چپِ «دموکراسی­‌خواه»؛ ضدیّت با جنگ یا حضور در سنگرِ ناتو؟

تنها عملاً با متهم کردنِ قربانی به جای مجرم مواجه هستیم، حتی فراتر از آن اجرای موفق سیاست­های نئولیبرالی در دهه­های بعد در ایران نیز به قصور و تقصیر مارکسیست ــ لنینیست­ها نسبت داده می­شود و بدین نحو عملاً آن نیروهای اجتماعی که این پروژه را طراحی و اجرا کردند، تطهیر می­شوند. به هر حال، اگر قسمت ذکر شده از نوشتۀ صداقت را تنها ناشی از غرض­ورزی ارزیابی نکنیم، آنگاه قاعدتاً صداقت باید بتواند به این پرسش­ها پاسخ دهد: در سال­های ابتدایی پس از انقلاب، توازن قوا میان حاکمیت جدید و نیروهای چپ و اپوزیسیون چگونه بود؟ آیا تغییر این توازن قوا وابسته به عملکرد این یا آن سازمان یا تشکّل سیاسی بود؟ نسبت منافع طبقاتی بخش غالب در بلوک طبقاتی حاکمیت با گسترش حقوق دموکراتیک نظیر گسترش سندیکاها و تشکیلات مستقل گروه­های اجتماعی گوناگون (زنان، جوانان، قومیت­ها و …) چه بود؟ عملکرد کدام سازمان یا تشکّل و یا نیروی سیاسی در قبال حاکمیت صحیح بوده و دستاورد آن عملکرد چه بوده است؟ باید پرسید آن خوانشِ دیگرِ از چپ چه کرد؟ جز دنباله‌روی از بازرگان و بنی‌صدر، نمایندگان ناب بورژوازی لیبرال؟ دستاورد آنان چه بوده است، جز تیز کردن آتش قشری‌ترین لایه‌های قدرت؟ جز فراهم کردن خوراک تبلیغاتی و ابزار سرکوب خونین؟ همچنین ای‌کاش صداقت مشخص می­کرد که اجرای موفقیت­آمیز سیاست­های نئولیبرالی در شیلی، انگلستان، آمریکا، فرانسه، آرژانتین، روسیه و … ناشی از عملکرد کدام نیروی اجتماعی و سازمان­های سیاسی­اش بوده است؟

ادامهٔ مطلب

حوادث و مواضع پاکستان را از کدام زاویه باید دید؟

ــ اسدالله کشتمند ــ توضیح سایت «۱۰ مهر»: این مقاله نخستین بار در ۳ بخش در ژانویه، فوریه و ژوئن ۲۰۱۸ منتشر شده است. نگاه و تحلیل رفیق کشتمند درباره نقش دولت پاکستان در امور افغانستان با نظرات غالب متفاوت است. حوادث اخیر در سطح منطقه و مواضع دولت پاکستان، ضرورت تأمل در نظرات رفیق کشتمند را پیش کشیده است […]

ادامهٔ مطلب

شاه و پروژه کودتا

به‌نظر من دو دلیل عمده برای این مسئله وجود دارد که چرا جریان اصلی تاریخ‌نگاری در رابطه با ملی‌شدن نفت در ایران نقش کارگران و سازمان‌های مربوط به آنها را عموما نادیده می‌گیرد. اولین دلیل این است که مورخان جریان اصلی به این سو گرایش دارند که فرادستان و بالایی‌ها را در تغییرات کلان ببینند: نمایندگان پارلمان، دولتمردان و نخبگان سیاسی. در اینجاست که «تاریخ‌نگاری از پایین» معنا پیدا می‌کند. زیرا فقط کسانی که این نگاه را در تاریخ‌نگاری خود می‌پرورانند، می‌توانند نقش کارگران را در تاریخ تشخیص دهند. دلیل دوم این است که مورخان جریان اصلی از اعتباربخشی به حزب توده ایران در جریان ملی‌شدن نفت پرهیز دارند. البته باید متذکر شد که سیاست حزب توده [ایران] در آن دوره زمانی همیشه یکدست نبوده اما در این شکی نیست که اعتصاب کارگران نفتی که از حمایت کامل حزب توده [ایران] برخوردار بود (از اسفند ۱۳۲۹ تا اردیبهشت ۱۳۳۰)، نقش بسیار مهمی در به‌قدرت‌رسیدن دکتر مصدق و آغاز ملی‌شدن نفت داشته است.

ادامهٔ مطلب

سردار جدید ترکمنستان

رحیم کاکایی ــــ «اما “سردار” تا چه اندازه متوجه جدی بودن مشکلات و تهدیدها است، تا چه اندازه او تابع افکار اجتماعی خارجی است و تا چه اندازه به‌نظر و فشار پدرش و گروه‌های نخبگان مختلف وابسته خواهد بود، فکر می‌کنم او خودش هم این را هنوز نمی‌داند.» «آیتاکوف» می‌گوید: او در لحظه‌ای به قدرت می‌رسد که تمام منابع «سفت […]

ادامهٔ مطلب

از فنلاند تا اوکراین راهی نیست *

تشابهات فراوان میان عملیات کنونی آمریکا و نوچه‌هایش علیه روسیه، با اعمال همینان در طول جنگ سرد علیه شوروی، یادآور همان گرایش‌هایی است که غرب به اصطلاح «دموکرات» نسبت به فاشیسم و موافقتش با دخالت آن در نابودی دولت شوروی داشت. این بار البته دولت شوروی مفقود است، اما روسیه کنونی ــ که البته جانشین سیاسی و اجتماعی و اقتصادی شوروی نیست، و با دوری مشهود از رذالت‌ها و تباهی‌های دوران یلتسین ــ وارث همه آن توانایی‌های جنگی شوروی شده است که آمریکا و ناتو همواره از آن وحشت داشتند. از ترکیب این قدرت سهمگین با اقتدار فزاینده اقتصادی اجتماعی پیشتاز و عادلانۀ جمهوری خلق چین، و همراهی‌های برخی دولت‌های مستقل از امپریالیسم نظیر ویتنام و کوبا و کره شمالی و ایران و نیکاراگوا و ونزوئلا و … نیرویی شکل گرفته که قادر به مقابله موثر با یک‌جانبه‌گرایی امپریالیسم و تحکیم روند چند‌جانبه‌گرایی ــ این نیاز عاجل دنیای کنونی ــ است.

ادامهٔ مطلب

در اوکراین چه می‌گذرد؟

در نتیجه این موضع‌گیری عده‌ای از احزاب کمونیستی و چپ بسیار اپورتونیستی و تلاشی در جهت حفظ قیافه‌ای حق به جانب است که گویا گردنکشی روسیه از قواعد بین‌المللی را محکوم می‌کند، ولی در برابر، قربانی شدن این کشورِ عظیم را در صورتِ انفعالِ آن نادیده می‌گیرد … اینکه این احزاب کمونیستی چاشنی‌ای هم از ضدیت با آمریکا و تحریکات آن را در موضع‌گیری خود علاوه می‌کنند، در اصل موضوع تغییری وارد نمی کند. باید مسئولیت آمریکا در مقیاسی واقعی در بروز و شکل‌گیری این حوادث، مشخصاً مطرح شود، زیرا منشاء و اساس حوادث اوکراین در سیاست تجاوزگرانه آمریکا و ناتو نهفته است و این اصلِ بزنگاه است. درنهایت این احزاب برای توجیه شرمسارانه این موضع‌گیری، به چاشنی انتقادی‌ای هم از امپریالیزم آمریکا متوسل شده‌اند.

ادامهٔ مطلب

اصول جهانی نظريه حقوق بشر و فرآيند‌های تاريخی آن

ــ رحیم کاکایی ــ امروزه آشکار است که هیچ «آموزه و دکترین» حقوق بشر دیگری در قدرت پیش‌بینی با مارکسیسم قابل مقایسه نیست. راه‌حل این معما ساده است: مارکسیسم نظریه‌ای است که دانش حقوق بشر را از درک عینی پیدایش واقعی آن‌ها به‌دست می‌آورد، نه از طرح‌ها و نگرش‌های سیاسی پیشینی. بر اساس مارکسیسم، کار، و نه فقط حقوق ذهنی […]

ادامهٔ مطلب

شاعر و کبوتر

ــ عباس طاهری ــ سیاوش کسرایی تنها شاعر حماسه‌سرای معاصر ما بود، شاید از آن رو که حماسه‌سرایی در میهن ما دلی از کوه می‌خواهد که آن را در هر سینه ستبری نمی‌توان سراغ کرد. شاعری که آرش را از ژرفنای اساطیر برمی‌کشد، تن و تیر و ترکش او را به سیماب آرمان صیقل می‌دهد، و پیکره بُرزویش را چون […]

ادامهٔ مطلب

مصاحبه «۱۰ مهر» با پروفسور آبراهامیان: آخرین کتاب؛ برخی مسایل روز

به‌نظر من، در کل، احساسات ملی آنقدر قوی هستند که از مداخلات خارجی جلوگیری کنند و از تکرار دههٔ ۱۳۳۰ جلوگیری نمایند. اما مشکل این است که اگر افرادی که در حاکمیت هستند تمایلی به سهیم کردن دیگران در قدرت نداشته باشند و از کثرت‌گرایی بهراسند، در این صورت افراد بیشتری را از سیستم گریزان کرده و در نتیجه امپریالیسم دست بازتری خواهد داشت و خواهد توانست با یافتن افراد بیشترِ هم جهت با خود، بهتر جذب نیرو نماید. حتی با آگاهی از این که نمی‌تواند رژیم را از درون تغییر دهد، از نیروهای تبعیدی استفاده خواهد کرد و کمر به نابودی کشور خواهد بست. درنتیجه من فکر می‌کنم مسأله خطر از دست دادن استقلال نیست، بلکه بقای حکومت و اینکه چگونه حکومت در شرایط موجود دوام بیاورد، مطرح است، فکرمی‌کنم گشایش سیاسی یک سیستم، عملاً حکومت را قوی‌تر می‌کند نه ضعیف‌تر.

ادامهٔ مطلب

دنیا در بهمن متولد می‌شود

انتشار دنیا مثل آن بود که در میان هوای محبوس شب‌مانده و بوگرفته، یک نسیم آزاد و خنک و مهیج، وزیدن گرفته، گلوی خشک انسان را تازه کند … دکتر ارانی ثابت کرد که نه‌فقط از جهت شخصیت عقلی خود، بلکه از جهت سجایای انسانی خویش، انسان بزرگی است و از آنجا که اجتماع این دو مبدأ در تاریخ نادر است، بدون تردید ارانی از بزرگان تاریخ ما و تاریخ معاصر است.

ادامهٔ مطلب

اقتصاد اشغالی بدون اشغالگر *

اوضاع به‌شدت انفجاری است ــ بیش از همه از منظر بشردوستانه و برای غرب به‌ویژه از منظر سیاسی. اگر تحریم‌ها علیه طالبان پابرجا و پرداخت‌های غربی‌ها مسدود بماند، تهدید فاجعه‌ای انسانی مطرح است. اخیراً سازمان ملل متحد امکان این را رد نکرد که ۹۷ درصد جمعیت افغانستان تا اواسط سال ۲۰۲۲ به زیر خط فقر بروند، که باعث رنج و عذابی عظیم خواهد گشت.

ادامهٔ مطلب

گام بااهمیت در عرصه روابط بین‌المللی!

آنچه مسلم است اینست که وجدان آگاه بشریت در آرزوی نابودی پیمان‌های نظامی ‌است. زندگی در صلح آرزوی هزاران ساله بشریت است. اما تا زمانی که طبقات و منافع متضاد طبقاتی وجود دارد، متأسفانه جنگ و خونریزی هم جز لاینفک زندگی بشری است. حالا که چنین است؛ و آمریکا و ناتو بر مقدرات مردمان جهان با بی‌عدالتی‌ای عظیم بازی می‌کنند، وجود نیروی بازدارنده در برابر آن شاید بتواند رنج‌های مردمان دنیا را کاهش بدهد و ضامن نیرومند پایداری صلح باشد. به‌هرحال این آلترناتیو جدید (سازمان پیمان امنیت جمعی) به احتمال قوی نقطه عطف بسیار بااهمیتی را در زندگی امروزی بشریت و شکل‌گیری نظمی‌ نوین رقم خواهد زد.

ادامهٔ مطلب

چپ وانهاده هم‌صدا و هم‌گام با امپریالیسم!

در سومین وبینار با عنوان «چپ و جنبش‌های اجتماعی در ایران»۱ که براساس «دستور جلسه‌ای» از پیش اعلام شده برگزار شد، مطالبی عنوان گردید که به قول معروف «با صد من سریشم» هم نمی‌شود آن را به چپ چسبانید. نگارنده پس از خواندن و شنیدن این مطالب بر آن شد که پاسخ کوتاهی به مواضع عنوان شده در آخرین وبینار دهد تا شاید به شرکت‌کنندگان محترم و به‌ویژه گرداننده «فعال» آن سایت و وبینارها تلنگری زده شود که گرفتن مواضعی ضد چپ با استفاده از ادبیات چپ و در عین حال همسو با منافع امپریالیسم و صهیونیسم جهانی و به تبع آن تمامی مرتجعین منطقه‌ای و جهانی فقط آب به آسیاب آنان ریختن است، نه اینکه با خوش خیالی تصور کنند که در حال ایفای نقش سخن‌گویان چپ ایران هستند.

ادامهٔ مطلب

نقش دولت‌های غربی در قحطی کنونی افغانستان

مطابق اعلام برنامه جهانی غذایی سازمان ملل متحد، ۹۸ درصد از مردم افغانستان به اندازه کافی غذا ندارند. بر‌اساس گزارش کمیته بین‌المللی نجات، ۲۴/۴ میلیون نفر در معرض خطر گرسنگی شدید قرار دارند. بر‌اساس گزارش Save the Children، بیش از ۱۳ میلیون کودک به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند و ۳/۹ میلیون کودک دچار سوءتغذیه شدید هستند.

ادامهٔ مطلب

افغانستان: راه برون‌رفت از بحران

در حال حاضربسیار مشکل به‌نظر می‌رسد که نیروهای سنتی مترقی افغانستان که در بیست سال اخیر در سایه حاکمیت دست‌نشانده در عرصه‌های محدودی فعال بوده‌اند، بتوانند کاری را از پیش برند. در مقابل اما نیروهای خودرویی در بین روشنفکران افغانستان سربلند کرده و درگروه‌های عمدتاً فرهنگی گردهم آمده‌اند که امید واقعی به آینده را تمثیل می‌کنند. این گروه‌ها که عده‌شان به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای بااهمیت است، برعکس نیروهای سنتی چپ، با استفاده از پیشرفت‌های علوم انسانی و تکنولوژی اطلاعات در جهان و با پسندیدن سنت‌های مبارزه ترقی‌خواهانه مردم افغانستان به‌ویژه کمونیست‌ها تأثیر بزرگی بر روان جامعه وارد کرده‌اند و به طور یقین امید آینده جنبش چپ افغانستان هستند.

ادامهٔ مطلب
1 4 5 6 7 8 11