روسیه درگیر یک جنگ واقعی، و نه درگیر در عملیات نظامی ‌محدود

Print Friendly, PDF & Email

به محض این که «دونباس»‌ دوباره به روسیه ملحق شود، حملات اوکراین به این مناطق به منزلۀ حملات اوکراین به خاک روسیه خواهد بود و روسیه به موجب مقررات بین‌المللی محقّ خواهد بود سراسر خاک اوکراین را مورد حمله قرار دهد. چنین تهاجمی‌ موجب خاتمۀ سریع جنگ خواهد شد و از طرف دیگر به غرب نشان خواهد داد که روسیه در مقابل عبور از خطوط قرمز بی‌عمل نخواهد ماند.

من خیلی سعی کردم منطق این کار را بفهمم که چرا پوتین عملیات نظامی‌ در «دونباس» را متوقف کرد و ابتکار عمل را به اوکراین سپرد، موقعیتی که اوکراین از آن حداکثر استفاده را برد و ضدِ حملات را آغاز کرد. اولین ضدِ حمله در «خرسون» به شکست سختی انجامید ولی دومین ضدِ حمله در حوالی «خارکف»، جایی که تعداد نیروهای نظامی ‌روسیه کم بودند ارتش روسیه را وادار به عقب‌نشینی نمود.

و باز هم تلاش کردم متوجه شوم منظور پوتین از هشدارهای مکرر نسبت به عواقب عبور از خطوط قرمز روسیه چیست، هشدارهایی که علیرغم عبور غرب از خطوط قرمز هیچگاه به مرحلۀ عمل نرسیدند. همزمان غرب عملیات نظامی ‌محدود روسیه را جهش‌وار گسترش داد. و حال با درخواست اوکراین از واشنگتن برای ارسال موشک‌های دوربرد که قادر به هدف قرار دادن پل «کِرِچ»، پایگاه نیروی دریایی روسیه در شبه‌جزیرۀ کریمه و شهرهای روسیه هستند بیشتر هم گسترش خواهد یافت.

واشنگتن که مراقب واکنش‌های پوتین در عبور از خط قرمزهاست و در رابطه با گسترش جنگ هیچ عکس‌العملی از روسیه نمی‌بیند حال جرأت یافته موشک‌های دوربرد را احتمالاً با واسطۀ کشور ثالثی به اوکراین تحویل دهد.

جنگ اکنون در ششمین ماه آغاز آن است. اگر جنگ مطابق با اصول درست پیش برده می‌شد، همانطور که رهبر چچنِ فدراسیون روسیه پیش‌بینی کرد می‌توانست ظرف سه روز با پیروزی روسیه خاتمه یابد. اگر رهبر چچن تصمیم‌گیرنده در نحوۀ پیشبرد جنگ بود این پیش‌بینی احتمالاً تحقق می‌یافت. حال دیگر در غرب کسی واهمه‌ای از ارتش روسیه ندارد، ارتشی که رسانه‌های غرب آن را ناکارآمد و بی‌کفایت می‌نامند.

کرملین با آه و افسوس‌های خود برارزیابی فوق صحِّه می‌گذارد چون همیشه می‌گوید که روسیه خواهان مذاکره است و این زلنسکی است که تمایلی به مذاکره ندارد، ضمن این که با این موضع‌گیری می‌پذیرد که زلنسکی در این جنگ دست بالا را دارد.

حتی در عالم تصور هم نمی‌توان جنگی را مجسم کرد که هم به ظاهر و هم در واقع امر به اندازۀ «عملیات محدود»‌ کرملین ضعیف باشد.

ولی اکنون گزارشات خبری «راشا تودی» و «اسپوتنیک» تصویر متفاوتی از وضعیت ارائه می‌دهند. هم جمهوری خلق «لوگانسک» و هم جمهوری «دونتسک»‌ دوباره درخواست سال ۲۰۱۴ مبنی بر اتّحاد مجدد با فدراسیون روسیه را طرح کرده‌اند، درخواستی که آن موقع کرملین از روی حماقت رد کرد. این درخواست تقاضایی است معقولانه زیرا جمهوری‌های مزبور سابقاً متعلق به روسیه بودند و ساکنان آن‌ها نیز روس‌تبارند. شورای عمومی ‌منطقۀ «خرسون» هم که رسماً در خاک اوکراین است، به مجالس «لوگانسک» و«دونتسک» پیوسته و خواهان اتِحاد مجدد با روسیه شده است.

پوتین که فردی با تقوایی افراطی است معتقد است که نباید خارج از چهارچوب حقوق بین‌الملل عمل کرد. اعتقاد وی می‌تواند روسیه را به ورطۀ نابودی کشاند، چون در غرب کسی برای حقوق بین‌الملل اهمیتی قائل نیست. ولی با این حال برای پوتین رعایت مقررات بین‌المللی اهمیت دارد.

درخواست‌های «لوگانسک» و «دونتسک» برای پیوستن به روسیه که اکنون «خرسون» هم به آن‌ها افزوده شده، حاکی از این است که کرملین بالاخره متوجه شده که در حال جنگ است و ثانیاً در صدد است جنگ را تبدیل به جنگی بین روسیه و اوکراین و متحدینِ اوکراین نماید تا به این ترتیب خود را از قید و بند مقررات رها سازد. به محض این که «دونباس»‌ دوباره به روسیه ملحق شود، حملات اوکراین به این مناطق به منزلۀ حملات اوکراین به خاک روسیه خواهد بود و روسیه به موجب مقررات بین‌المللی محقّ خواهد بود سراسر خاک اوکراین را مورد حمله قرار دهد. چنین تهاجمی‌ موجب خاتمۀ سریع جنگ خواهد شد و از طرف دیگر به غرب نشان خواهد داد که روسیه در مقابل عبور از خطوط قرمز بی‌عمل نخواهد ماند.

برداشت من این است که نهایتاً برای کرملین روشن شده که روسیه درگیر یک جنگ واقعی است و نه درگیر در عملیات نظامی ‌محدود در «دونباس». برای این که روسیه به آغاز جنگ تهاجمی‌ علیه اوکراین متهم نشود، لازم است که روسیه با قبول درخواست الحاق «لوگانسک»، «دونتسک» و «خرسون» اوکراین را تبدیل به مهاجم کند. به همین دلیل است که حملات نظامی ‌روسیه متوقف شده تا بستر سیاسی لازم برای این اقدام نظامی‌ آماده گردد. چنانچه کرملین درخواست جمهوری‌های مزبور را مجدداً رد کند، هیچ عنوان دیگری غیر از حماقت نمی‌توان بر آن اطلاق کرد.

من به پایبندی پوتین به مقررات بین‌المللی احترام قائلم. با این حال محدودیت‌هایی را که کرملین برای خود قائل می‌شود مسخره می‌دانم. در غرب کسی برای موازین بین‌المللی تره هم خورد نمی‌کند، مؤید این دیدگاهِ غرب حملات ایالات متحدۀ آمریکا، ناتو و اسرائیل به کشورهای دیگر است. آنچه که کرملین با رفتار مؤدبانۀ خود به آن نائل آمده اطالۀ جنگ با اوکراین تا گسترش و تبدیل آن به جنگ با ایالات متحده و ناتوست.

رهآوردِ خویشتنداری و مردد بودن روسیه و احیاناً تداوم آن، احتمالاً جنگ هسته‌ای خواهد بود.

و خطرِ جنگ اتمی‌ است که من این مطلب را برای جلوگیری از آن می‌نویسم.

* http://antikrieg.com/aktuell/2022_09_20_vielleicht.htm
(این مقاله ابتدا در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۲ در وب سایت «Paul Craig Roberts» منتشر شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *