رفیق امیرعلی لاهرودی درگذشت

Print Friendly, PDF & Email

 

اعلامیه کمیتهٔ مرکزی فرقه دمکرات آذربایجان

۱۵ آذر ۱۳۹۳

هموطنان گرامی!
با کمال تأسف سحرگاه شنبه ۱۵ آذرماه ۱۳۹۳ جنبش انقلابی و ترقی‌خواه کشور، یکی از مبارزان خستگی‌ناپذیر و پیگیر در راه آرمان‌های زحمتکشان کشور و یکی از رهبران برجسته جنبش ملی خلق آذربایجان را از دست داد. رفیق امیرعلی لاهرودی

 بیش از ۷۲ سال برای استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی کشور و حقوق برحق خلق‌های ساکن ایران، به‌ویژه خلق غیور آذربایجان مبارزه کرد و تا آخرین نفس در این سنگر باقی ماند. او خودمختاری را حق طبیعی هر خلقی می‌دانست و بر این باور بود که: «شرایط محل، آداب و رسوم و

 زبان و معتقدات ملت‌ها و اقوامی‌ که در داخل یک کشور بزرگ کثیر‌الملله به‌سر می‌برند، ایجاب می‌کند که آن ملت یا قوم در ادارهٔ امور داخلی خود و در مسائلی که مستقیماً به وضع داخلی و طرز زندگی آن ملت مربوط است، آزادی‌ها و اختیاراتی داده شود. زیرا مسلم است که یک حکومت مرکزی قادر به ادارهٔ عادلانه ملت‌هایی که در یک کشور به‌سر برند نبوده و موجبات عدم رضایت عمومی‌ را فراهم خواهد ساخت. مخصوصاً که ادارهٔ کشور در دست حکومتی باشد که اساساً جنبهٔ ملی نداشته و  بر ملت‌ها تحمیل شده باشد.»

رفیق لاهرودی ۲۲ مرداد سال ۱۳۰۲ در روستای لاهرود مشکین شهر در یک خانواده زحمتکش دهقانی بدنیا آمد. سه ساله بود که مادرش را از دست داد. پدرش انسانی پاکدل و زحمتکش بود و تلاش می‌کرد که فرزندانش هرچه بیشترسواد بیاموزند. به‌همین منظور رفیق لاهرودی ابتدا در مکتب‌خانهٔ ده، قرآن و گلستان می‌آموزد و با بازگشایی مدرسه دو ساله لاهرود در آنجا نامنویسی می‌کند و برای ادامهٔ تحصیل به مدرسه چهار ساله روستای «ارجق» که در دو فرسنگی لاهرود بود، هر روز پیاده می‌رود. وی که با بی‌عدالتی ملاکین علیه دهقانان آشنایی داشت با تشکیل حزب تودهٔ ایران و مطالعه برنامه‌های آن، به حزب پیوست و در اولین حوزهٔ حزبی لاهرود به‌عنوان منشی حوزه شرکت کرد. از آن پس نوشتن نامه‌های اعتراضی دهقانان و سخنرانی در میتینگ‌ها را به‌عهده گرفت. مبارزات او علیه نظام ارباب رعیتی و جلب دهقانان در این راه، خشم و کین ملاکین را برانگیخت. علیه او به دادگاه مشکین شهر شکایت بردند و تلاش کردند تا او را از سر راه خود بردارند. این دادگاه‌ها تا پیروزی نهضت ۲۱ آذر ادامه پیدا می‌کند. علی‌رغم همهٔ مشکلات و فشارهای وارده، وی به مبارزه ادامه می‌دهد و مدارج تشکیلاتی را طی می‌کند. تا جایی که در اولین کنگره حزب تودهٔ ایران (۱۰ مرداد ۱۳۲۳) به‌عنوان یکی از نمایندگان منطقه آذربایجان انتخاب می‌شود. آنجا برای اولین بار با سید جعفر پیشه‌وری و غلام یحیی دانشیان آشنا می‌گردد. با تشکیل فرقه دمکرات آذربایجان به صفوف فرقه دمکرات آذربایجان می‌پیوندد. او در کنفرانس مشورتی (۱۵ و ۱۶ شهریور ۱۳۲۴) و اولین کنگره فرقه (۱۰ مهر ۱۳۲۴) حضور داشته است. و در اولین مدرسه ۶ ماهه حقوق سیاسی که برای ۱۵۰ نفر از جوانان فرقه در نظر گرفته شده بود، به تبریز دعوت می‌شود.

پس از یورش خونین به جنبش ملی آذربایجان توسط دولت مرکزی با کمک امپریالیسم آمریکا و انگلیس، رفیق لاهرودی شناسایی و تحت پیگرد قرار می‌گیرد. او با تنی چند از رفقایش برای مخفی شدن قصد عزیمت به تهران را دارد. به‌همین منظور با مشکلات زیادی خود را به اردبیل می‌رسانند. در ۵ دی‌ماه ۱۳۲۵ تلاش می‌کنند با یک کامیون خود را به آستارا و از آنجا به تهران برسانند. که متوجه می‌شوند بر اثر شدت برف و بوران جاده‌ها بسته و امکان رسیدن  به آستارا غیرممکن شده است. سرانجام  او و رفیق شهید انوشیروان ابراهیمی‌ و فرد دیگری تصمیم می‌گیرند تا از مرز گذشته و خود را به اتحاد شوروی برسانند.

رفیق لاهرودی با ساکن شدن در آذربایجان اتحاد شوروی، ابتدا در میادین نفتی مشغول بکار می‌شود. سپس برای شرکت در کلاس دو سالهٔ حزبی باکو و پس  از آن برای کلاس ۵ سالهٔ حزبی در مسکو انتخاب می‌گردد. آنگاه تشکیلات او را برای فعالیت سیاسی در مرکز حزب، به  آلمان شرقی می‌فرستد. پس از هفت سال بازگشتش به باکو ابتدا به کار انتشاراتی مشغول می‌شود و در چند منطقه، مسؤولیت تشکیلاتی نیز به‌عهده می‌گیرد. او از فرودین سال ۱۳۵۸ با کناره‌گیری غلام یحیی از صدر فرقه دمکرات آذربایجان به رهبری فرقه بر گزیده و تا پایان عمر این مسؤولیت سنگین را بدوش می‌کشد.

اعتقاد عمیق این رفیق به راه و آرمان‌های بنیان‌گذاران فرقه دمکرات آذربایجان باعث شده است تا در تمام این سال‌های طوفانی (هجوم ددمنشانه رژیم جمهوری اسلامی‌ به نیروهای ترقی‌خواه و به‌خصوص به حزب تودهٔ ایران و به‌دنبال آن فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم و پیامدهای سنگین آن) بتواند با کمترین لغزشی در این راه به مبارزه ادامه دهد.

کمیتهٔ مرکزی فرقه دمکرات آذربایجان فقدان این رفیق ارزشمند را به همه مبارزان راه آزادی و عدالت اجتماعی، به مردم غیور آذربایجان، به اعضاء و هواداران فرقه دمکرات آذربایجان و بازماندگان او تسلیت می‌گوید و بر ادامه راه پا فشاری می‌نماید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *