تبلیغ و تهییج واقع‌گرایانه، ضامن آمادگی جامعه در مقابله با خطرات احتمالی است

Print Friendly, PDF & Email

پس از عملیات نسبتاً بزرگ و موفقیت‌آمیز «وعدۀ صادق» در ۲۶ فروردین توسط نیروهای نظامی ایران در خاک اسرائیل و حملۀ محدود صهیونیست‌ها در ۳۱ فروردین توسط ریز پرنده‌ها به پایگاه هشتم شکاری ارتش ایران در نزدیکی اصفهان، رسانه‌های مختلف داخلی و خارجی بر له و یا علیه یکی از طرفین به تبلیغات پرداختند. دولت اسرائیل و سخنگویان عبری و فارسی زبان آن، عملیات ایران را تقریباً گزارش نکردند و تنها از انهدام ۹۹ درصدی پهبادها و موشک‌های ایران توسط پدافند اسرائیل سخن گفتند و در عوض از انهدام رادارهای پدافندی ایران در نطنز توسط اسرائیل گزارش‌های متعددی ارائه دادند که تماماً توسط کارشناسان ایران رد شد.

در این جنگ تبلیغاتی تلاش اصلی دولت اسرائیل و رسانه‌های فارسی زبان وابسته به محافل و دولت‌های غربی ناکارآمد نشان دادن حملات موشکی و پهبادی ایران به مراکز نظامی اسرائیل بود. اما یکی از کارشناسان نظامی و تحلیلگران اسرائیلی قدرت ایران در این عملیات و ضعف اسرائیل در پاسخ به ایران را یک «زلزلۀ ژئوپولیتیکی»در غرب آسیا نامید. استعفای سه تن از فرماندهان نظامی و اطلاعاتی اسرائیل پس از عملیات وعدۀ صادق، خود گواه بر تأثیر این اقدام نظامی ایران بر روندهای داخل اسرائیل و به‌ویژه در میان ارتش و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آن است. این واقعیت تنها یکی از ابعاد تأثیرات و تغییراتی است که عملیات ایران در معادلات نظامی و مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی به‌وجود آورده است.

اما آنچه پس از پاسخ ضعیف اسرائیل به ایران، در هیاهوی تبلیغاتی و رجز خوانی‌های قابل فهم در شرایط جنگی مغفول مانده است، آماده کردن اذهان ایرانیان در مقابله با اقدامات احتمالی بعدی اسرائیل در خاک ایران و برنامه‌های آمریکا در منطقه است. تازه‌‌‌ترین اقدام آمریکا کمک ۲۶ میلیارد دلاری به دولت اسرائیل است که مبلغ ۴ میلیارد دلار آن صرف هزینه‌های موشکی اسرائیل خواهد شد. این تنها یک نمونه از برنامه‌هایی است که ایالات متحدۀ آمریکا و دستیار جنگ‌افروز آن اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی و در کل منطقه در نظر دارند.

پیروزی ایران در شکستن هیمنۀ اطلاعاتی ـ امنیتی و دفاعی اسرائیل و ناچیز بودن پاسخ اسرائیل به ایران، به دو دسته از تحلیل‌گران و مبلغ‌های جهان مجازی یا رسانه‌های داخل و خارج مجال داده است که بیش از پیش، اذهان ساده را به خدمت خود در آورند. برای این کار، هر دو دسته با ابتلا به سیاست‌زدگی‌های روزمره به داده‌های غیرواقعی و تبلیغات اغراق‌آمیز روی آورده‌اند.

دسته‌ای از آنها دشمن را به ببر کاغذی تشبیه می‌کنند و با کوچک شمردن آن، بر طبل وطن‌پرستی افراطی و عظمت‌طلبی می‌دمند، و در این ذهنی‌گرایی تا به آنجا پیش می‌روند که ایران را قطب اصلی در تحولات جهانی می‌دانند و با چشم‌پوشی بر همۀ نارسایی‌های حکومت‌مداری در کشور و انبوه گسل‌های اقتصادی و اجتماعی، دل در گرو امپراطوری ایرانی و یا اسلامی می‌نهند. این دسته در برآوردهای غیرمستند و تخیلی خود تا آنجا پیش می‌روند که بی‌پرده می گویند که روسیه و چین را ما به این قدرت رسانده‌ایم؛ یا، اسرائیل که بدون آمریکا عددی نیست و به‌راحتی می توانیم از پس هردو برآییم؛ یا، با فراموشی عمدی و یا سهوی قدرت نظامی تاریخی روسیه که در چندین جنگ علیه دشمنان خارجی پیروز شده و سهمی تعیین‌کننده در غلبه بر فاشیسم داشته است، این‌طور به مخاطبان خود القا می کنند که روسیه دست گدایی به سوی ما دراز کرد و از پهبادها و موشک‌های ما بهره‌مند شد.

در مقابل، دستۀ دیگری از تحلیلگران کمر به تحقیر ملی بسته و با اَبَرقدرت نشان دادن دشمن، بر دستاوردهای بزرگ نظامی کشور در مقابله با توطئه‌های گوناگون آمریکا و اسرائیل سرپوش می‌گذارند. این دسته آشکارا عملیات وعدۀ صادق را شکست مفتضحانۀ نیروهای نظامی ایران تلقی می‌کنند و موشک‌های شلیک شده از طرف ایران به سوی مراکز نظامی اسرائیل را در حد ابزار کم اثری که در صحاری پرت و دور افتادۀ «ارض موعود» به خاک نشسته است، به تمسخر می‌گیرند. در این میان برخی محافل و سازمان‌های سیاسی چپگرا و راستگرا نیز با چشم بستن بر چهار دهه اقدامات ویرانگر ایالات متحدۀ آمریکا و همدست منطقه‌ای آن اسرائیل علیه منافع ملی ایران، ایران را مسبب اصلی تشنجات و جنگ در منطقه قلمداد کرده و با این وارونه‌سازی‌ها همگرایی‌های سیاسی خود با دشمنان مردم ایران را توجیه می‌کنند.

اما در اینجا روی سخن ما با آن دسته از تحلیل‌گران و مبلّغان انقلابی و میهن‌دوست ایران است که رسالت خود را در این برهه از تاریخ کشورمان به‌خوبی درک کرده‌اند؛ آنهایی که در شش ماه گذشته زندگی خود را وقف آگاهی دادن به هموطنان خود از چرایی و چگونگی نسل‌کشی در غزه توسط اسرائیل و آمریکا کرده و از سیر رویدادهای خونبار در منطقه پرده برداشته‌اند. این دسته از تلاشگران رسانه‌ای، که جانبازی حماسی مدافعان کشور و قدرت عملاً موجود نظامی و تسلیحاتی ایران را ارج می‌گذارند، و شبانه‌روز به جلب افکار مردم ایران و جهان نسبت به دستاوردهای محور مقاومت می‌پردازند، اگر قوا و امکانات نظامی دشمن را کوچک بشمرند و شرط احتیاط در گمانه‌زنی‌ها را به‌کنار بگذارند، اذهان عمومی را در شناخت درست و واقعی پدیده‌ها مغشوش می‌کنند. تبلیغات اغراق‌آمیز در ضعیف نمایاندن دشمن، در صورت وقوع حوادث ناگوار، از سویی باعث غافلگیر شدن مردم و از سوی دیگر موجب سلب اعتماد توده‌های مردم از این رسانه ها می‌شود.

بی‌تردید، نیروهای نظامی و اطلاعاتی کشور، فارغ از تبلیغات جاری موافق یا مخالف و کوچک شمردن یا بزرگ‌نمایی قدرت نظامی و دفاعی ایران و اسرائیل از سوی مفسران و مبلّغان، طرح و برنامۀ خود را بر پایۀ اطلاعات و ارزیابی‌های خود از جهان متحول ما استوار می‌کنند. اما تبلیغات غیرواقعی و غیرمبتنی بر اطلاعات کمابیش درست و مستند از توان و برنامه های دشمن، می‌تواند باعث ایجاد خوشبینی‌ و انتظارات غیرواقعی در اذهان توده‌های مردم شود. القای هرگونه تصورات نادرست از قوت و ضعف خودی و دشمن، به‌رغم نیات میهن‌دوستانۀ این رسانه‌ها و تحلیلگران، خلع‌سلاح کردن ذهن جامعه در برابر خطرات ممکن و واقعی از سوی دشمنان ایران است. توجه به جوانب امور و بسیج افکار عمومی بر پایۀ واقع‌بینی نه‌تنها به شرکت آگاهانه در جنگ رسانه‌ای علیه دشمن و جلب اعتماد و پشتیبانی مردم نسبت به این رسانه‌ها کمک می‌کند، بلکه به آمادگی جامعه برای مقابله با خطرات احتمالی یاری خواهد رساند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *