«آنچه در حزب گذشت»: بخش ۱۵ـــ دربارهٔ دو موضع‌گیری مهم سیاسی حزب تودهٔ ایران در نیمهٔ اول ۱۳۶۷

Print Friendly, PDF & Email

۱ـ‌ تغییر شعار حزب از «سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی» به «سرنگونی رژیم ولایت فقیه»

به‌منظور یادآوری، ابتدا بخشی از مصاحبهٔ «مهر» با رفیق محمد حقیقت، عضو مشاور سابق هیأت سیاسی کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران را در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۳، دربارهٔ زمان و چگونگی تغییر شعار «سرنگونی جمهوری اسلامی» نقل می‌کنیم:

«مهر»: در بخش قبلی صحبت‌هایتان، به مخالفت زیادی که با شعار «سرنگونی جمهوری اسلامی» شد اشاره کردید. زمان دقیق تغییر این شعار کی بود؟

رفیق حقیقت: بند ۸ مصوبات جلسهٔ ۲۸ تا ۳۱ مرداد ۱۳۶۷ هیأت سیاسی چنین است: «در رسانه‌های تبلیغاتی حزب از این پس تنها شعارهای تاکتیکی «پیش به‌سوی جبههٔ صلح و آزادی»، «سرنگون باد رژیم ولایت فقیه» و شعار استراتژیکی «برقرارباد جبههٔ متحد خلق در راه استقرار حکومت انقلابی و دمکراتیک» خواهد آمد و نه شعار «سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی».

«مهر»: فرض ما این است که اعتراض به شعار «سرنگونی جمهوری اسلامی» از قبل وجود داشته است. آیا این اعتراض‌ها در «پلنوم دی‌ماه ۱۳۶۶» انعکاسی داشت که پس از آن هیأت سیاسی تصمیم به تغییر شعار گرفت؟

رفیق حقیقت: نه. در هیأت سیاسی، و همان‌طور در «پلنوم دی‌ماه»، بحث و جدل تشکیلاتی بود، صف‌آرایی تشکیلاتی بود. مسألهٔ تغییر شعار تا آنجا که خاطرم است در «پلنوم دی‌ماه» مطرح نشد.

همان‌طور که اسناد سیاسی «پلنوم دی‌ماه ۱۳۶۶» نشان می‌دهد (این اسناد در بخش «اسناد تاریخی حزب تودهٔ ایران» سایت «مهر» منتشر شده است) در این نشست تصمیمی دربارهٔ تغییر شعار «سرنگونی جمهوری اسلامی» اتخاذ نشد. بررسی‌ شماره‌های «نامهٔ مردم» در فاصلهٔ «پلنوم دی‌ماه ۱۳۶۶» و اجلاس مورد اشاره هیأت سیاسی در اواخر مرداد ۱۳۶۷ نشان می‌دهد که تغییر شعار«سرنگونی جمهوری اسلامی»، نه بر اساس مصوبات نشست مذکور هیأت سیاسی، بلکه نزدیک به ۵ ماه قبل از آن انجام گرفته است.

برای اولین بار در شمارهٔ ۱۹۹ «نامهٔ مردم»، ۲ فروردین ۱۳۶۷، دو شعار به‌طور همزمان در صفحات ارگان مرکزی حزب آورده شد. در صفحهٔ اول شعار «پیروز باد مبارزهٔ خلق در راه سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی» و در صفحهٔ سوم شعار «سرنگون باد رژیم آزادی‌کش و جنگ‌طلب ولایت فقیه» آمده است. در شمارهٔ ۲۰۲ «نامهٔ مردم»، ۲۳ فروردین ۱۳۶۷، در صفحهٔ اول شعار «زنده باد آزادی و صلح، سرنگون باد رژیم ولایت فقیه» را مشاهده می‌کنیم و دو هفته دیرتر در شمارهٔ ۲۰۴، ۶ اردیبهشت ۱۳۶۷، در صفحهٔ نخست روزنامهٔ ارگان حزب، شعار «پیروز باد مبارزهٔ خلق در راه سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی» به‌چشم می‌خورد. گویی دو شعار «سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی» و «سرنگونی رژیم ولایت فقیه» نه از نظر محتوی و نه از لحاظ سمت‌گیری سیاسی تفاوتی با هم ندارند، تا آن حد که حتی در یک شمارهٔ «نامهٔ مردم» می‌توان هر دو شعار را همزمان به‌کار برد. این وضعیت تغییر دو شعار تا اجلاس ۲۸ تا ۳۱ مرداد ۱۳۶۷ هیأت سیاسی ادامه یافت (برای مشاهدهٔ این دو شعار در شماره‌های ۱۹۹، ۲۰۲ و ۲۰۴ «نامهٔ مردم» اینجا را کلیک کنید).

