راه پر پیچ و خمی که در پیش روی دولت لولا است
در برزیل نیروهای اجتماعی متفاوتی درحال کشمکش با یکدیگر هستند، و لولا در زیر فشار این کشمکش و همینطور فشارهای بین المللی در حال تقلا است.
تفاوت موضعگیری قاطعانۀ دولتهایی چون بولیوی و شیلی در آمریکای لاتین در مقابل جنایتهای اسراییل در غزه، با موضع نسبتاً نرم لولا، نشاندهندۀ موقعیت پیچیدهای است که دولت وی با آن روبرو است.
شک نیست او و اکثریت مردم برزیل باور دارند که آنچه در غزه میگذرد کشتاری عام توسط اسراییل است. شاید بتوان گفت که بخش بزرگی از دولت او هم در این زمینه با مردم همداستان هستند. اما نیروهای راست افراطی، که در دوران حاکمیت بولسنارو قدرت بیشتری هم گرفته‌اند، با طرفداری قاطع خود از اسراییل دائما در حال فعالیت علیه لولا هستند. نمونۀ این فعالیتها را میتوان در حملات نژادپرستانهای دید که هماکنون علیه بعضی فلسطینیتباران دارای تابعیت برزیلی، که به‌تازگی از غزهٔ تحت تهاجم و اشغال بازگشتهاند، در جریان است.[۱]
ترکیب راستهای افراطی، اوانجلیستها، و صهیونیستهای دوآتشه ائتلاف عظیمی را بر ضد او به‌وجود آورده است. قدرت این عناصر بیشتر در سائوپولو، که سنگر اصلی بورژوازی مالی و کمپرادور برزیل است، به‌چشم میآید.
در این میان، امپریالیسم، به‌رهبری هژمون بزرگ ایالات متحده، برای سرنگونی او منتظر لحظۀ مناسب است. یکی از مهمترین فعالیتهای امپریالیسم در نیمکرۀ غربی معطوف به ایجاد اختلاف میان دو کشور بزرگ آمریکای لاتین، یعنی برزیل و آرژانتین، است. امپریالیسم امید زیادی به پیروزی نامزد جناح راست در انتخابات آرژانتین بسته است. یکی از شعارهای انتخاباتی خاویر میلی، نامزد دستراستی آرژانتین، قطع هرگونه رابطه با برزیل است.
لولا از دوران زمامداری دیلما روسف و قضیۀ «کارواش»[۲] تجربۀ زیادی آموخته است، و به همین دلیل بسیار محتاط و در عین حال با عزمی قویتر عمل میکند.[۳]
لولا در داخل کشور، و هم چنین بهدلیل نقشی که در بریکس بهعهده دارد، در صحنۀ بین‌المللی از محبوبیت خوبی برخوردار است، لذا اینبار اجرای نقشۀ سرنگونی او توسط امپریالیسم با همکاری کمپرادورهای فاشیست داخلی، چندان کار آسانی نخواهد بود.