نقضکنندگان حقوق بینالملل
SWP میافزاید «پس از آنکه چندین نقشه سیا برای سوءقصد نسبت به رؤسای دول دیگر افشا شده بود، پرزیدنت جرالد فورد در سال 1976 اینگونه سوءقصدها را ممنوع نمود». [3] اما ترور سلیمانی بهروشنی بازگشتی است به عملکرد مشکوک قتلهای آمریکا در خارج که البته این بار در انظار عموم صورت گرفت. وزیر خارجه آمریکا، مایک پمپئو، بهتازگی به صراحت اظهار نمود که دولت آمریکا در اینکار بههیچوجه خود را به ایران محدود نمینماید: «دشمن تو باید درک نماید». این مطلب را او در آغاز ژانویه در یک سخنرانی شرح داد «که تو فقط دارای توان اینکار نیستی که او را به تحمل هزینه مجبور نمایی، بلکه تو واقعاً نیز حاضر به انجام این کار هستی» و [4] این برای «ایجاد واهمه» در قبال روسیه و چین نیز مصداق دارد.
مشاوران دولت آلمان با توجه به ترور سردار قاسم سلیمانی توسط آمریکا و تشدید نقض حقوق بینالملل اعلام خطر میکنند. بهگفته بنیاد علم و سیاست در برلین چند سال است «سیاست خارجی دولت ترامپ حقوق بینالملل را بهنحو ویژهای به چالش میکشد». البته ترور سلیمانی نشانگر این است که واشنگتن عملکردهایی را که در «مبارزه با ترور» در زمان بارک اوباما روال شده بود، تکرار و ازجمله استفاده از پهپاد را برای ترور، در مورد گردانندگان اصلی کشورهای بیگانه که خطرناک ارزیابی میگردند، گسترش میدهد. از این پس اگر «نمایندگان کشورها، خارج از مرزهای خود نسبت به جان خویش بیم داشته باشند» پیامدهای آن برای دیپلماسی بینالمللی غیرقابل پیشبینی است. بنیاد علم و سیاست (SWP) به دولت آلمان توصیه مینماید اعلان موضع کند. البته آلمان نیز در دهههای گذشته برای دستیابی به موفقیت در عرصه جهانی بارها در جوار آمریکا حقوق بینالملل را نقض نموده است.
عادی گشتن وضعیت اضطراری
مشاوران دولت آلمان سالها است نسبت به نقض مقررات بنیادین حقوق بینالملل توسط ایالات متحده آمریکا اخطار میدهند. بهویژه در چارچوب «مبارزه با ترور» اقدامات غیرقانونی اعمال گشتهاند. «بازداشت افراد بدون حکم دادگاه، قتل هدفمند و مراقبت بیدلیل» که تا امروز نیز ادامه داشته و در اروپا همچنان «تحمل» میگردند در تحقیقات مشروحی در اوت 2018 از جانب SWP قید گشتهاند. [1] در این میان در آمریکا «حقوق بشر و شهروندی به نحوی سیستماتیک» «با تمرکز تصمیمگیریهای خطرناک توسط قوای اجرایی و نیز گسترش حاکمیت امنیت ملی» از محتوی تهی گشتهاند. دول اروپایی نیز در بسیاری موارد از آن پیروی کردهاند. بدین قرار به تشخیص SWP سیاستی که ناشی از یک وضعیت اضطراری بود مدتهاست تبدیل به «وضعیت عادی» گشته و بهندرت به زیر سئوال میرود. این بهویژه در مورد قتلهای هدفمند مصداق دارد. از آنجائیکه افراد مظنون را بدون حکم دادگاه میکشند این کار در عمل به جز قتل عمد نیست که نظامیان و پلیس مخفی غالباً به کمک پهپاد و با اقتدار کامل مرتکب میگردند. این کار ناقض حقوق بینالملل بوده و بدون امکان هر گونه کنترلی صورت میگیرد.
کشتن نمایندگان کشورها
ترور افراد مظنون با پهپاد که در زمان ریاستجمهوری بارک اوباما انجام میشد، در زمان جانشین او، دونالد ترامپ، گسترش یافته است. واشنگتن که تا پایان 2019 از آن فقط بهلحاظ وسیله مبارزه با سازمانهای مخفی تروریستی استفاده مینمود، بهطوری که اکنون SWP در جمعبندی یک تحقیقات جدید نوشته است، با استدلال آمریکا برای قتل قاسم سلیمانی، در آینده «نمایندگان سایر کشورها» را در صورتی که آنها از جانب ایالات متحده «خطرناک ارزیابی گردند» میتوان کشت. [2] در حالیکه بنابر تشخیص SWP «کشتن فرمانده یک واحد نظامی از کیفیت کاملاً جداگانهای برخوردار است.» زیرا اکنون تهران نیز میتواند چنین استدلال کند «که وابستگان نظامی آمریکا که شامل فرماندهان اعلای ارتش نیز میگردند هدف تعریف شده حملات نظامی باشند.» نتیجهگیری SWP این است که بر این مبنا «مذاکرات میان طرفین مخاصمه» در صورتیکه نمایندگان کشورها خارج از مرزهای خود بیم جان خویش را داشته باشد، عملاً غیرممکن خواهد بود. و در صورتیکه سایر کشورها از اینکار تبعیت نمایند، پیامد آن برای دیپلماسی بینالمللی غیرقابل پیشبینی است.
«آماده برای عمل»
البته ایالات متحده آمریکا «پیش تر نیز … به این نتیجه رسیده بود»، در ادامه گزارش SWP میافزاید «پس از آنکه چندین نقشه سیا برای سوءقصد نسبت به رؤسای دول دیگر افشا شده بود، پرزیدنت جرالد فورد در سال 1976 اینگونه سوءقصدها را ممنوع نمود». [3] اما ترور سلیمانی بهروشنی بازگشتی است به عملکرد مشکوک قتلهای آمریکا در خارج که البته این بار در انظار عموم صورت گرفت. وزیر خارجه آمریکا، مایک پمپئو، بهتازگی به صراحت اظهار نمود که دولت آمریکا در اینکار بههیچوجه خود را به ایران محدود نمینماید: «دشمن تو باید درک نماید». این مطلب را او در آغاز ژانویه در یک سخنرانی شرح داد «که تو فقط دارای توان اینکار نیستی که او را به تحمل هزینه مجبور نمایی، بلکه تو واقعاً نیز حاضر به انجام این کار هستی» و [4] این برای «ایجاد واهمه» در قبال روسیه و چین نیز مصداق دارد.
حقوق بینالملل؟ فاقد اهمیت!
بنیاد علم و سیاست خطر فعلی گسترش ترور نمایندگان برجسته کشورهای بیگانه را بهوسیله پهپاد، به عقبگرد واشنگتن از حقوق بینالملل ارزیابی مینماید. در پایان سال گذشته نیز ـ یعنی پیش از ترور سلیمانی ـ اطاق فکر مزبور تشخیص داده بود «که سیاست خارجی دولت ترامپ حقوق بینالملل را بهنحو ویژهای به چالش میکشد». [5] لذا «این برداشت حاصل گشته است که ملاحظات مربوط به حقوق بینالملل برای رئیسجمهور ترامپ در مورد بسیاری از تصمیمات مهم سیاست خارجی کاملاً فاقد اهمیت میباشند». این را SWP با ذکر چند نمونه نشان میدهد. ازجمله در مورد بمباران سوریه از جانب آمریکا در آوریل 2017 و آوریل 2018 که به زبان دیپلماتیک: «بهسختی میتوان بهلحاظ حقوق بینالملل مبنای قابل اتکایی برای این عملیات تصور نمود». درباره این اعلام از جانب رئیسجمهور آمریکا که قصد دارد مکانهای ذخیره نفتی را در سوریه توسط شرکتهای آمریکایی بهوجود آورد، به ارزیابی SWP «حقوق بینالملل مانع استفاده از منابع نفت سوریه توسط آمریکا برای مقاصد اقتصادی خود است». همچنین با توجه به تحریمهای آمریکا علیه ایران بهگفته SWP «از مرز مجاز برای اقدامات اقتصادی بهروشنی عبور کرده است، در صورتی که برای غیرنظامیان در کشور تحت تحریم، کالاهای مورد نیاز عموم، بهویژه ارزاق و دارو دیگر قابل تأمین نباشند». این برای ایران در مورد دارو، و بهطور عموم در مورد کالاهای مورد نیاز در ونزوئلا و کوبا نیز مصداق دارد. [6]
یک تغییر رویه دیگر
این را نیز SWP اظهار نموده است که «آمریکا با بهرسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر ارتفاعات جولان، علاوه بر نقض حقوق بینالملل، طریق گذشته خویش را مبتنی بر عدم پذیرش تغییر خشونتآمیز مناطق، ترک نموده است. اطاق فکر مزبور در ادامه میگوید که بدین صورت ایالات متحده آمریکا «در آینده بهسختی میتواند به کشورهای طرف دعوا بهخاطر عملکردهای واقعی یا ادعایی آنها تعهداتشان را متذکر گردد». [7]
کسی که در برج شیشهای نشسته است
بنیاد علم و سیات به دولت آلمان توصیه مینماید که از مقررات حقوق بینالملل دفاع نموده و در آینده «نقض حقوق بینالملل را مطرح نماید، حتی اگر با این کارش موجب تکدر ارتباط خود با کشورهای دیگر گردد». [8] البته SWP این را از نظر دور داشته است که آلمان خود ازجمله قدرتهایی است که در چارچوب اعمال نفوذ جهانی، حقوق بینالملل را نقض مینماید. و این فقط به همکاری آلمان در جنایات سنگین در مبارزه با ترور ـ که غالباً در باره آن سکوت میشود ـ مربوط نیست. [9] اولین جنگ بزرگی که پس از تحولات 1990 بروز نمود و بدون نمایندگی از جانب سازمان ملل متحد و لذا در نقض علنی حقوق بینالملل انجام شد، حمله به یوگسلاوی بود که در 1999 از جانب آلمان نیز بهراه افتاد. این جنگ را میتوان پیشقراول حمله آمریکا به عراق در سال 2003 دانست. جدایی کوزوو نیز برخلاف حقوق بینالملل بود که از جانب برلین تهییج و تأمین گشت. علاوه بر آن اینکار نیز مطابق حقوق بینالملل نیست که شورش و قیام در سایر کشورها را تأیید و تهییج نمود، کاری که آلمان در بسیاری از کشورها از اوکرائین گرفته تا سوریه انجام داده است. [10] آلمان با این کار موجب آن گشته است که نقض حقوق بینالملل عادی گردد. این کار به سهم خود موجب افراط دولت آمریکا در واشنگتن میگردد.
* https://www.german-foreign-policy.com/news/news/detail/8168/https://www.german-foreign-policy.com/news/news/detail/8168/
پاورقیها
[1] Johannes Thimm: Vom Ausnahmezustand zum Normalzustand. Die USA im Kampf gegen den Terrorismus. SWP-Studie 16. August 2018. S. dazu 17 Jahre “Anti-Terror-Krieg”.
[2], [3] Christian Schaller, Johannes Thimm: Für eine Kultur völkerrechtlicher Rechtfertigung. SWP-Aktuell Nr. 3. Berlin, Januar 2020.
[4] Pompeo: Iran abschrecken. Frankfurter Allgemeine Zeitung 15.01.2020. S. dazu Auf abschüssiger Bahn.
[5] Christian Schaller: “America First” – Wie Präsident Trump das Völkerrecht strapaziert. SWP-Studie 27. Berlin, Dezember 2019.
[6] S. dazu Sanktionskrieg um Iran (IV) und Die Ära der Sanktionskriege (IV).
[7] Christian Schaller: “America First” – Wie Präsident Trump das Völkerrecht strapaziert. SWP-Studie 27. Berlin, Dezember 2019.
[8] Christian Schaller, Johannes Thimm: Für eine Kultur völkerrechtlicher Rechtfertigung. SWP-Aktuell Nr. 3. Berlin, Januar 2020.
[9] S. dazu Abgleiten in die Barbarei (II).
[10] S. dazu Deutsche Kriegsbeihilfe und Unser Mann in Kiew.