اعتصاب حق کارگران معدن چادرملو است

Print Friendly, PDF & Email

گزارش دریافتی

طبق اخبار دریافتی از کارگران معدن سنگ آهن چادرملو در روزهای آخر اسفند ۹۲، آقای بهرام حسنینژاد، دبیر انجمن صنفی معدن چادرملو که بهدنبال شکایت کارفرماها (مدیریت شرکت آسفالت توس و مدیریت مجتمع  صنعتی معدنی چادرملو) مبنی بر اخلال در نظم عمومی! دستگیر شده بود، بهطور موقت با قرار کفالت از زندان آزاد شده است تا در زمان مقتضی در دادگاه محاکمه شود!!! این اتهام علاوه بر حکم اخراج وی از کار است که توسط کارفرما، شرکت آسفالت توس، صادر شده است و ادارهٔ کار اردکان هم در مرحلۀ اول آن را  تایید کرده است. آقای حسنینژاد که از کارکنان باسابقه شرکت آسفالت توس میباشد حدود ۵ ماه است که از کار اخراج شده و از ورود وی به محل کارش در معدن جلوگیری میشود.

نزدیک به شش ماه قبل، خبرگزاری ایسنا طی مصاحبهای با دبیر انجمن گزارش داده بود که: «بهرام حسنینژاد، دبیر انجمن صنفی کارگران شرکت آسفالت توس در گفتوگو با خبرنگار ایسنای منطقه یزد با اشاره به مشکلات کارگران و گلایه آنان از مسؤولان مربوطه از جمله شرکت پیمانکار و مدیر مجتمع چادرملوی یزد، افزود: مهلت دو ماهه برای حل مشکلات و اجرای درخواستهای کارگران تعیین شده بود که این مدت سرآمده و هیچ اقدامی انجام نشده است. … بهمنظور جلوگیری از وقفه در انجام فعالیت شرکت و همکاری کارگران (با کارفرما) موفق به امضای قرارداد شدیم تا … ظرف مهلت تعیین شده به اجرا درآید. اما با گذشت زمان و اتمام مهلت، حتی سادهترین بند آن که شامل تحویل قرارداد به کارگران بوده هنوز اجرایی نشده است.( خبرگزاری ایسنا ـ تیشه به سنگ زدن در چادرملو، بیگاری است؟ پنجشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۲ )

اقدام ضدکارگری فرماندار و شورای تأمین اردکان 

«احمد کمالی» فرماندار اردکان و عضو شورای تأمین شهر، علیه کارگران عمل کرده و از کارفرماها طرفداری میکند. وی در ۱۱ بهمن ۹۲ پس از دستگیری اعضای انجمن صنفی معدن چادرملو به خبرگزاری ایلنا گفت: «احضار و بازداشت بیش از ۲۰ کارگر معدن چادرملو با شکایت کارفرما صورت گرفته است». وی در ادامه با انتقاد از اعتراضات صنفی کارگران معدن چادرملو در روزهای گذشته، گفت: «مدیرعامل مجتمع سنگ آهن چادرملو از طریق قوهٔ قضاییه علیه تعدادی از کارگران شکایت کرده که این کارگران روزگذشته (چهارشنبه ۹ بهمن ماه) توسط پلیس امنیت احضار و سپس بازداشت شدند.» وی ادامه داد: «تحریک کارگران به اعتصاب توسط عده محدودی صورت میگیرد که نمیدانم چه سودی از اقدامات خود میبرند. این در حالی است که حقوق کارگران معدن چادرملو از حقوق بسیاری از مسؤولان دولتی بیشتر است. تا زمانیکه مراجع قانونی برای رسیدگی به اعتراضات کارگران وجود دارند، تحریک کارگران به اعتصاب شیوه درستی برای بیان اعتراض نیست.»

اولاً ـ اعتصاب، حق کارگران در تمام دنیا است، حقی که نه تنها توسط دولت و قوۀ قضاییه ایران نادیده گرفته شده است، بلکه در کمال بیشرمی از اعتصاب بهعنوان عملی غیرقانونی نام برده میشود و همواره اعتصابکنندگان یا سرکوب شده و یا از کار اخراج شدهاند. سرکوب اعتصابات، بدون شک، یکی از سیاهترین نقاط عملکرد حکومت بوده است. ممکن نیست وقتی اخبار اعتصابات پزشکان و پرستاران، خلبانان، آتشنشانها و … در سراسر جهان همه روزه از رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی  پخش میشود، یک فرماندار از حق اعتصاب بیاطلاع باشد و افرادی را با اتهام «تحریک به اعتصاب» تهدید کند. در اینصورت تنها یک نتیجه میتوان گرفت و آنهم خدمت آگاهانۀ فرماندار و شورای تامین به کارفرماها است.

ثانیاً ـ دستگاه قضایی اردکان که در اسرع وقت و با اولویت درجه یک به شکایت کارفرماهای معدن چادرملو  مبنی بر «اخلال در نظم عمومی» توسط کارگران و انجمن صنفی رسیدگی کرد، آیا به این مورد هم رسیدگی کرد که آیا این اتهام مبتنی بر واقعیت است؟ آیا تجمع کارگران در محوطه معدن، اخلال در نظم عمومی بود؟ کارگران معدن کدام نظم عمومی را بههم زدند؟

از دستگاه قضایی اردکان و شورای تأمین که طرفدار کارفرماها هستند، باید پرسید آیا شما که پاسدار حق و حقوق مردم شدهاید نباید از خودتان سوال کنید که اخلالگران واقعی معدن چادرملو  چه کسانی هستند؟ آیا کارفرمایانی که اتهام «اخلال گر» به نمایندههای هزاران کارگر زدند تا آنها تحت بازداشت و بازجویی قرار گیرند و با این اتهام غیرواقعی و غیرانسانی، با زندگی اعضای انجمن و کارگران بازی کردند، از کار بیکارشان کردند، اخلالگرند یا کارگرانی که در بدترین شرایط ممکن، دور از خانه و خانواده در اعماق معدن کار میکنند و برای گرفتن حق پایمال شدهشان، انجمن صنفی تشکیل دادهاند و از راه گفتگو خواهان حقوق قانونی خود شدهاند؟ مگر همین کارگران نبودند که با کارفرما وارد گفتگو شدند و کارفرما با آنها قرار گذاشت که حق و حقوقشان را بدهد؟ از این فرماندار ضدکارگر باید پرسید که اگر کارفرماهای معدن چادرملو به  قولوقرارهایشان با اعضای انجمن صنفی کارگران که شورای تأمین اردکان هم شاهد آن بود، عمل میکردند، آیا کارگران نیازی به اعتصاب داشتند؟ در همه جای دنیا وقتی اعتصاب میشود که گوش شنوایی به خواستههای زحمتکشان وجود نداشته باشد. دبیر انجمن در شهریور ماه ۹۲ در مصاحبه با خبرنگار ایلنا اعلام کرد که دو ماه است که کارفرماهای چادرملو  زیر قولوقرارهایشان زدهاند.

طبق گزارش ایلنا، فرماندار اردکان به ۳۰۰۰ کارگر زحمتکش معدن اعتراض کرده بود که چرا خواستار بازگشت به کار دبیر انجمن خود شده بودند، دبیری که بهطور غیرقانونی اخراج شده است. طبق گزارش ایلنا وی در خصوص تأیید حکم اخراج «بهرام حسنینژاد»، دبیر انجمن صنفی کارگران شرکت آسفالت توس (پیمانکار معدن چادرملو) توسط هیأت تشخیص اداره کار اردکان، گفت: «آقای حسنینژاد در اعتراض به حکم اخراجش توسط کارفرما به اداره کار اردکان شکایت کرده که این نهاد دولتی اخراج او را تأیید کرده است. وی میتواند از نهادهای بالادستی همچون اداره کار استان یزد یا وزارت کار اقدام کند، اما توقف تولید در یک مجموعه ۳ هزار نفری بهدلیل اخراج وی قابل قبول نیست … هر جا قانون به سود کارگران است بر اجرای آن اصرار میکنند، اما هر جا به نفع آنان نیست اعتراضشان را از راههای غیرقانونی دنبال میکنند.»

باید به این آقای فرماندار گفت که خودتان را به نادانی میزنید. این چه ادارۀ کاری است که اخراج دبیر انجمن را تأیید کرده است؟ مگر دبیر انجمن چه کرده است که باید اخراج شود؟ به این فرماندار باید گفت که معلوم است که کارگران فقط قانونی را قبول میکنند که به نفع کارگران باشد، نه به نفع کارفرماها. میلیونها کارگر و زحمتکش ایرانی، دهها سال است که مبارزه میکنند تا حق اعتصاب خود را به حکومت تحمیل کنند. آقای خامنهای بهعنوان «رهبر» و «ولی فقیه» که کلمه انقلاب از دهاناش نمیافتد و رادیو و تلویزیون که روزی هزاران بار کلمه انقلاب را تکرار میکنند، تا امروز در مقابل حق اعتصاب کارگران و زحمتکشان مقاومت کردهاند و حاضر نشدهاند آن را بهرسمیت بشناسند. در عوض، هرگاه کارگران و زحمتکشان خواستهاند قدمی برای بهدست آوردن حقوق خود از چنگال کارفرماها بردارند، سرکوب شده و به زندان افتادهاند .فعالین کارگری همواره بخشی از زندانیان جمهوری اسلامی بودهاند. آقای خامنهای و دولتمردان رژیم فراموش کردهاند که اعتصابات کارگران و زحمتکشان در سال ۵۷ بود که کمر رژیم شاه را شکست و انقلاب را به پیش برد؟ باید به کارفرماها و حکومت طرفدار آنها گفت که با این کارها نمیتوانید با سرنوشت کارگران بازی کنید.

کارگران معدن چادرملو بهخوبی از ضایع شدن حق و حقوق ۱۷سالهشان باخبرند. کارگران قدر انجمن صنفی و دبیر آن، آقای بهرام حسنینژاد را میدانند و آگاهاند که کارفرماها تنها پس از تأسیس انجمن صنفی، حاضر شدند به خواستههای قانونی کارگران توجه کنند.

کارگران معدن چادرملو همچنان خواستار حق و حقوق پرداخت نشده خود و بازگشت آقای بهرام حسنینژاد به کار خود هستند و تا دستیابی به این خواستهها از پا نخواهند نشست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *