دنیا متعلق به آمریکا نیست

Print Friendly, PDF & Email

غرب از انصراف کشورهای بریکس از دلارهای نفتی، پس از اعمال تحریم‌ها علیه روسیه شگفت‌زده است. شرکت رسانه‌ای آمریکایی «فوربس» ضمن تأکید بر اینکه ایالات متحده آمریکا از این که فدراسیون روسیه در تسویه حساب‌های بین‌المللی از دلار صرف‌نظر کرده است  متعجب نیست، بلکه از اینکه همین کار را  اعضای «اتحادیه بسیار متنفذ بریکس» نیز انجام می دهند. «فوربس» در این‌باره در اوایل ماه آوریل گزارش داد. در ۲۸ ماه مارس، برزیل و چین از امضای توافق نامه‌ای در مورد انجام کلیه فعالیت‌های تجاری آتی با استفاده از ارزهای ملی خبر دادند. در ۸ مارس مشخص شد که هند بخش بزرگ نفت روسیه را به ارزهای غیردلاری از‌جمله درهم امارات و به‌تازگی به روبل روسیه پرداخت می‌کند. در ۲۸ ماه مارس، شرکت‌ بزرگ نفتی چندملیتی فرانسوی «توتال انرژیز» از خرید نخستین مجموعه گاز طبیعی مایع از شرکت ملی نفت فلات قاره چین با استفاده از یوان چین خبر داد.

«فوربس» به‌طور موجز می نویسد که دلار گام به گام موقعیت خود را در صحنه جهانی از دست می‌دهد، اما «بلومبرگ» با نگرانی یادآوری می کند که اجلاس سران «بریکس» در سال ۲۰۲۴ در «کازان» برگزار خواهد شد. دلایل برای نگرانی بیش از حد مهم و چشمگیر هستند. «بریکس» اکنون در حال کار بر روی ایجاد ارز خود هست. آنطور که «الکساندر باباکوف» معاون رئیس دومای دولتی فدراسیون روسیه در پایان ماه مارس اطلاع داد، که کشورهای عضو این اتحادیه ممکن است در سالجاری شکل جدیدی از ارز را ارائه دهند. در ماه مارس، گروه «بریکس» براساس سهم در تولید ناخالص داخلی جهان  به‌لحاظ توازن و هم‌ترازی قدرت خرید از گروه هفت (G۷) پیشی گرفته است: «بریکس» ۳۱/۵ درصد  و گروه هفت (G۷) ۳۰/۷ درصد. هم‌زمان معلوم شد که مکزیک خواهان پیوستن به بریکس است. نشریه La Jornada در اواسط ماه فوریه درباره این مسأءله گزارش داد. این نشریه تأکید می کند که مکزیک باید «به‌طور مشخص و بی‌دردسر» فاصله‌گیری از ایالات متحده آمریکا را آغاز کند، چونکه «جهان به ایالات متحده آمریکا تعلق ندارد».

تا چندی پیش، «بریکس” اتحادیه‌ای بین دولتی از پنج کشور برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی بود. در آغاز سال، اطلاعاتی که ۱۳ کشور دیگر خواسته بودند به این سازمان بپیوندد ظاهر شد. این اطلاعات را «مزووکیلی ماتوکا»، سفیر آفریقای جنوبی در روسیه که اکنون ریاست «بریکس» را بر عهده دارد، اعلام کرد. بر اساس داده‌های این دیپلمات،  ۶ کشور از ۱۳ کشور دیگر تقاضای رسمی برای ورود به این اتحادیه کرده‌اند (الجزایر، مصر، ایران، بحرین، عربستان سعودی و امارات متحده عربی) و بقیه کشورها علاقه و تمایل خود برای اینکه بخشی از این اتحادیه بشوند، نشان داده‌اند. این دیپلمات آفریقای جنوبی تأکید کرد: موضوع گسترش «بریکس» در دستور کار قرار دارد … از طرف آفریقای جنوبی می توانم بگویم که ما نیز خواستار تعمیم و گسترش هستیم.

امروز، روسای «میلیارد طلایی» جنگ را نه‌تنها در اوکراین برای اینکه رشد رقبای غیرغربی خود را متوقف کنند بلکه برای خروج از بحرانی که تهدیدی برگشت‌ناپذیر برای آنها شود، لازم دارند. «الکساندر زینوویف»، فیلسوف برجسته روسی شوروی، که مدتی طولانی در غرب کار و زندگی کرده بود، زمانی در مقاله خود «جهانی‌سازی ایدئولوژیک» نوشت: واژه «جهانی شدن» به‌مثابه استتار و پرده‌پوشی ایدئولوژیکی برای جنگی که جهان غرب به رهبری ایالات متحده آمریکا به‌خاطر تسلط بر کل بشریت به‌راه انداخت، اختراع شد. یکی از مهم‌ترین اجزای این جنگ، شستشوی مغزی ایدئولوژیکی بشریت با آن شیوه مطلوب شده‌ای برای جهانی‌سازان، یعنی جهانی‌سازی ایدئولوژیک است. بر روی کره زمین سیستمی بی‌اندازه کریه، ناروا و تبعیض‌آمیز از توزیع مجدد ثروت ساخته شد. گروه «میلیارد طلایی» حدود ۱۴ بار بیشتر از بهره‌وری منطقه خود استفاده می‌کند. خود اصطلاح «جامعه بین‌المللی» افسانه ، فریب و صور خیال تبلیغاتی است. دولت‌ها و مراکز قدرت مشخصی وجود دارند که به‌صورت حیاتی در جنگ و وجود تهدیدات نظامی ذینفع هستند؛ کشورهایی از همان گروه «بریکس» وجود دارند که امنیت ملی آنها در خطر است. امروز تلاش می‌شود تکامل بشریت توسط ایالات متحده آمریکا و بزرگ‌ترین شرکت‌های فراملی تعیین شود. در این میان، ریختن مشکلات اقتصاد آمریکا به دنیای خارج (در سال ۱۹۷۳ آغاز عملی شدن موقعیت بی‌همتا و منحصر‌به‌فرد دلار به‌عنوان ارز ذخیره جهانی گذاشته شد) خط مرزی دارد ــ بنیاد جهانی «هرم» مالی.  به‌نظر می‌رسد این مسأله دیگر به پایان رسیده است. برای ایالات متحده آمریکا و گروه هفت امکان دوباره ریختن مجموعه مشکلات در خارج (مانند سال ۱۹۷۳)  اکنون چندان در زمینه مالی نیست بلکه  در فناوری‌های نظامی ــ سیاسی وجود دارد. به‌عبارت ساده‌تر، در به‌راه انداختن عملیات نظامی دائمی در سراسر جهان و با زنده‌سازی و تشدید جنگ‌ها و درگیری‌های جاری. برای نمونه اوکراین نمونه روشن به‌کارگیری چنین فناوری‌ها و هم‌زمان تبلیغات خوبی برای مجتمع نظامی ــ صنعتی آمریکا است. حضور مستقیم او در اتفاقاتی که در منطقه اتحاد شوروی سابق اوکراین رُخ می‌دهند منجر به تغییرات سودمند زیر برای واشنگتن می‌شود:
ــ بازسازی سلطه ایالات متحده در اروپا؛
ــ ذخیره‌سازی ظرفیت‌های تولیدی اروپا؛
ــ تجدید تقسیم بازارهای انرژی در «بازی‌ قیمت‌های بالا»؛
ــ تشکیل بازار «خودی» و تضمین تقاضای فوق‌العاده برای آن؛
ــ رشد اساسی ظرفیت‌های‌ اقتصادی و لابی‌های مرتبط با مجتمع نظامی ــ صنعتی؛
ــ خنثی‌سازی موقت «تهدید چین»؛
ــ تشکیل محور بلوک نظامی گسترده در اروپای شرقی؛
ــ بازگشت به جهان تک‌قطبی (بدون چین و قدرت های منطقه‌ای)؛
ــ شکست دشمن استراتژیک «به‌دست دیگری»، اما با «هم‌تبارهای» خود؛
ــ نفوذ ایدئولوژیکی ــ سیاسی صلح آمریکایی.

* https://www.fondsk.ru/news/2023/04/07/mir-ne-prinadlezhit-soedinennym-shtatam-58950.html

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *