مبارزه با خصوصیسازی: مهمترین دستاورد مبارزات معدنچیان بافق

تحریریهٔ «مهر» ـــ
 
 روزی نیست که خبری از اعتراضات صنفی کارگران در این یا آن گوشهٔ میهنمان منتشر نشود. بهعلت شرایطی که سیاستهای خانمان برانداز اقتصادی حکومت برای کارگران و زحمتکشان ایجاد کرده است، خواستهای کارگران معترض، مگر در مواردی محدود، به اولین و پایهایترین مطالبات، یعنی حفظ امکان کار و دریافت دستمزد در مقابل کار انجام شده، تنزل یافته است.

 

پیشینه

بهرهبرداری از معدن چغارت بافق با طراحی کارشناسان اتحاد شوروی و بهمنظور تأمین سنگآهن کارخانهٔ ذوبآهن اصفهان در سال ۱۳۵۰ آغاز شد و بهسرعت چهرهٔ این شهر کوچک را تغییر داد. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰، جمعیت بافق بالغ بر ۴۲۰۰۰ نفر است. بافت شهر کارگری است و زندگی بیش از نیمی از مردم این شهر بهطور مستقیم به فعالیت  معدن مربوط میشود.

در مجلس ششم(اصلاحطلب) در سال ۱۳۷۹ تصویب شد که دولت بدهیاش به صندوق بازنشستگی فولاد را پرداخت کند، زیرا این صندوق برای پرداخت حقوق بازنشستگان با مشکل مواجه شده بود. دولت محمد خاتمی همان زمان اعلام کرد که حقوق بازنشستگان صنایع فولاد را از سود حاصله از معدن سنگآهن بافق پرداخت میکند. اعتراض مردم بافق به این تصمیم منجر به عقبنشینی دولت شد.

بهدنبال انتصاب سعید مرتضوی در اسفندماه ۱۳۹۰ به ریاست سازمان تأمین اجتماعی، شرکت بازنشستگی صنایع فولاد در قبال بدهی خود به دولت، به این سازمان منتقل شد. برای حل بحران مالی این شرکت قرار بر این میشود که سنگآهن مرکزی بافق و درآمد حاصل از فعالیت این معدن به شرکت بازنشستگان صنایع فولاد واگذار گردد. در پی این تصمیمگیریها، مدیر عامل جدیدی برای شرکت سنگ آهن مرکزی بافق تعیین گردید.در تاریخ ۴ اردیبهشتماه ۱۳۹۱ معدنچیان دست به اعتصاب زدند و با تجمع در مقابل ساختمان فرمانداری بافق بههمراه جمع کثیری از کسبه و اهالی این شهر راهپیمایی کردند. اما مورد هجوم و سرکوب نیروهای انتظامی قرار گرفتند.

دولت احمدینژاد مطابق مصوبهای در ۲۲ مهرماه ۱۳۹۱، ۷۱/۵ درصد سهام معدن سنگآهن بافق را «بهدلیل رد دیون» به صندوق بازنشستگی صنایع فولاد واگذار کرد. و بالاخره در اسفندماه ۱۳۹۲، دولت حسن روحانی ۲۸/۵ درصد باقیماندهٔ سهام این شرکت را در فرابورس عرضه کرد و به فولاد خوزستان فروخت.

اعتصابات گستردهٔ معدنچیان در اعتراض به خصوصیسازی

از اردیبهشتماه سالجاری تا به امروز، ۵۰۰۰ کارگر سنگآهن مرکزی بافق در اعتراض به خصوصیسازی این معدن دو بار دست به اعتصاب زدهاند. اعتصاب اول کارگران سنگآهن مرکزی بافق ۲۸ اردیبهشتماه سالجاری در اعتراض به خصوصیسازی معدن و واگذاری ۲۸/۵ درصد از سهام آن به بخش خصوصی آغاز شد که مورد حمایت سایر اقشار مردمی بافق قرار گرفت. اعتصاب پس از ۳۹ روز و بهدنبال نامهٔ اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور و علی طیبنیا، وزیر اقتصاد، مبنی بر لغو واگذاری ۲۸/۵ درصد از سهام معدن به بخش خصوصی، در ۴ تیرماه پایان یافت.

کارگران دو ماه فرصت برای اجرای خواستهای خود تعیین کردند. از ۵ روز مانده به پایان ضربالاجل کارگران، بازداشت فعالین کارگری سنگ آهن مرکزی بافق آغاز شد و سرانجام ۹ نفر از آنها دستگیر شدند. دومین اعتصاب حدود ۵ هزار کارگر معدن سنگ آهن بافق در سالجاری، از ۲۹ مردادماه در اعتراض به اولین بازداشتها آغاز شد. طبق گفتهٔ کارگران، مرتضی بانک، معاون کل سرپرست نهاد ریاست جمهوری ایران و رئیس هیأت مدیرهٔ صندوق بازنشستگان کارکنان فولاد «۷۱/۵ درصد از سهام شرکت معدن سنگ آهن مرکزی بافق را تصاحب کرده است». همزمان با کارگران، خانوادههای دستگیر شدگان، اعضای شورای شهر و تعدادی از مردم در مقابل فرمانداری بافق دست به تحصن زدند. شمار متحصنین گاه به هزارها نفر میرسید. متحصنین با سر دادن شعارهایی خواستار لغو خصوصیسازی معدن و آزادی همهٔ کارگران بازداشتی شدند. اعتصاب و تحصن مورد حمایت قاطع امام جمعه و دهها تن از روحانیون شهر قرار گرفت. کارگران اعتصابی و متحصنین در مذاکرات با مقامات استانی و کشوری بر خواستهای خود مبنی بر، آزادی بدون قید و شرط کارگران بازداشتی، تکمیل کارخانههای جوار معدنی، لغو واگذاری ۲۸/۵ درصد از سهام معدن سنگ آهن بافق به شرکت فولاد خوزستان و پیگیری واگذاری ۱۵ درصد از سهام معدن به بافق برای توسعه زیرساختهای این شهرستان، تا پایان پای فشردند و تلاش مسؤولان استانی و کشوری برای منوط کردن آزادی کارگران به پایان اعتصاب و سپردن وثیقه بینتیجه ماند. با پذیرش رسمی خواستهای کارگران از سوی حکومت و آزادی معدنچیان بازداشتی در ۱۲ شهریورماه، کارگران به اعتصاب خود پایان دادند.

اهمیت و ویژگیهای اعتصاب معدنچیان بافق

ـ خصوصیسازی هستهٔ مرکزی سیاست نئولیبرالی موسوم به «تعدیل اقتصادی» است که راهبر سیاستهای کلان اقتصادی جمهوری اسلامی طی ۲۵ سال اخیر بوده است. حیات شهر کارگری بافق با فعالیت شرکت سنگآهن مرکزی این شهرستان گره خورده است. این وضعیت ویژه، کارگران و سایر اقشار مردم بافق را به مقابله با سیاست اقتصادی حاکم و دفاع از ساختار اقتصادی مندرج در قانون اساسی کشانده است.

ـ اتحاد مستحکم کارگران از سویی و آگاهی و هشیاری آنها در خنثی کردن ترفندهای حاکمیت برای به شکست کشاندن حرکت اعتراضیشان از سوی دیگر، نشان از درک بالای معدنچیان بافق و فعالین کارگری آنها در استفاده از ظرفیتهای مبارزاتی در شرایط کنونی است.

ـ پایداری و همراهی خانوادههای معدنچیان و پشتیبانی سایر اقشار مردم، شورای شهر و برخی از مسؤولین محلی، ویژگی برجستهٔ دیگر مبارزات کارگران بافق است. گرچه این وضعیت ویژه ناشی از شرایط خاص پیوند زندگی شهر با فعالیت معدن بافق است، اما در عینحال از ظرفیتهای مبارزاتی موجود در نیروهای پیرامون حاکمیت و نهادهایی نظیر شوراها برای تحقق خواستهای مردم گواهی میدهد که خود دلیل مستحکمی برای پایان نیافتن روند انقلاب بهمن ۱۳۵۷ در میهن ماست.

مجموعهٔ این ویژگیها سبب شد که مبارزات کارگران معدن بافق جایگاه ویژهای در مجموعهٔ مبارزات طبقهٔ کارگر میهنمان طی سه دههٔ اخیر داشته باشد.

هنوز آغاز راه است

در زیر قسمتهایی از سخنرانی محمدرضا صباغیان، نمایندهٔ کارگران، را در جمع معدنچیان، بخشهایی از اهالی شهر و مسؤولین محلی و استانی در آخرین روز اعتصاب دوم کارگران، در تاریخ ۱۲ شهریورماه ۱۳۹۳، نقل میکنیم. متأسفانه خبر و مضمون این سخنرانی در هیچیک از سایتهای رسمی و سراسری داخل کشور یا تارنگارهای  اپوزیسیون در خارج از کشور انتشار نیافت و تنها در یکی از وبسایتهای محلی منتشر شد(۱). متن سخنان محمدرضا صباغیان به اندازه کافی گویا است و بهخوبی نمایانگر ویژگیهایی است که در بالا برشمردیم:

«… آغاز راه است. شهری که محرومیت زیادی دارد با دو بار اعتراض مشکل آن حل نمیشود. باید پیگیری شود وحدت و استقامت تداوم داشته باشد.

… معدن ده سال دیگر تمام است، باید دولتی باشد [تا] به حق خود برسیم. ولی یادتان باشد سیستم طوری است که اگر مردم نخواهند، صورتجلسهها کنار میرود و خاک میخورد و چون الان نیاز به سنگ آهن دارند صدای ما را شنیدند و راه برای پیشرفت باز شده است.

… اگر یادتان باشد در پایان اعتصاب ۳۹ روزه یعنی در تاریخ ۹۳/۴/۴ فرصت دو ماهی دادیم تا ۹۳/۶/۴ خواستههای مردم پیگیری شود و امروز واگذاری ۲۸/۵ درصد سهام شرکت سنگآهن بافق به فولاد خوزستان بهطور کامل لغو شده و کارگروه به این نتیجه رسید ۱۵ درصد از سهام سنگآهن به بافق داده شود تا جایی که وزیر [علی ربیعی] آمد و زیر بار نرفت. همهٔ حرف ما گرفتن ۱۵ درصد بود کنار سود که کشوری میبرد بافق نیز در نظر گرفته شود.

… [نمایندهٔ کارگران] به مسؤولین حاضر گفت: آقای عبداللهی [مدیرکل دفتر امور سیاسی استانداری یزد]، آقای امام جمعه، آقای فرماندار و آقایان شورای شهر، همه میدانید اگر حرکت کارگروه نبود امروز بحث خصوصیسازی هم تمام شده بود و هیچ بحثی هم نبود. کارگرها اعتراض کردند و امروز صدای ما به بالا رسانده شد و مسؤولین مجبور شدند خواستههای ما را پذیرفته و پیگیر شوند.

… آقای عبداللهی، مدیرکل سیاسی و انتخاباتی استان و دبیر کمیسیون کارگری استان بدانید چهار ماه دیگر اگر خواستههای [ما] عملی نشود، وعدهٔ ما همین جاست».

مهمترین درس مبارزات معدنچیان بافق

با پذیرش رسمی مطالبات کارگران سنگآهن مرکزی بافق از سوی حکومت، مبارزات معدنچیان تاکنون موفقیتآمیز بوده است. اما خواست اصلی آنها، لغو خصوصیسازی معدن، یعنی تحقق سیاستی است که در نقطهٔ مقابل سیاست رسمی اقتصادی حاکمیت است و از اینرو باید در انتظار مشاهدهٔ ترفندهای گوناگون حکومت در آینده در مقابل معدنچیان بود. گرچه سخنان نمایندهٔ کارگران معدن بافق نشان از آگاهی و هوشیاری آنها در مقابل این توطئهها را دارد، اما مقابله با سیاستهای اقتصادی ۲۵ سالهٔ هیأت حاکمه، جز از طریق مبارزات همهٔ طبقهٔ کارگر و سایر زحمتکشان علیه این سیاستها امکانپذیر نیست.

روزی نیست که خبری از اعتراضات صنفی کارگران در این یا آن گوشهٔ میهنمان منتشر نشود. بهعلت شرایطی که سیاستهای خانمان برانداز اقتصادی حکومت برای کارگران و زحمتکشان ایجاد کرده است، خواستهای کارگران معترض، مگر در مواردی محدود، به اولین و پایهایترین مطالبات، یعنی حفظ امکان کار و دریافت دستمزد در مقابل کار انجام شده، تنزل یافته است. تجربهٔ معدنچیان بافق نشان میدهد که اعتراضات کارگری باید ریشههای وضعیت اسفبار کنونی زندگی زحمتکشان، یعنی سیاستهای اقتصادی حاکم و در مرکز این سیاستها، خصوصیسازی را نشانه گیرد. تجربهٔ مبارزات کارگران معدن بافق نشان میدهد که در شرایط گسترش مبارزات کارگری علیه خصوصیسازی، حاکمیت مجبور به عقبنشینیهای بیشتری خواهد شد.  

(۱): http://www.bafghfarda.com/?p=47788

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *