بحرین یا «بهار عربی» فراموش شده

Print Friendly, PDF & Email

سه سال پیش، دنیا رو‌در‌روی چالش‌هایی قرار گرفت که به‌نام «بهار عربی» معروف شد. در آن زمان دیگر کسی به آنچه در بحرین می‌گذشت توجهی نمی‌کرد. با وجود این، به‌همان صورتی که در قاهره و تونس گذشت، هزاران نفر به خیابان‌های منامه، پایتخت کشوری که مساحتش به زحمت به ۷۵۰ کیلومترمربع می‌رسد، ریختند تا دموکراسی و حقوق بیشتری را طلب کنند. اما بر خلاف آنچه در دیگر کشورهای عربی گذشت و منجر به اعتراضات گسترده در سطح جهان شد، موقعیت در بحرین با سکوت رو‌به‌رو شد.

به جز نادر سازمان‌های غیردولتی بیگانه، هیچ‌کس دیگر شهامت و اراده افشاء کردن آنچه در بحرین گذشت را ندارد. امروزه، خیزش‌های بحرین سرانجام نه تنها در دنیای غرب، بلکه همچنین در دنیای عرب نیز بدست فراموشی سپرده شده است. این کشور بسیار کوچک پادشاهی که ظاهراً مشروطه و در واقع تقریباً مستعمرهٔ عربستان سعودی، همسایه قدرتمند خود به‌شمار می‌رود، نمونه بارز برخوردهای دوگانه رسانه‌ها با شورش‌های مردمی‌ در دنیاست.

با وجودی که شیعه دین رسمی‌ در بحرین است، این خانوادهٔ سنی مذهب «الخلیفه» است که از سال ١٧٨٣ تاکنون بر بحرین حاکم است و ازهنگام استقلال بحرین در سال ١٩٧١ تا زمان حاضر با اقتدار بر این سرزمین حکم‌فرمایی می‌کند. این مطلب شاید برای توضیح این که چرا شاه کنونی نسبت به خواسته‌های شهروندان بی‌اعتنا باقی مانده است، کافی باشد. ولی دلایل بی‌اعتنایی دنیای غرب در رابطه با اهداف بحرینی‌ها بسیار بغرنج‌تر است. البته عنصر مذهب جای مهمی‌ را اشغال می‌کند، از جمله به این دلیل که تظاهرات سال ٢٠١١ در نتیجه کنش‌های اپوزیسیون شیعه صورت گرفت که از طرف دولت و دیوان‌سالاری موجود در کشور، مورد تبعیض قرار می‌گیرند. خاندان حاکم حتی تقاضای کمک از متحدان  نظامی خود در خلیج (فارس) نمود و این کمک را با مداخله فوری آنان بدست آورد. اما شهروندان تسلیم نشدند. به‌رغم انتخابات ٢٢ نوامبر ٢٠١٤ که طی آن گودال موجود بین اقلیت سنی مذهب که عمده قدرت را در دست گرفته‌اند و اکثریت شیعه مذهب که نسبت به شمارشان از لحاظ سیاسی نمایندگان اندکی دارند، ژرف‌تر شد و شمار تظاهرات در بحرین افزایش یافت. بر اساس گفته‌های نبیل رجب، مخالف سیاسی‌ای که چندین بار دستگیر شده است، مبارزه تنها هنگامی‌ پایان می‌پذیرد که به اهدافش رسیده باشد. «روز ١٤ فوریه ٢٠١١ (یعنی آغاز تظاهرات) ما یک بلیت یک سره برای دموکراسی در دست داشتیم». او تأکید می‌کند که هر هفته حداقل ٣٠٠هزار نفر در خیابان‌ها جمع می‌شدند. «نه! آن‌گونه که پژواکش به گوش می‌رسد انقلاب نمرده است.»

در واقع، در زمانی که رسانه‌های غربی و «جماعت بین‌المللی» قیام سلفی‌ها را در مغرب و سوریه با شادی و سرور دنبال می‌کردند، شورش بحرینی‌ها و سرکوب آن توسط حکومت محلی با سکوت سردی رو‌به‌رو گردید. در حالی که بیش از سه سال از شورش در بحرین و اظهارات مقامات در مورد اصلاحات می‌گذرد، مقامات محلی هر نوع اپوزیسیون و ساز مخالف را با شدت سرکوب می‌کنند. تخمین زده می‌شود که طی تظاهرات بحرینی‌ها، بیش از ٨٠ نفر کشته شدند و شمار دستگیری‌ها از ٣هزار نفر فراتر رفته است. برای کشوری به وسعت بحرین با ۱/۲۴ میلیون جمعیت، این شمار، بسیار است.

اخیراً، نبیل رجب را بار دیگر به‌دلیل «توئیت»های «توهین‌آمیز» دستگیر کردند. در یکی از آخرین توئیت‌ها، او اظهار داشته بود که اعضای سرویس‌های اطلاعاتی بحرین در چارچوب جهادگران داعش برای جنگ به سوریه رفته بودند. این شگفت‌آور است که از دستگیری یک مخالف کوچک‌ترین اثری در رسانه‌های غربی و کانال‌های تلویزیونی به‌عنوان پشتیبان‌های آزادی بیان وجود نداشت در حالی که توجه روزنامه‌نگاران به بمباران‌ها و جهادگران تازه به میدان رسیده در عراق و سوریه جلب شده بود. و اما دربارهٔ دولت (فرانسه) و نهادهای بین‌المللی، بار دیگر سکوت بود و سکوت. به‌نظر نمی‌رسد که در این‌باره کوچک‌ترین بیانیه‌ای صادر شده باشد. پس چرا دولت‌های اروپایی پشتیبانی خود را از نبیل رجب اعلام نمی‌کنند؟ کسی که پرسشی مهم را در مورد منشاء داعش مطرح کرده است. چرا پشتیبانی مستقیمی‌ از دگراندیشان که تحت تعقیب و دستگیری در کشورهایی هستند که ادعای مبارزه با داعشیان را دارند، دیده نمی‌شود؟ دولت‌هایی که در عوض، هر فردی که منطق رسمی‌ را زیر سئوال ببرد، دستگیر می‌کنند؟

به این پرسش‌ها، نبیل رجب بدون درنگ چنین پاسخ می‌دهد: «دلیلی که بر اساس آن این‌گونه مطالب در رسانه‌ها بازتابی ندارد این است که رسانه‌ها متعلق به خانواده‌های مهم منطقه یا به رهبران غربی‌ای هستند که می‌خواهند روابط صمیمانه خود را با دیکتاتور‌هایی حفظ کنند که با آن‌ها در زمینه‌های نفت، تسلیحات و غیره  داد و ستد دارند.» و چنین ادامه می‌دهد: «من از این که دولت‌ها به ما توجهی نمی‌کنند و مبارزه ما را برای دموکراسی نادیده می‌انگارند در حالی که دربارهٔ اوکرائین، ایران یا سوریه قلم‌فرسایی می‌کنند بسیار متأسفم.» او این پرسش را برای خود مطرح می‌کند: «چرا آن‌ها  و ما، نه؟» وی می‌افزاید که «ما همان خواست‌ها راداریم که فرانسه بشردوست دارد.» با تأسف زیاد برای نبیل رجب باید بیافزائیم که تاریخ رسمی‌ کشور ما بدون تردید بسیار گول‌زننده است!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *