تناقض اندرزهای اوباما در نشست گروه ۲۰ با عملکرد او
رئیس جمهوری ایالات متحده پس از به پایان رسیدن نشست اخیر گروه ۲۰ ** در شهر بریسبان استرالیا، در یک کنفرانس مطبوعاتی شرکت کرد. او در این کنفرانس جامعهٔ بینالمللی را تشویق کرد تا در رابطه با ضرورت ارج نهادن به اصولی که مبنای چگونگی مناسبات بینالمللی را تشکیل میدهند، «بسیار محکم» باشند.
اوباما جامعهٔ بینالمللی را مورد خطاب قرار داد. در حالی که آشکار بود که مخاطب اصلی او روسیه است.
به گفتهٔ او «نمیباید کشوری را که در آن انتخابات بهشیوهٔ دمکراتیک برگزار شده است مورد تهاجم قرار داد؛ همچنین نمیباید نیروهایی را که در راه فروپاشاندن این کشور فعالیت میکنند مورد حمایت قرار داد یا به آنها کمک مالی کرد.»
این موارد دقیقاً اتهاماتی است که از سوی ایالات متحده و کشورهای عضو اتحادیه اروپا متوجه روسیه میشود. آنان روسیه را به مداخله در اوکرائین متهم میکنند.
اما آنانی که روسیه را به مداخله در اوکرائین متهم میکنند خود چه کردهاند؟
آیا ایالات متحده و اروپا از راه پشتیبانی سیاسی و رسانهای از تظاهرکنندگانی که مصمم بودند با تظاهرات خشونتآمیز، رژیم وقت طرفدار روسیه را سرنگون سازند، اصل بنیادی عدم مداخله در امور کشورهای دیگر را زیر پا نگذاشتهاند؟
این واقعیت که «انقلاب» میدان مایدان در کیف توسط ایالات متحده و اتحادیه اروپا از دور هدایت میشد و حتی مورد پشتیبانی مالی آنان نیز قرار گرفت، راز از پرده برون افتادهای است.
یاناکویچ، رئیس جمهوری پیشین اوکرائین از امضای طرح موافقتنامه مشارکت اتحادیه اروپا و اوکرائین سر باز زده بود.
از اینرو باید سرنگون میشد.
در واقع، این بیشرمی و وقاحت ناب است که چنین وانمود شود که روسیه یگانه مقصری است که اصول بنیادین در روابط بینالمللی را زیر پا گذاشته است.
اوباما و ایالات متحده، روسیه را مورد اتهام قرار میدهند. آنان حق ندارند جامعهٔ بینالمللی را به واکنش در برابر مداخله روسیه در اوکرائین فرا بخوانند.
نه تنها در اوکرائین، بلکه در سایر کشورها نیز ایالات متحده با مداخلات خود، اصول بنیادین مناسبات بینالمللی را مغایر منافع خود دانسته و این اصول را به هیچ انگاشته است. از افغانستان تا «انقلاب» میدان مایدان در کیف، از عراق تا لیبی وسوریه، در همه این جنگافروزیها (اگر تنها به برشمردن خونبارترین آنها بسنده کنیم)، ایالات متحده عامل برافروختن آتش این جنگها در این کشورها بوده است.
ایالات متحده جامعهٔ بینالمللی را فرا میخواند که علیه روسیه بهدلیل تخطی از اصل عدم مداخله در امور کشورهای دیگر واکنش نشان دهند. اما این ایالات متحده است که با برافروختن آتش جنگ در کشورهای دیگر اصول بنیادی در روابط بینالمللی را زیر پا میگذارد و جامعهٔ بینالمللی را بدست فراموشی میسپارد.
واشنگتن به بهانهٔ مسأله اوکرائین در تلاش است تا یک جبهه ضد روسیه تشکیل دهد. اما جامعهٔ بینالمللی فریب نمیخورد و زیر سلطهٔ آمریکا قرار نمیگیرد.
شکست اوباما و متحدانش در نشست گروه ۲۰ در بریسبان استرالیا در همراه کردن کشورهای دیگر بهمنظور محکوم کردن موضع روسیه در مورد اوکرائین گفته بالا را تائید میکند.
بهمناسبت این نشست، رسانههای غربی با تأکید بسیار در مورد منزوی ماندن پوتین به پرگویی پرداختند. با وجود این، همان رسانهها در مورد محتوای قطعنامه پایانی نشست سکوت را ترجیح دادند. چرا که در این قطعنامه نه سخنی از اوکرائین به میان آمده بود ونه اشارهای به محکوم کردن روسیه دیده میشد.
بهرغم آنکه نمیتوان با برخی از موضعگیریهای روسیه در رابطه با مسائل بینالمللی توافق داشت، اما روسیه دستکم از این شایستگی برخوردار است که در روند درگیریهایش با غرب، تأکید دارد که میباید در برابر سلطهجویی متکبرانه مقاومت کرد. ایالات متحده در پی آن است که سلطهجویی خود را ادامه دهد. ایالات متحدهٔ آمریکا نمیتواند بپذیرد که سایر کشورها از این حق برخوردارند که از پذیرش نظم جهانی تحمیلی آمریکا سر باز زنند. و این در حالی است که آشکارا قدرت و تأثیرگذاریاش بر دنیا رو به اضمحلال است.
* این روزنامه به زبان فرانسه در الجزیره منتشر میشود. نخستین شماره این روزنامه در دسامبر ۱۹۹۴ منتشر شد و تیراژ کنونی آن بالغ بر ۱۴۰هزار نسخه است.
** گروه ۲۰ در پی بحران اقتصادی آسیا در سال ۱۹۹۹ و با هدف همکاری بینالمللی میان وزرای اقتصاد و بانکهای مرکزی تشکیل شد. وزرای اقتصاد ومسؤولین ۲۰ کشور جهان در نشستهای این گروه شرکت میکنند. کشورهای عضو گروه ۲۰ در مجموع ۸۵ درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارند.
اعضای گروه ۲۰: ۱- اتحادیه اروپا ۲- آمریکا ۳- بریتانیا ۴- فرانسه ۵- ایتالیا ۶- آلمان ۷- ژاپن ۸- چین ۹- عربستان سعودی ۱۰- روسیه ۱۱- استرالیا ۱۲- اندونزی ۱۳- ترکیه ۱۴- برزیل ۱۵- کانادا ۱۶- آرژانتین ۱۷- کره جنوبی ۱۸- هند ۱۹- آفریقای جنوبی ۲۰- مکزیک