از انتفاضۀ آمریکایی برای غزه، چه انتظاری می توان داشت
رمزی بارود، کانتر پانچ، دوم مه، ۲۰۲۴ ─
اعتراضات گسترده در دهها دانشگاه ایالات متحده را نمیتوان صرفا به حد یک گفتگوی سرکوبگر و گمراهکننده دربارۀ یهودستیزی تقلیل داد.
هزاران دانشجوی آمریکایی در سراسر کشور به دلیل نفرت بیمارگونه از یهودیان، با اقدام به تظاهرات، امنیت و آیندۀ خود را به خطر نمیاندازند. انگیزۀ آنها برای این اقدامات، خشم مشروع و طرد کامل کشتار جمعی فلسطینیان بیدفاع توسط دولت اسرائیل در غزه است.
آنها خشمگین هستند، زیرا حمام خونی که از ۷ اکتبر در نوار غزه آغاز شده، به طور کامل توسط دولت ایالات متحده حمایت و تامین مالی میشود.
این اعتراضات گسترده در ۱۷ آوریل از دانشگاه کلمبیا آغاز و سپس به سرتاسر ایالات متحده، از نیویورک تا تگزاس و از کارولینای شمالی تا کالیفرنیا کشیده شد.
این اعتراضات از نظر ماهیت و شدت با تظاهرات ضد جنگ ویتنام در ایالات متحده در سالهای ۱۹۷۰-۱۹۶۰ قابل مقایسه است. اما درعینحال، باید به اهمیت تنوع قومی و فراگیری اجتماعی اعتراضات فعلی توجه کرد.
در بسیاری از دانشگاهها، دانشجویان عرب، مسلمان، یهودی، سیاهپوست، بومیان آمریکایی و سفیدپوست شانه به شانه همتایان فلسطینی خود با موضعی یکسان علیه جنگ به پاخاسته اند.
این بار انگیزه این دانشجویان معترض، ترس از اعزام به جبهۀ جنگ در غزه نیست، آن طور که در واقع برای بسیاری از دانشجویان آمریکایی در دوران جنگ ویتنام بود. در عوض آنها حول مجموعهای مشخص از اولویتها متحد شده اند: پایان جنگ، خاتمه دادن به حمایت ایالات متحده از اسرائیل، پایان دادن به سرمایه گذاری مستقیم دانشگاه های آنها در اسرائیل و به رسمیت شناختن حق اعتراض دانشجویی. این خواستهها آرمان گرایانه نیست، بلکه تجلی انسانیت در بهترین لحظات آن است.
با وجود دستگیریهای دسته جمعی که از کلمبیا شروع شد، و اعمال خشونت مستقیم علیه اعتراضات مسالمتآمیز، جنبش در همه جا شدت بیشتری گرفته است.
در سوی دیگر، سیاستمداران آمریکایی، بههمراه جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، بدون توجه به هیچ یک از مطالبات معقول و مورد حمایت جهانی دانشجویان معترض، آنها را به یهودستیزی متهم کردند.
بار دیگر، نهادهای حاکم دموکرات و جمهوری خواه به طور مشترک در حمایت کورکورانه از اسرائیل موضع گرفتند.
بایدن “اعتراضات یهودی ستیز” را محکوم کرد و آنها را “شرم آور و خطرناک” خواند.
چند روز بعد، مایک جانسون، سخنگوی مجلس نمایندگان، با پوشش شدید امنیتی، از دانشگاه بازدید کرد. به سختی بتوان در کشوری که ادعای پذیرش دموکراسی، احترام به آزادی بیان و حق تجمع دارد، سخنان او را مناسب دانست.
او گفت: «نمیتوانیم اجازه دهیم که این نوع نفرت و یهودستیزی در دانشگاههای ما پا بگیرد» و افزود: «امروز اینجا هستم که هم صدا با همکارانم از رئیس دانشگاه (مینوش) شفیق بخواهم که در صورت عدم توانایی به خاتمۀ این هرج و موجود و برقراری فوری نظم، استعفا دهد.»
البته، شفیق هم بیکار ننشسته و ضمن متهم کردن دانشجویان معترض به یهود ستیزی، از اداره پلیس نیویورک تقاضای سرکوب آنها را کرده بود.
رسانههای جریان اصلی ایالات متحده هم در ایجاد سردرگمی و انتشار اطلاعات نادرست در مورد دلایل اعتراضات سهم خود را ادا کردند.
وال استریت جورنال بار دیگر دست نویسندگانی مانند استیون استالینسکی را باز گذاشت، تا به فعالان جوان عدالت خواه به دلیل جرات انتقاد از نسل کشی هولناک اسرائیل در غزه، افترا بزند.
او مدعی شد که: «حماس، حزبالله، حوثیها و دیگران در حال پرورش فعالان در ایالات متحده و سراسر غرب هستند.»
ممکن است قلم بدستان جریان غالب در ایالات متحده بخواهند خود و خوانندگان خود را فریب دهند، اما حقیقت این است که حزبالله و حماس به دنبال ” عضوگیری” در دانشگاههای طراز اول آمریکا نیستند، جایی که جوانان را اغلب برای گرفتن مناصب بالای دولتی و مدیریت شرکتهای بزرگ آماده میکنند.
این کوششها در انحراف عقاید، تنها به منظور نفی تغییر غیرقابل انکاری است که در جامعه آمریکا به وجود آمده است. تغییری که یک جابجایی در الگوی دیرپای دید مردم دربارۀ اسرائیل و فلسطین، را نوید می دهد.
سالها قبل از جنگ فعلی، آمریکاییها نظرات خود را در مورد اسرائیل و به اصطلاح «روابط ویژه» کشورشان با تلآویو تغییر دادهاند.
دموکراتهای جوان این روند را رهبری کردهاند، اما اثرات آن را می توان در میان مستقلها و تا حدی جمهوریخواهان جوان نیز مشاهده کرد.
انتشار بیانیه ای که میگوید: «همدردی در خاورمیانه اکنون بیشتر با فلسطینیها است تا اسرائیلیها» در گذشته غیرقابل تصور بود. اما این طبیعی است و آخرین نظرسنجی ها در مورد این موضوع، همراه با کاهش محبوبیت بایدن، همچنان این واقعیت را تایید می کند.
نسلهای قدیمیتر سیاستمداران آمریکایی، که براساس حمایت بیقید و شرط خود از اسرائیل، حرفههای خود را ساخته و آن را تداوم بخشیدند، قادر به درک واقعیت های جدید نیستند. زبان آنها مغشوش و پر از دروغ است. با این حال، آنها مایلند تا آنجا پیش بروند که به قیمت بدنام کردن یک نسل کامل از مردم خود -رهبران آینده آمریکا- خواستههای دولت اسرائیل را برآورده نمایند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در بیانیهای تلویزیونی در ۲۴ آوریل، معترضان را بهعنوان «اوباش یهودیستیز» توصیف کرد که «دانشگاههای طراز اول را اشغال کردهاند». او مدعی شد که معترضان مسالمتآمیز خواستار «نابودی اسرائیل» هستند. سخنان او باید خشم همۀ آمریکایی ها را، صرف نظر از سیاست و ایدئولوژی، بر میانگیخت. در عوض، سیاست مداران بیشتری شروع به تکرار طوطی وار سخنان او کردند.
اما اثر منفی این فرصتطلبیهای سیاسی نه در آیندهای دور، بلکه در هفتهها و ماههای آینده، بهویژه در آستانۀ انتخابات ریاستجمهوری، برملا خواهد شد.
میلیون ها آمریکایی به وضوح از جنگ، از وفاداری دولتشان به یک کشور خارجی، از نظامی گری، خشونت پلیس، از محدودیتهای بی سابقه در آزادی بیان در ایالات متحده و موارد دیگر به تنگ آمده اند.
جوانان آمریکایی که به منافع شخصی، و یا توهمات تاریخی و روحی نسلهای گذشته پایبند نیستند، می گویند «دیگر بس است». آنها فراتر از شعار با قیامی یکپارچه، خواهان پاسخ گویی، مسئولیت پذیری اخلاقی و قانونی و پایان فوری جنگ هستند.
اکنون که دولت ایالات متحده هیچ اقدامی در این راه انجام نداده است، و در واقع به تغذیه ماشین جنگی اسرائیل در یورش خود به میلیون ها فلسطینی ادامه میدهد، این دانشجویان شجاع خود دست به عمل زده اند. بدون شک این لحظهای عمیقا الهام بخش و سرنوشت ساز در تاریخ ایالات متحده است.
*
رمزی بارود، روزنامه نگار و ویراستار “روزشمار فلسطین” است. او تا بحال پنج کتاب نوشته و آخرین اثر او ” این زنجیر ها خواهد گسست: داستان های مبارزۀ و دفاع فلسطینیها در زندانهای اسراییل” نام دارد.
منبع:
https://www.counterpunch.org/2024/05/02/american-intifada-for-gaza-what-should-we-expect/