلمشان در تعیین سرنوشت و تحت یک همهپرسی آزاد و دموکراتیک تأکید میورزیم.
همبستگی با مردم مبارز آمریکای لاتین
شورای جهانی صلح همبستگی عمیق خود را با خلقهای آمریکای لاتین، جایی که ما این روزها اجلاس خود را برگزار میکنیم، اعلام میکند.
امپریالیسم ایالات متحده، در اتحاد با نیروهای ارتجاعی منطقه، چندین دولت منطقه را، با اعمال فشار خاص بر کوبای سوسیالیستی و ونزوئلا، تهدید میکند. آن دولت همچنین میکوشد تا دولتهای مترقی اکوادور و بولیوی را سرنگون سازد. بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین، با الهام از انقلاب کوبا، دستاوردهای مترقی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را ایجاد کرده اند که شرایط زندگی مردم فقیر و کارگران را بهبود داده است. شورای جانی صلح از این روندها، که منعکسکنندۀ مبارزات طولانی برای توانمندسازی مردم و کنترل آیندۀ خودشان است، پشتیبانی میکند.
ایالات متحدهٔ آمریکا و اتحادیه اروپا نقش ارتجاعی خود را در منطقه رها نکردهاند. در عین رقابت با یکدیگر، آنها دست در دست هم موافقتنامههای سیاسی، تجاری و نظامی را بر بسیاری از کشورها تحمیل میکنند. ایالات متحدهٔ آمریکا، علاوه بر راهاندازی مجدد ناوگان چهارم نیروی دریایی خود، در حال استقرار پایگاههای نظامی جدید در آمریکای جنوبی و مرکزی است.
شورای جهانی صلح مجددا همبستگی کامل قلبی خود را با انقلاب کوبا و مردم آن، ۵۵ سال بعد از پیروزی انقلاب، اعلام میکند و محاصرۀ تحمیلی جنایتکارانهٔ کوبا را توسط ایالات متحدهٔ آمریکا محکوم میکند. علاوه بر این، شواری جهانی صلح خواستار تعطیلی اردوگاههای جمعی در پایگاه گوانتانامو و برچیدن کامل آن پایگاه از خاک کوبا است. ما خواهان آزادی ۴ کوبایی میهندوست باقیمانده در زندانهای ایالات متحده، که حبسشان بهمنزلۀ عمل انتقامجویانۀ سیاسی علیه کوبا است، هستیم.
در نشست این روزها در جمهوری بولیواری مهماننواز ونزوئلا، ما تلاشها و برنامههای جنگ اقتصادی بهاجرا گذاشته شده توسط الیگارشی علیه مردم و دولت ونزوئلا را محکوم میکنیم. ما حمایت و همبستگی خود با مردم ونزوئلا، با صلحدوستان و نیروهای ضدامپریالیستی که از حق مردم برای تصمیمگیری دربارۀ فرصتها و مالکیت بر ثروت و سرنوشت خود دفاع میکنند، اعلام میکنیم.
تقویت شورای جهانی صلح برای موج جدید مبارزات علیه امپریالیسم و دفاع از صلح
افزایش تجاوز امپریالیسم علیه مردم جهان بشریت را در معرض خطر جدی قرار میدهد. امروز، بیش از هر زمان دیگر، ما به تشدید اقدامات ضدامپریالیستی و همبستگی خود، و تقویت جنبشهای عضو شورای جهانی صلح در هر کشور نیازمندیم. از این راه است که میتوانیم با دشمن اصلی خود مقابله کنیم و آن را شکست دهیم.
برای برآمدن از عهدۀ این چالش و قرار دادن جنبشمان در خط مقدم مبارزهٔ جهانی برای صلح، ما باید یک جبهۀ ضدامپریالیستی گسترده برای صلح ایجاد کنیم. بهخصوص در دوران بحران عمیق اقتصادی سیستم، ما به برجسته کردن رابطهٔ سرمایهداری و بحران آن با گرایش آن به جنگ و تجاوز، نیازداریم. ما باید برنامۀ صلح خودرا با تمام مبارزات ـــ برای مشاغل و حقوق و دستمزد مناسب، علیه تجاریسازی فرهنگ و آموزش و پرورش، و برای یک محیط زیست امن و مطمئن ـــ پیوند بزنیم.
ما برخی از اولویتهای مبارزۀ ضدامپریالیستی شورای جهانی صلح در دفاع از صلح را برای دورۀ کنونی برجسته میکنیم:
• مبارزه علیه همه جنگهای امپریالیستی، تجاوز و فتنهانگیزی؛
• مبارزه علیه پایگاههای نظامی خارجی، برای انحلال ناتو، و برای حق خروج هر یک از خلقهای کشورهای عضو ناتو؛
• مبارزه علیه جان گرفتن دوبارهٔ فاشیسم و بازنویسی تاریخ مبارزات خلقها برای صلح و مبارزۀ ضدامپریالیستی؛
• همبستگی با مبارزات عدالتجویانهٔ مردم سراسر جهان، برای صلح و حق تعیین سرنوشت خویش؛
• امحای تمامی سلاحهای هستهای در سراسر جهان؛
• پایان دادن به همه نوع اشغال خارجی، حمایت از حق حاکمیت مردم، و حقوق مردم بومی؛
• محکوم کردن نقض منشور سازمان ملل متحد و حقوق بینالملل، ابزاری کردن و سوءاستفاده از سازمان ملل متحد؛
• همبستگی با کارگران، جوانان مترقی، کشاورزان فقیر و همۀ مردمی که در سراسر جهان علیه حملات وحشیانۀ تحمیلی امپریالیسم و حکومتهای ضدمردمی به حقوق و دستاوردهای خود مبارزه میکنند.