در گفتگو با یکی از رفقای هیأت تحریریهٔ وقت «نامهٔ مردم» چگونگی تغییر شعار «سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی» به «سرنگونی رژیم ولایت فقیه» را جویا شدیم. این رفیق که نام او نزد تحریریهٔ «مهر» محفوظ است، اظهار داشت که رویدادهای داخل کشور بیش از پیش نادرست بودن شعار «سرنگونی جمهوری اسلامی» را آشکار می‌ساخت. به‌دنبال بحثی که در تحریریه انجام گرفت، رفیق صفری با تغییر این شعار موافقت کرد و در نتیجه در «نامهٔ مردم» به تناوب با شعار «سرنگونی رژیم ولایت فقیه» تغییر داده شد.

بدین ترتیب پس از آنکه در اردیبهشت ۱۳۶۴، رفقا خاوری و صفری با دور زدن بدنهٔ حزب، کمیتهٔ مرکزی و هیأت سیاسی در اقدامی مشترک با رهبری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) استراتژی سیاسی حزب را تغییر دادند و شعار «سرنگونی جمهوری اسلامی» را به حزب تحمیل کردند، در اواخر سال ۱۳۶۶، رفیق صفری بر اساس بحث درونی تحریریهٔ «نامهٔ مردم» و با دور زدن کمیتهٔ مرکزی، هیأت سیاسی و حتی احتمالاً هیأت دبیران دو نفره، شعار مرکزی حزب را تغییر داد و در صفحات ارگان مرکزی حزب اعلام کرد.

۲ـ تحلیل هیأت سیاسی کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران از وضعیت حاکمیت جمهوری اسلامی و پیوند آن با سرنوشت جنگ، قبل و بعد از پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط ایران

حاکمیت ایران در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ قطعنامهٔ ۵۹۸ شورای امنیت را دربارهٔ جنگ ایران و عراق، بدون قید و شرط پذیرفت. «تحلیل هیأت سیاسی حزب تودهٔ ایران از رویدادهای اخیر»، به تاریخ ۱۸ خرداد ۱۳۶۷، آخرین تحلیل رسمی است که قبل از پذیرش قطعنامهٔ یاد شده، از سوی ارگان‌های رهبری حزب (نامهٔ مردم شماره ۲۱۱) منتشر شده است (برای خواندن تحلیل مذکور اینجا را کلیک کنید).

بخش عمدهٔ این تحلیل به انتصاب هاشمی رفسنجانی از سوی آیت‌الله خمینی به‌عنوان «جانشینی فرماندهی کل قوا»، سیاست‌های اعلام شدهٔ رفسنجانی برای هماهنگی بین نیروهای مختلف مسلح جمهوری اسلامی، تضادها و اختلاف‌های بین این نیروها و همچنین درون حاکمیت، پرداخته است. در رابطه با ادامهٔ جنگ، هیأت سیاسی در تحلیل خود چنین نظری مطرح می‌کند: «جنگ از ماهیت نظام «ولایت فقیه» سرچشمه می‌گیرد. می‌توان گفت که رژیم هستی خویش را بسته به ادامهٔ جنگ می‌بیند.» (تأکید از ماست)

در اعلامیهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران به‌مناسبت پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ شورای امنیت از سوی جمهوری اسلامی، تحلیل قبلی هیأت سیاسی که مبتنی بر پیوند حیات حکومت با ادامهٔ جنگ بود، بدون کوچکترین اشاره‌ای دربارهٔ نادرست بودن آن، به‌یکباره به کناری گذاشته شد. در این اعلامیه می‌خوانیم: «اقدام اخیر رژیم که رسانه‌های گروهی خارجی آن را «غیرمترقبه» می‌نامند، برای حزب توده‌ای ما به‌هیچوجه حیرت‌آور نبوده و نیست. ما بارها اعلام کردیم که هیچیک از طرفین مخاصمه در جنگ پیروز نخواهد شد. هیأت سیاسی کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران در بیانیهٔ اخیر سیاسی خود [اشاره به تحلیل بالا] و نیز در تفسیرهای مهم دیگر ارگان‌های تبلیغاتی صریحاً نوشت که کشور ما آبستن حوادث مهمی است.

تا آنجا که ما اطلاع داریم، پیش از پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ شورای امنیت توسط جمهوری اسلامی، تنها دو نفر از اعضای رهبری حزب، یکی از اعضای تحریریهٔ «نامهٔ مردم» و رفیق اردشیر، مخالف سیاست رسمی حزب در رابطه با جنگ بودند.

رفیق عضو تحریریه، با استناد به مندرجات روزنامه‌های منتشره در ایران، به‌درستی معتقد بود که حکومت برای پذیرش قطعنامه و پایان جنگ زمینه‌چینی می‌کند. اما استدلال‌های این رفیق مورد قبول دیگر اعضای تحریریه و رفیق فقید صفری قرار نگرفت.

رفیق اردشیر نیز در ملاقاتی که تنها ۴ روز پیش از پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ با رفیق خاوری داشت، با استناد به فاکت‌هایی از قبیل «نارضایتی و قبل از آن خستگی شدید مردم از ادامهٔ جنگ»، «تضعیف جدی روحیهٔ ارتش، به‌ویژه پس از درگیری نیروی دریایی جمهوری اسلامی با ناوگان آمریکا در خلیج فارس»، «تعطیلی بازار و متضرر شدن بازاریان در زمان موشک باران تهران که به‌دنبال آن شاهد مخالفت بخشی جدی از بازاریان با ادامهٔ جنگ و نامه‌های آیات گلپایگانی و مرعشی نجفی در رابطه با ختم جنگ بودیم»، «عرضهٔ برخی تبلیغات ضدجنگ در تلویزیون»، «تظاهرات ضدجنگ در تهران و اصفهان که بخشی از حاکمیت محرک و سازمانده آن بود» و …، نتیجه گرفت که اگر ژرفش بحران اقتصادی ـ اجتماعی ناشی از سیاست ادامهٔ جنگ را از سویی، و هوشیاری و زیرکی گردانندگان اصلی رژیم را از سوی دیگر، در کنار فاکت‌های فوق قرار دهیم، اقدام رژیم برای «صلح» قابل پیش‌بینی است. متأسفانه رفیق خاوری پس از استماع این سخنان، بدون کوچکترین بحثی به این جمله اکتفا کرد که «خمینی صلح را نخواهد پذیرفت».

اعلامیهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران در رابطه با پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ شورای امنیت توسط حکومت، در «نامهٔ مردم» شماره ۲۱۷، ۴ مرداد ۱۳۶۷، منتشر شد. در همین شمارهٔ روزنامهٔ ارگان حزب، تحلیل مفصلی تحت عنوان «پذیرش آتش‌بس و چشم‌انداز آینده» وجود دارد (برای مطالعهٔ اعلامیه و تحلیل مذکور اینجا را کلیک کنید).

در تحلیل فوق پس از بررسی سیاست حزب تودهٔ ایران در سال‌های مختلف جنگ، در پاسخ به پرسش «آیا تسلیم رژیم جمهوری اسلامی غیرمنتظره بود؟»، فاکت‌های متعددی در جهت اثبات قابل انتظار بودن «تسلیم رژیم جمهوری اسلامی» ارایه می‌شود. نویسندهٔ تحلیل توضیح نمی‌دهد که بر اساس همین فاکت‌ها، چرا قبل از پذیرش قطع‌نامه، وقوع آن پیش‌بینی نشده بود. در پایان تحلیل نتیجه گرفته می‌شود که «با پایان یافتن جنگ شرایط مساعدتری برای تجهیز و تشکل نیروهای خلق علیه رژیم به‌وجود خواهد آمد».

نتیجه‌گیری فوق زمینه‌ای برای تحلیل بعدی هیأت سیاسی شد که تحت عنوان «بیانیهٔ هیأت سیاسی کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران پیرامون آتش‌بس، مسایل برخاسته از آن و وظایف ما» در «نامهٔ مردم» شماره ۲۲۳، ۱۵ شهریور ۱۳۶۷، منتشر شد (برای خواندن این بیانیه اینجا را کلیک کنید).

در بیانیهٔ فوق، «عامل تعیین کننده» در فرونشستن آتش جنگ، «مبارزهٔ عمدتاً خودپوی توده‌های خلق در پشت جبهه‌ و سرایت آن به جبهه‌ها» اعلام شد و از آن به‌عنوان «نخستین و مهم‌ترین درسی که تاکنون توده‌ها به رژیم جمهوری اسلامی داده‌اند» یاد شد که «اگر مبارزهٔ توده‌ها از شکل خودپو به شکل سازمان یافته فراروید، رژیم به عقب‌نشینی‌های هرچه بیشتر وادار خواهد شد و مآلاً کار به سرنگونی آن خواهد کشید».

بر اساس چنین برداشتی از سطح مبارزاتی مردم و وضعیت حکومت است که بیانیهٔ هیأت سیاسی «آغاز مرحلهٔ فروپاشی رژیم» و حکم‌فرمایی «وضع حاد انقلابی» در میهن ما را نتیجه می‌گیرد. چنین نتیجه‌گیری چپ‌روانه‌ای که ادامهٔ منطقی همان سیاست و پیش‌بینی نادرست دربارهٔ سرنوشت جنگ بود، در کنار مسایل سازمانی مشخصی، حزب ما را از تحلیل صحیح شرایط تابستان ۱۳۶۷ و وقوع فاجعهٔ ملی کشتار زندانیان سیاسی بازداشت. در این مورد به‌موقع خود سخن خواهیم گفت.

تحریریهٔ «مهر»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *