آیا همگی آنها دیوانهاند؟ حزب عدالت و توسعه، داعش، ایالات متحده …

Print Friendly, PDF & Email

برگرفته از سایت حزب کمونیست ترکیه (به زبان انگلیسی) ـــ
 نویسنده: کمال اوکویان، از اعضای کمیتهٔ مرکزی حزب کمونیست ترکیه
۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴

به ما گفته میشود که این فرایند خارج از کنترل است، که بازیگران اصلی اقداماتی غیرعقلانی انجام دادهاند، که ممکن است اتحادها و یا رویاروییهای دور از انتظاری  در پیش رو باشد. و این حکومت اسلامی(داعش) است که در خط مقدم قرار دارد. این بدان معنی است که این سازمان محصول عدم وجود چشمانداز، عدم برنامهریزی، کوتهنظری امپریالیسم و تعصب و خشک مغزی است. ضرورت دارد اشاره شود که بازیگر نقش حکومت اسلامی(داعش) که برای اجرای نقش متفاوتی در صحنه گنجانده  شد، بداههگویی را شروع کرده است و کارگردان، فیلمنامه نویس و طراحان صحنه و لباس همگی مات و مبهوت شدهاند.

هرگاه که موضوع چگونگی اجرای سیاست آمریکا در منطقه مورد بحث قرار میگیرد، در اغلب موارد با مفهوم «بحران کنترل شده» روبرو میشویم. دیگر نباید این مفهوم را بهمعنای برنامهریزی، بلکه باید بهمعنای ایجاد وضعیت هرجومرج و بحران با تمامی جزئیات آن تعبیر کرد. در منطقهای که انرژی مخرب میتواند خود را بازتولید کند، آمریکا با فراهم کردن ورودیهایی که موجب آزاد شدن این انرژی میشوند، تلاش میکند تا کل وضعیت موجود را تغییر دهد. حوزهٔ گستردهای ایجاد می شود که در آن عناصر مختلف در جهات مختلفی شروع به حرکت میکنند و رویاروی  یکدیگر قرار میگیرند. با برقراری روابط آشکار و پنهان با تمام عناصر و نیز با گشایش مداوم کانالهای جدید مداخله برای خود.

سخن کوتاه، در این روزها دلیلی وجود ندارد که بگوییم بازیگران معینی از کنترل خارج و یا غیرقابل مدیریت شدهاند. آیا این بازیگران تا به امروز به معنایی که این کلمه در هرحال بر آن دلالت میکند، مدیریت شدهاند؟ ما بهطور مداوم در مورد گروههای اسلامگرا، القاعده، طالبان، النصره و در حال حاضر داعش صحبت میکنیم و تلاش میورزیم تا کشف کنیم  که این گروه چه زمانی از دوستان آمریکا محسوب میشدهاند و چه موقع از فهرست دشمنان آن بودهاند.

اجازه بدهید نگاهی بهسمت دیگری، برای نمونه، صدام بیاندازیم. آیا صدام حسین، که با اشغال عراق توسط آمریکا سرنگون شده است، توسط ایالات متحده به جنگ با ایران هدایت نشد؟ پس از آن، توسط واشنگتن «دست بکار» نشد تا کویت را اشغال کند؟ و درست بعد از آن به فهرست دشمنان آمریکا اضافه نشد؟

آیا صدام غیرقابل کنترل شده بود یا اینکه امپریالیسم آمریکا در حال پیشبرد «استراتژی» متحرکی بود که پیش از آنکه بتوان در منطقهای با چنین شرایط بغرنجی این «استراتژی» را دنبال کرد، برنامهریزی و طراحی شده بود؟

این استراتژی که بهطور دایم به دیوار میخورد میتواند شبیه ماشینهای اسباب بازی در نظر گرفته شود که زمانی که به مانعی برمیخورند تغییر جهت میدهند. بدین ترتیب، ایالات متحدهٔ آمریکا کنترل میدان را تا زمانی در اختیار دارد که کسی آن ماشین اسباب بازی را متوقف کند و یا ماشین دیگری که از قدرت بیشتری برخوردار است را در منطقهای رها کند که به میدان مین شباهت دارد.

داعش از کنترل خارج است، ترکیه تحت حکومت دیوانهها است، ایالات متحده متحیر است … آیا واقعاً ممکن است همهٔ آنچه را که در جریان است با چنین استدلالی  توضیح داد؟

اگر کسی توجه کند، میتواند مشاهده کند که داعش به روشی قابل پیشبینی و منطقی رفتار میکند. آیا آنها از ما میخواهند بپذیریم که رهبران داعش بیماران روانیاند؟ باشد، چنین برخوردی هم هست. اما آنها بیشتر از کسانی که در واشنگتن یا آنکارا حکومت میکنند، روانی نیستند!

در این صورت، چه چیزی رفتار حکومت اسلامی(داعش) را تعیین میکند؟
تعصب مذهبی … بیشتر در پایین، کمتر در رهبری؛
پول … به مقدار هنگفت؛
اشتیاق به حکومت، حکمرانی … بهنحوی که هر روز که میگذرد افزایش مییابد؛
نفوذ خارجی … بدون شک، با قطع و یقین!

سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا ایالات متحدهٔ آمریکا در قبال آخرین اقدامات داعش سادهاندیشی کرده بود؟

اجازه دهید من پاسخ دهم. واکنش دولت ایالات متحده در مورد تصرف موصل توسط داعش شبیه واکنش داوود اوغلو نسبت به حمله به ریحانلی بود (در ریحانلی، شهری در مرز ترکیه با سوریه، در یک حملهٔ بمب گذاری شده در سال گذشته بیش از ۵۰ نفر کشته شدند. وقتی که از داوود اوغلو در مورد این کشتار سؤال شد، وی تنها با کمی لبخند پاسخ داد). دولت آمریکا از برنامهٔ داعش بسیار راضی و خشنود است. البته ممکن است با عواقب ناخواسته یا نتایج غیرمنتظرهای مواجه شود، اما این چیزی است که در مورد آن بعدها فکر خواهند کرد. آیا همیشه اینگونه نبوده است؟

سؤال دیگر درست از این موضوع ناشی میشود. ترکیه چه میکند؟ آیا سیاستمداران ترکیه نقش جدیدی را بازی میکنند که از جانب آمریکا بهعنوان بخشی از باز- توزیع نقشها به بازیگران واگذار شده است یا تیم اردوغان ـ داوود اوغلو مسیر جنونآمیزی را طی میکنند که آنها را در کنار طرفهای معارض با ایالات متحده قرار خواهد داد؟

هیچ کدام. بهعبارت دقیقتر این سؤال، سؤال درستی نیست. ترکیه در منطقه صرفاً با برنامهای که توسط ایالات متحده ارائه شده باشد حرکت نمیکند. ترکیه بهعنوان یک نیروی مهم، در فرآیندهای تصمیمگیری خود، برای اولویتهای ایدئولوژیک و سیاسی خود هم جایی را در نظر میگیرد. همیشه لازم نیست این تصمیمها با استراتژی متحرک ایالات متحده هماهنگ باشد، این امر در هرحال، غیرممکن است.

بگذارید موضوع داعش را کمی بیشتر بشکافیم. آیا در میان کشورهایی که به ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده در برابر داعش پیوستهاند، بعضی از کشورهایی که هنوز هم داعش را تأمین مالی میکنند وجود ندارند؟ چرا، وجود دارند. اگر عربستان سعودی، قطر و اردن، ارسال جریان پول و سلاح را به داعش متوقف میکردند، جمع کردن بساط حکومت اسلامی(داعش) بیش از یک هفته طول نمیکشید. با این حال، به غیر از چند اقدام نمادین، هیچ فعالیت قابل توجهی در این زمینه انجام نشده است. به بیانی دیگر، ائتلاف ارتجاعی به  تغذیهٔ سازمانی ادامه میدهد که آن را بهعنوان «دشمن» اعلام کرده است. بعد از این دیگر چه کسی به شما اعتماد میکند؟ اما از ما انتظار دارند به آنها باور داشته باشیم. داعش  غیرقابل کنترل شده است(!). اما واقعیت امر را اجازه دهید که ما بیان کنیم: مطلوب آن بود که داعش از کنترل خارج شود! و درست در این برههٔ زمانی، دولت حزب عدالت و توسعه، تعهد خود به حکومت اسلامی(داعش) را آشکارا اعلام میکند، ژست بیمیلی به پیوستن به ائتلاف را میگیرد، نمیتواند داعش را «تروریست» بنامد و هر از گاهی با دولت ایالات متحده مقابله میکند. وجود روابط  نظامی، اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک ترکیه و داعش بر همگان معلوم است. وجود این روابط محل مناقشه نیست، بلکه میزان و عمق این روابط است که مورد مجادله است.

چگونه اردوغان از این میزان آزادی تحرک برخوردار است؟ زیرا اگر ایالات متحده تصمیم گرفته باشد که از این هرجومرج یک «سیستم» بیرون بیاورد، به یک عامل تعیین کننده برتر نیازمند است که بتواند با زبان کشورهای قبایلی اسلامی با آنها صحبت کند. همچنین حزب عدالت و توسعه میداند که چنین عامل تعیین کنندهای نمیتواند کسی جز این حزب باشد.

نیروی مناسب دیگری برای ایفای این نقش وجود ندارد. یک دولت سکولار مایل به همکاری با ایالات متحده در ترکیه میتواند نقشهای مختلف زیادی را ایفا کند، اما آنها نمیتوانند به زبان ایدئولوژیک ارتجاعی حزب عدالت و توسعه صحبت کنند. برای ابقای حزب عدالت و توسعه در قدرت، نظارت بر داعش و دیگران، امری اجباری است. ایالات متحده این را درک میکند. و برای ادامهٔ بهانههای مداخلهٔ آمریکا در منطقه، داعش نیازمند پشتیبانی است، نیازمند قوی بودن است، حداقل برای مدتی.

آمریکا میداند و چشم خود را بر این اوضاع میبندد. و در حالی که این روند ادامه دارد، حزب عدالت و توسعه گور خود را میکند. [این حزب] با اشتیاق به تبدیل شدن به نیروی مرکزی در یک اتحادیۀ نو-عثمانی بالقوهٔ خاورمیانهای (بخوانید اتحادیهٔ حکومتهای قبیلهای) فراتراز توان خود در ماجراها درگیر میشود. بدون در نظر گرفتن این احتمال که اربابان «استراتژی متحرک» میتوانند روزی اعلام کنند «حالا شما دشمن ما هستید».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *