سازمان ملل یا ناتو؟ اگر همه می‌خواهند به ناتو بپیوندند، پس چرا سازمان ملل متحد وجود دارد؟

Print Friendly, PDF & Email

نویسنده: ویجی پراشاد ــ

ویجی پراشاد می‌نویسد که بیانیهٔ اجلاس سران کشورهای ناتو در ویلنیوس در اوایل ماه جاری بر مسیر اوکراین به‌سمت اتحاد نظامی غرب تأکید دارد و جهانشمولی ناتو را که خود تعریف می‌کنند، تشدید می‌کند.

بیانیهٔ سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، که پس از اولین روز اجلاس سالانهٔ آن در اوایل ماه جاری منتشر شد، مدعی می‌شود که «ناتو یک اتحاد دفاعی است». این بیانیه نشان می‌دهد چرا بسیاری برای درک ماهیت آن مشکل دارند.

نگاهی به آخرین  ارقام هزینه‌های نظامی  نشان می‌دهد که، برخلاف این ادعا، کشورهای ناتو و کشورهای متحد نزدیک ناتو، تقریباً سه‌چهارم کل هزینه‌های سالانهٔ جهانی برای تسلیحات را تشکیل می‌دهند. بسیاری از این کشورها دارای سیستم‌های تسلیحاتی پیشرفته هستند که از نظر کیفی مخرب‌تر از تسلیحات اکثر کشورهای غیرناتو است.

در ربع قرن گذشته، ناتو از قدرت نظامی خود برای نابودی چندین کشور، مانند افغانستان (۲۰۰۱) و لیبی (۲۰۱۱) استفاده کرده و جوامع را با استفاده از نیروی وحشیانهٔ اتحاد تهاجمی خود متلاشی کرده است. این اتحاد در سال ۱۹۹۹ به موجودیت یوگسلاوی به‌عنوان یک کشور متحد پایان داد. با توجه به چنین سابقه‌ای، حفظ این دیدگاه که ناتو یک «ائتلاف دفاعی» است دشوار می‌سازد.

در حال حاضر ۳۱ کشور در ناتو عضو هستند. جدیدترین عضو آن  فنلاند است که در ماه آوریل به آن ملحق شد. از زمانی که ۱۲ عضو مؤسس آن (همهٔ کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی که بخشی از جنگ علیه قدرت‌های محور بودند) در ۴ آوریل ۱۹۴۹ سند بنیانگذاری پیمان واشنگتن یا پیمان آتلانتیک شمالی را امضا کردند، تعداد اعضای آن بیش از دو برابر شده است. قابل ذکر است که یکی از این اعضای اصلی ـــ پرتغال ـــ در آن زمان تحت یک دیکتاتوری فاشیستی باقی ماند که به Estado Novo معروف است (از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۷۴).

مادهٔ ۱۰ این  معاهده  می‌گوید که اعضای ناتو می‌توانند ـــ «به‌اتفاق آرا» ـــ «از هر کشور اروپایی دیگر» برای پیوستن به ائتلاف نظامی دعوت کنند.  بر اساس این اصل، ناتو از عضویت یونان و ترکیه (۱۹۵۲)، آلمان غربی (۱۹۵۵) و اسپانیا (۱۹۸۲) استقبال کرد و تعداد اعضای خود را در آن زمان به ۱۶ کشور گسترش داد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای کمونیستی در اروپای شرقی ـــ به‌اصطلاح تهدیدی که نیاز به ناتو را ضروری می‌ساخت ـــ نیاز به این اتحاد را پایان نداد. در عوض، افزایش تعداد اعضای ناتو، جاه‌طلبی آن را برای استفاده از قدرت نظامی خود، از طریق مادهٔ ۵، برای سرکوب هرکس که «اتحاد آتلانتیک» را به‌چالش می‌کشد، دو چندان کرده است.

«اتحاد آتلانتیک»، اصطلاحی که بخشی از نام ناتو است، بخشی از شبکهٔ گسترده‌تری از معاهدات نظامی بود که توسط ایالات متحده علیه اتحاد جماهیر شوروی، و پس از اکتبر ۱۹۴۹ علیه جمهوری خلق چین، منعقد و تأمین شد. این شبکه شامل دو پیمان سیتو و سنتو بود: پیمان مانیل در سپتامبر ۱۹۵۴، که منجر به سازمان پیمان جنوب شرقی آسیا (SEATO) شد، و پیمان بغداد در فوریه ۱۹۵۵، که به سازمان پیمان مرکزی (CENTO) تغییر نام یافت.  ترکیه و پاکستان در آوریل ۱۹۵۴ یک قرارداد  نظامی امضا کردند که آن‌ها را در اتحادی علیه اتحاد جماهیر شوروی گرد هم آورد و این شبکه را از طریق جنوبی‌‌‌ترین عضو ناتو (ترکیه)، و غربی‌‌‌ترین عضو سیتو، پاکستان، به‌هم متصل و محکم کرد.  ایالات متحده با هر یک از اعضای سنتو و سیتو یک قرارداد نظامی امضا کرد و تضمین کرد که در این ساختارها یک صندلی بر سر میز دارد.

پیش‌بینی نهرو

جواهر لعل نهرو، نخست وزیر هند، در کنفرانس آسیایی ـ آفریقایی که در آوریل ۱۹۵۵ در باندونگ، اندونزی برگزار شد، به‌شدت به ایجاد این اتحادهای نظامی واکنش نشان داد، واکنشی که منجر به تنش بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در سراسر آسیا شد. او گفت که مفهوم ناتو «از دو جهت گسترش یافته است»: اول، ناتو «از اقیانوس اطلس بسیار دور شده و به اقیانوس‌ها و دریاهای دیگر رسیده است» و دوم، «ناتو امروز یکی از قدرتمندترین حامیان استعمار است». به عنوان مثال، نهرو به ایالت و بندر گوا(Goa) در غرب هند اشاره کرد که هنوز در دست پرتغال فاشیست بود و اعضای ناتو کنترل آن را توسط پرتغال تأیید کرده بودند ـ نهرو گفت، اقدامی از یک «گستاخی فاحش». این توصیف از ناتو به‌عنوان یک جنگ طلب جهانی و مدافع استعمار، با برخی تغییرات همچنان دست نخورده باقی مانده است.

سیتو در سال ۱۹۷۷، تا حدی به‌دلیل شکست ایالات متحده در ویتنام، منحل شد و سنتو در سال ۱۹۷۹، دقیقاً به‌دلیل انقلاب ایران در آن سال، به تاریخ پیوست.  استراتژی نظامی ایالات متحده با تأسیس فرماندهی مرکزی ایالات متحده در سال ۱۹۸۳، و احیای مجدد فرماندهی اقیانوس آرام در همان سال، تمرکز خود را از اعمال این نوع پیمان‌ها، به ایجاد حضور نظامی مستقیم تغییر داد.

ایالات متحده جای پای نظامی قدرت جهانی خود را گسترش داد، از جمله، توانایی برای حمله به هر نقطه از کرهٔ زمین به استفاده از پایگاه‌های نظامی و ناوگان‌های مسلح خود، که پس از انقضای دومین معاهدهٔ دریایی ۱۹۳۰ لندن در سال ۱۹۳۹، دیگر محدودیتی نداشتند).  اگرچه ناتو همیشه جاه‌طلبی‌های جهانی داشته است،  اما از طریق طراحی‌های نیروی نظامی ایالات متحده و ایجاد ساختارهای جدید، کشورهای متحد را بیشتر در مدار خود قرار داد و (با برنامه‌هایی مانند «مشارکت برای صلح» که در سال ۱۹۹۴ راه اندازی شد، و مفاهیمی مانند «شریک جهانی ناتو» و «متحد غیر ناتو» که نمونهٔ آن ژاپن و کرهٔ جنوبی است)، به آن واقعیت مادی بخشید. ناتو در سند «مفهوم استراتژیک» خود در سال ۱۹۹۱  نوشت که «با تأمین نیرو برای مأموریت‌های سازمان ملل به ثبات و صلح جهانی کمک خواهد کرد»، که البته این «مفهوم استراتژیک» با نیرویی مرگبار در یوگسلاوی (۱۹۹۹)، افغانستان (۲۰۰۳) و لیبی (۲۰۱۱) تحقق یافت.

در نشست ریگا (۲۰۰۶)، ناتو مطمئن بود که «از افغانستان تا بالکان و از دریای مدیترانه تا دارفور» را زیر چتر عملیات خود دارد.  تمرکز نهرو بر استعمار ممکن است اکنون نابهنگام به‌نظر برسد، اما در واقع، ناتو به ابزاری برای خنثی کردن تمایل اکثریت جهانی برای استقلال و عزت، دو مفهوم کلیدی ضداستعماری، تبدیل شده است. هر پروژهٔ مردمی که به‌دنبال اعمال این دو مفهوم باشد، خود را در برابر یک سیستم تسلیحاتی ناتو می‌بیند.

 فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و سیستم دولتی کمونیستی اروپای شرقی واقعیت اروپا را دگرگون کرد.  ناتو به‌سرعت «ضمانت‌های آهنینی»  را که جمیز بیکر، وزیر خارجهٔ آمریکا در ۹ فوریه سال ۱۹۹۰ در مسکو به ادوارد شواردنادزه، وزیر امور خارجهٔ اتحاد شوروی مبنی بر عدم پیشروی نیروهای ناتو در «شرق» مرزِ آلمان ارائه کرده بود، نادیده گرفت. چندین کشور هم‌مرز با منطقهٔ ناتو، در دوره‌ای بلافاصله پس از فروپاشی دیوار برلین، به‌شدت آسیب دیدند و با رکود اقتصادی مواجه شدند، زیرا خصوصی‌سازی امکان زندگی با عزت را از مردم گرفته بود. بسیاری از کشورهای اروپای شرقی، که بر خلاف وعده‌ها، امیدی به ورود به اتحادیهٔ اروپا (EU) نداشتند، دریافتند که بهای پذیرفته شدن در اتحادیهٔ اروپا، پیوستن به ناتو است. در سال ۱۹۹۹، چک، مجارستان و لهستان به ناتو پیوستند، و در سال ۲۰۰۴ کشورهای بالتیک (استونی، لتونی و لیتوانی)، بلغارستان، رومانی، اسلوونی و اسلواکی به‌عضویت ناتو درآمدند. بسیاری از این کشورها، که مشتاق سرمایه‌گذاری در کشور و بازار خود بودند، در سال ۲۰۰۴، به‌سهولت به اتحادیهٔ آتلانتیک شمالی، ناتو، و اتحادیهٔ اروپا پیوستند.

ناتو به گسترش خود ادامه داد و در سال ۲۰۰۹، آلبانی و کرواسی، در سال ۲۰۱۷، مونته‌نگرو، و در سال ۲۰۲۰، مقدونیهٔ شمالی را به‌عضویت ناتو درآورد. با این حال، فروپاشی برخی بانک‌های ایالات متحده، کاهش جذابیت ایالات متحده به‌عنوان آخرین راه‌حل، و ورود جهان آتلانتیک به یک بحران اقتصادی بی‌امان پس از سال ۲۰۰۷، زمینه را تغییر داد. کشورهای آتلانتیک دیگر چه به‌عنوان سرمایه‌گذار و چه به‌عنوان بازار دیگر قابل اعتماد نبودند. پس از سال ۲۰۰۸، سرمایه‌گذاری زیرساختی در اتحادیه اروپا به‌دلیل کاهش هزینه‌های عمومی ۷۵ درصد کاهش یافت و بانک سرمایه‌گذاری اروپا هشدار داد که سرمایه‌گذاری دولت به کمترین میزان در ۲۵ سال اخیر خواهد رسید.

 ورود سرمایه‌گذاری‌های چینی و امکان ادغام در اقتصاد چین باعث شد بسیاری از اقتصادها، به‌ویژه در اروپای مرکزی و شرقی، از پیمان آتلانتیک دور شوند. در سال ۲۰۱۲، اولین اجلاس سران بین چین و کشورهای اروپای مرکزی و شرقی (اجلاس چین ـ CEEC) در ورشو، لهستان، با حضور ۱۶ کشور منطقه برگزار شد. این روند در نهایت شامل پانزده عضو ناتو، از جمله آلبانی، بلغارستان، کرواسی، چک، استونی، یونان، مجارستان، لتونی، لیتوانی، مقدونیه شمالی، مونته نگرو، لهستان، رومانی، اسلواکی و اسلوونی، شد. (در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲، استونی، لتونی و لیتوانی از ابتکار عمل خارج شدند).  در مارس ۲۰۱۵، شش کشور عضو آن‌زمان اتحادیهٔ اروپا ـــ فرانسه، آلمان، ایتالیا، لوکزامبورگ، سوئد و بریتانیا ـــ به بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت آسیایی مستقر در پکن پیوستند. چهار سال بعد، ایتالیا اولین کشور G7 شد که به طرح کمربند و جاده (BRI) پیوست.*  دو سوم کشورهای عضو اتحادیهٔ اروپا اکنون بخشی از BRI هستند و اتحادیهٔ اروپا توافقنامهٔ جامع سرمایه‌گذاری را در سال ۲۰۲۰ منعقد کرد.

این مانورها به‌سمت چین تهدیدی برای تضعیف اتحاد آتلانتیک بود و ایالات متحده آن کشور را در استراتژی دفاع ملی خود در سال ۲۰۱۸ به‌عنوان یک «رقیب استراتژیک»  توصیف کرد  ـــ عبارتی که نشان‌دهندهٔ تغییر تمرکز آن بر به‌اصطلاح «تهدید چین» است. با این وجود، در نوامبر ۲۰۱۹، ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو اعلام کرد که «هیچ برنامه‌ای، هیچ پیشنهادی، هیچ قصدی برای انتقال ناتو به مثلاً دریای چین جنوبی وجود ندارد». با این حال، تا سال ۲۰۲۰، حال و هوا تغییر کرد: تنها هفت ماه بعد، استولتنبرگ گفت: «ناتو چین را به‌عنوان رقیب یا دشمن جدید نمی‌بیند. اما آنچه می‌بینیم این است که ظهور چین به‌طور اساسی توازن قدرت جهانی را تغییر می‌دهد.» استولتنبرگ ادامه داد که پاسخ ناتو همکاری با شرکای خود ـــ از جمله استرالیا، ژاپن، نیوزیلند و کره جنوبی ـــ برای رسیدگی به پیامدهای امنیتی ظهور چین بوده است. «صحبت از ناتوی جهانی و ناتوی آسیایی در محوریت این چاره‌جویی‌ها و گفت‌وگوها قرار دارد، او در ویلنیوس اظهار داشت که «ایدهٔ یک دفتر ارتباط در ژاپن روی میز است.»

جنگ در اوکراین جان تازه‌ای در اتحاد آتلانتیک دمیده و چندین کشور مردد اروپایی ـــ مانند سوئد ـــ را به‌صفوف خود کشانده است. با این حال، حتی در میان مردمی که در کشورهای ناتو زندگی می‌کنند، گروه‌هایی وجود دارند که نسبت به اهداف ائتلاف بدبین هستند، و این مسأله با اعتراضات ضد ناتو در اجلاس ویلنیوس خود را نشان داد.  بیانیهٔ اجلاس سران ویلنیوس بر مسیر اوکراین به‌سمت ناتو تأکید، و جهانشمولی ناتو را که خود تعریف می‌کند، تشدید کرد.  به‌عنوان مثال، این بیانیه اعلام می‌کند که چین «منافع، امنیت و ارزش‌های ما» را به‌چالش می‌کشد و کلمهٔ «ما» در اینجا نه‌تنها کشورهای ناتو بلکه کل نظم بین‌المللی را نمایندگی می‌کند. ناتو به‌آرامی، خود را به‌عنوان جانشین سازمان ملل متحد قرار داده و نشان می‌دهد که این سازمان ـ و نه جامعه بین‌المللی واقعی ـ داور و حافظ «منافع، امنیت و ارزش های» جهان است.  این دیدگاه مورد اعتراض اکثریت قریب به اتفاق مردم جهان است که هفت میلیارد نفر از آنها حتی در کشورهای عضو ناتو (که کل جمعیت آنها کمتر از یک میلیارد است) ساکن نیستند. آن میلیاردها متعجبند که چرا ناتو می‌خواهد جانشین سازمان ملل شود.

ــــــــــــ
* توضیح مترجم؛ بنا بر گزارش روزنامهٔ رمی La Repibblica، ایتالیا دیگر یادداشت تفاهمی را که این کشور را به این ابتکار متعهد می‌کند تمدید نخواهد کرد. جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا روز پنج شنبه ۲۷ ژوئیه در دیدار با جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در واشنگتن اعلام خواهد کرد که ایتالیا تا پایان سال جاری از پیمان سرمایه‌گذاری «جاده ابریشم جدید» با چین برای شبکه‌های تجاری و زیر ساختی خارج می‌شود.

منبع: سایت کنسورسیوم نیوز
https://consortiumnews.com/۲۰۲۳/۰۷/۲۳/un ـ or ـ nato/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *