رابطهٔ مبارزات دموکراتیک و ضدامپریالیستی

Print Friendly, PDF & Email

رفیق نورالدین کیانوری ــ

«حزب تودهٔ ایران چه می‌گوید؟»، پرسش و پاسخ شمارهٔ ۵، بهمن‌ماه ۱۳۵۸ ــ

س: رفیق! آیا برای حزب توده ایران تضاد با امپریالیسم عمده است یا هم مبارزات ملی و هم مبارزات دموکراتیک؟ آیا می‌توان این دو بخش را از یکدیگر جدا ساخت و یکی را عمده و دیگری را غیرعمده تلقی کرد؟

ج: ببنید، رفقا! ما گفتیم که مبارزه برای دموکراسی مردمی، مبارزه علیه امریالیسم و مبارزه برای بهبود بنیادی شرایط اقتصادی و اجتماعی به سود توده‌های زحمتکش، همه از مسائل عمدهٔ انقلاب ایران هستند. اما در این یا آن لحظه از انقلاب، به‌تناسب مسائلی که مطرح است، این یا آن عنصر از مجموعهٔ هدف‌های جنبش انقلابی ایران می‌تواند اهمیت درجه اول پیدا کند. به‌عنوان مثال، مبارزه برای خنثی کردن فشار امپریالیسم آمریکا، در لحظهٔ کنونی اهمیت درجه اول دارد، اما این مبارزه بدون دموکراسی خلقی امکان‌پذیر نیست. زیرا اگر خلق نتواند در این مبارزه شرکت کند، قادر نیست تمام نیروی خود را به‌کار گیرد.

به این دلیل است که ما می‌کوشیم با وجود اینکه در مرحلهٔ کنونی انقلاب ما، جهت عمدهٔ مبارزه، مسئلهٔ مبارزه با امپریالیسم است، مبارزه برای دستیابی به دموکراسی خلقی، برای حق شرکت آزادانهٔ نیروهای خلقی در مبارزه، جزء لایتجزا و تفکیک‌ناپذیر آن است و ما در این زمینه نیز مبارزه می‌کنیم. اما اگر در لحظهٔ معینی، این دو با یکدیگر تضاد پیدا کنند، مسلماً ما نیروی خود را در جهت عمده، یعنی در جهت مبارزه با امپریالیسم قرار خواهیم داد. در این روند، شرایط گوناگونی ممکن است پیش آید. البته در این زمینه فرضیات بسیاری می‌توان داشت، اما از آنجا که ما با فرضیات سر و کاری نداریم، بیهوده وارد این بحث‌ها نمی‌شویم.

یک مثال تاریخی می‌تواند به‌روشنی پاسخی برای این پرسش باشد: در دوران آخر دولت دکتر مصدق، حزب ما هنوز غیرقانونی بود، اما چون مبارزهٔ ضدامپریالیستی جریان داشت و به اوج خود نیز رسیده بود، ما با تمام قوا از سیاست دکتر مصدق پشتیبانی می‌کردیم. در عین حال، در نشریات خود می‌نوشتیم که حزب ما را علنی کنید، بگذارید ما نیز علناً مبارزه کنیم، اما نمی‌گذاشتند. ما حتی برای آزادی فعالیت حزب، دمونستراسیون و تظاهرات به‌راه نمی‌انداختیم، ولی همواره گوشزد می‌کردیم که محدود کردن فعالیت حزب ما، توقیف روزنامه‌های ما و محکوم کردن اعضای حزب تودهٔ ایران در دادگاه‌ها، به زیان انقلاب ایران و مبارزات ضدامپریالیستی خلق ما است. به این ترتیب، ما هرگز این مسئله را در گرو مبارزهٔ عمده و اصلی نمی‌گذاشتیم و در یک سال آخر حکومت دکنر مصدق با تمام نیرو از او پششیباتی کردیم. زیرا در آن لحظه، جهت عمده وتعیین‌کنندهٔ مبارزه، مبارزه با امپریالیسم بود. ما اکنون نیز در چنین مرحله‌ای هستیم.

و این هرگز بدان معنا نیست که ما مبارزهٔ طبقهٔ کارگر را برای دستیابی به هدفها و شخصت و صف مستقل سیاسی خود فراموش کرده‌ایم و به آن توجهی نداریم. این دو جنبه از مبارزه، موازی یکدیگر به‌پیش می‌روند. اما متناسب با شرایط هر لحظهٔ تاریخی، این یا آن جهت، وزن و سنگینی بیشتری دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *