واقعاً فکر می‌کنید ایالات متحدۀ آمریکا از صلح استقبال خواهد کرد؟

اصرار بر ادامۀ جنگی که در جهتِ منافع اوکراین نیست و فقط در راستایِ اهداف و منافع ایالات متحده است و طرح این نکته که اهداف آمریکا مهم‌تر از اهداف اوکراین هستند واقعاً نگران‌کننده و در ادامۀ همان طرز تفکر «دونالد رامسفلد» است که دلیل عدم مذاکره با طالبان را داشتن اهداف بزرگ‌تر دانسته بود. همین طرز تفکرِ نگران‌کننده در لیبی نیز تکرار شد و ایالات متحده طرح صلح اتحادیۀ افریقا را رد کرد و اهدافِ مهم‌ترِ خود را به اهدافِ طرح صلحِ اتحادیۀ افریقا ترجیح داد.
ولی در مورد اوکراین ایالات متحده نه‌تنها پیشنهادات صلح را رد کرده بلکه دوبار روند مثبتِ مذاکراتِ در جریان را نیز تخریب کرده است.

 

 

 

۲۴ فوریۀ سالجاری چین طرحی را برای حلِ دیپلماتیکِ مناقشۀ اوکراین ارائه داد. در این طرح چین اعلام آمادگی نمود نقش سازنده‌ای برای رسیدن به صلح ایفا کند.

ایالات متحدۀ آمریکا به‌جای استقبال از طرح صلحِ دولتِ چین ، دولتی مقتدر و پُر‌نفوذ که اخیراً در میانجیگری بین دولت‌ها و حصول توافق موفق عمل کرده، صراحتاً پیشنهادِ چین را رد کرد. «جو بایدن» بدون ورود به جرئیات طرح صلح گفت: «طرحی که چین برای برون‌رفت از جنگ ناعادلانه علیه اوکراین ارائه دهد نامعقول خواهد بود.» سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا «جان کربی» اعلام کرد: این که «پیشنهادِ چین» گامی‌ در جهت صلحی عادلانه و پایدار در اوکراین باشد باور ندارد.» وی ادعا کرد که: «ما همگی در پی پایان دادن به جنگ هستیم ولی هم‌زمان اضافه کرد: «در لحظۀ فعلی ممکن است آتش‌بس مطبوع به‌نظر آید ولی قطعاً به نتیجۀ مطلوب نخواهد رسید.» و …: «ما در لحظۀ فعلی از هیچ آتش‌بسی حمایت نمی‌کنیم و از آتش‌بسی که چین در جریان دیدار از مسکو طرح کرده و به نفع روسیه است قطعاً حمایت نخواهیم کرد.» و وزیر خارجۀ ایالات متحده «آنتونی بلینکن» طرح صلح چین را «توطئۀ تاکتیکی روسیه» با حمایت چین نامید و هشدار داد که «جهان نباید فریب بخورد.»

شاید به‌نظر غیرقابل باور آید که ایالات متحده طرح صلحی را که اقبال خوبی برای موفقیت دارد رد کند. ولی این کشور سابقه‌ای طولانی در تخریبِ مساعیِ صلح دارد و اکنون نیز همان مسیر را می‌پیماید. در اصل ایالات متحدۀ آمریکا از بدو پیدایش تاکنون هر پیشنهادِ صلحی را رد کرده است.

سال ۱۸۱۱ «تکامسه» رهبر قبیلۀ سرخ‌پوست «شوونی» تلاش کرد با فرماندار وقت ایندیانا و رئیس‌جمهور آتی آمریکا «ویلیام هنری‌ هاریسون» وارد مذاکره شود. ولی درست همان موقعی که مذاکره در جریان بود «‌هاریسون» از دولت ایالات متحده تقاضای اعزام نیروی نظامی ‌کمکی کرد. و سپس از غیبت «تکامسه» استفاده نمود و ارتش را برای نابودی اعضای قبیلۀ «تکامسه»، آتش زدن شهر و تعقیب و متواری ساختن او به کانادا فرستاد.

دویست سال از آن دوران می‌گذرد ولی وضعییت تغییر نیافته است. در کلیّۀ جنگ‌های سال‌های اخیر همیشه راه‌هایی برای اجتناب از جنگ و مذاکره و حل‌و‌فصل موضوع وجود داشت ولی ایالات متحده هیچگاه از این امکان استفاده نکرد.

سال ۱۹۷۹ ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی را به مداخلۀ نظامی‌ در افغانستان وادار ساخت، یا به قول «برژینسکی» شرایطِ مداخلۀ نظامی‌ شوروی را تسهیل کرد. وی در سال ۱۹۹۸ در مصاحبه‌ای با «نوول اُبزرواتور» اعتراف کرد که هدفِ عملیاتِ پنهانی آمریکا «به دام انداختن روس‌ها در افغانستان بود.» وی خطاب به رئیس‌جمهور وقتِ آمریکا «کارتر» گفته بود: «این فرصت خوبی برای ماست ویتنامی ‌برای روسیه بسازیم.»

ده سال بعد «میخائیل گورباچف» پیشنهادِ ایجاد آتش‌بس در افغانستان را به پرزیدنت «بوش» داد. وی پیشنهاد کرد هر دو کشور ارسال سلاح به افغانستان را متوقف کنند، در جهتِ تشکیلِ دولتی ائتلافی با شرکتِ مجاهدینِ تحتِ حمایت آمریکا گام بردارند و انتخاباتی آزاد و دموکراتیک با نظارت سازمان ملل برگزار کنند. پس آن موقع امکانِ صلحی وجود داشت و پیشنهادِ گورباچف حاوی همۀ نکاتی بود که ایالات متحده در افغانستان می‌خواست. ولی «بوش» این طرح صلح را رد کرد و به دادن تسلیحات به مجاهدین ادامه داد.

دو دهۀ بعد ایالات متحده برای دومین بار امکان صلح در افغانستان از دست داد. «نوام چامسکی» در کتابی تحت عنوان The Withdrawal (۱) نوشته است: «سال ۲۰۰۱ و پیش از حملۀ نظامی‌ آمریکا به افغانستان طالبان بارها اعلام آمادگی کردند «اسامه بن لادن» و اعضای شبکۀ القاعده را به کشور ثالثی تحویل دهند. و … طالبان چند هفته پس از مداخلۀ نظامی‌ ایالات متحده در افغانستان نیز پیشنهاد دادند بدون قید و شرط تسلیم شوند تا جنگ خاتمه یابد. ولی «دونالد رامسفلد» وزیر دفاعِ وقت آمریکا در پاسخِ این پیشنهاد طالبان گفته بود: «ما دربارۀ تسلیم بی قید و شرط مذاکره نمی‌کنیم چون اهداف بزرگ‌تری داریم.»

و در سال ۲۰۱۶ وقتی یکی از رهبران طالبان به‌نام «اختر محمد منصور» در صدد مذاکره با ایالات متحده و یافتن راهی برای خاتمه دادن به اشغال افغانستان برآمد ایالات متحده او را به قتل رساند.

«چامسکی» در کتاب فوق‌الذکر نوشته است که «در جنگِ اولِ عراق، دولت صدام حسین در صدد توافقی با ایالات متحده بود و می‌خواست بدونِ جنگ و بدونِ سرافکندگی کویت را ترک کند. ولی ایالات متحده مساعی عراق برای مذاکره را به هیچ گرفت.»

در جنگ دوم عراق نیز «صدام حسین حاضر به دادن هر امتیازی و اجازۀ ورود هر تعداد بازرس سازمان ملل به عراق بود. ولی ایالات متحده بازهم امکانِ صلحِ محتملی را رد کرد، مطالبۀ بغداد را نادیده گرفت و عملیات “شوک و وحشت” را به اجرا گذاشت.»

تغییر رژیم در لیبی هدف دیگری بود که ایالات متحده تعقیب می‌کرد. سال ۲۰۱۱ دولتِ لیبی به ایالات متحده پیشنهاد کرد قذافی کناره‌گیری نماید و رژیمِ لیبی بدون جنگ و خونریزی تغییر یابد. ولی این بار هم ایالات متحده پیشنهاد صلح را رد کرد. بنابه اظهارات «چارلز. ار. کوبیک» که شخصاً در مذاکرات شرکت داشت لیبی دو پیشنهاد برای آتش‌بس، مذاکرات و کناره‌گیریِ قذافی از قدرت ارائه داده بود. … «حداقل یکی از پیشنهادات در رابطه با پسر قذافی “سیف” بود.» در یک نامۀ درون اداری که توسط یکی از رؤسای ستاد ارتشِ لیبی نوشته شده گفته می‌شود: «راه‌حل صلح‌آمیز هنوز هم ممکن است به این ترتیب که “سیف” پسر قذافی بدون خونریزی در بنغازی در طرف ما باقی بماند.»

پیشنهادِ صلح لیبی به معنی خاتمۀ جنگ و تغییر رژیم بدون خونریزی بود. ولی ایالات متحده طالب صلح نبود. «کوبیک» می‌گوید: «هیلاری کلینتون هر دو پیشنهاد را رد کرد چون اصرار داشت انقلابی را تحتِ رهبری تروریست‌های معلوم‌الحال به انجام رساند.»

یک سال بعد در جریان ناآرامی‌های سوریه طرح صلح دیگری مطرح شد و باز هم پیشنهاد از سوی ایالات متحده رد شد. در ماه آوریل ۲۰۱۲ هیلاری کلینتون سفری به استانبول کرد تا با مقاماتِ کشورهایی دیدار کند که خود را «دوستان سوریه» می‌نامیدند و از شورشیان افراطی و تغییر رژیم در سوریه حمایت می‌کردند. آن موقع سازمان ملل متحد پیشنهادی برای میانجیگری «کوفی عنان» ارائه داده بود و «بشار اسد» رئیس‌جمهور سوریه نیز آن را پذیرفته بود. ولی هیلاری کلینتون این پیشنهاد را هم رد کرد و به‌جای آن از «کوفی عنان» خواست کنفرانسی با موضوع تغییر رژیم در سوریه برگزار کند. بنابه گزارشی از نشریۀ «گاردین»، هیلاری کلینتون همۀ مساعی خود را به‌کار گرفت تا کوفی عنان را متقاعد کند قالبِ طرح را که شامل ایجاد گروهی برای ارتباط با دولت سوریه بود تغییر دهد و به‌جای آن کنفرانسی طبق الگوی دوران گذار در یمن برگزار نماید.

«ماکس بلومن تال» در کتابی تحت عنوان «مدیریت توحش» می‌نویسد که «ایالات متحده و اتحادیۀ اروپا مذاکرات برای ایجادِ آتش‌بس منطقه‌ای در سوریه را قاطعانه رد کردند و مانع از مشارکتِ فرستادۀ ویژۀ سازمان ملل برای مذاکرات شدند.»

رد طرح صلح چین نشان می‌دهد که ایالات متحده با الگوی واحدی هر پیشنهاد صلحی را رد می‌کند.

در اولین روزهای جنگ اوکراین که یافتن راه‌حل سیاسی محتمل به‌نظر می‌رسید وزارت خارجۀ آمریکا برقراری صلح و پایان دادن به جنگ اوکراین را منتفی دانست و اعلام کرد که هر پیشنهادِ صلحی حتی اگر همسو با اهداف اوکراین باشد قابل پذیرش نیست، با این استدلال که «اهدافِ جنگ اوکراین از جهات مختلف بزرگ‌تر از موضوع روسیه یا اوکراین است.»

اصرار بر ادامۀ جنگی که در جهتِ منافع اوکراین نیست و فقط در راستایِ اهداف و منافع ایالات متحده است و طرح این نکته که اهداف آمریکا مهم‌تر از اهداف اوکراین هستند واقعاً نگران‌کننده و در ادامۀ همان طرز تفکر «دونالد رامسفلد» است که دلیل عدم مذاکره با طالبان را داشتن اهداف بزرگ‌تر دانسته بود. همین طرز تفکرِ نگران‌کننده در لیبی نیز تکرار شد و ایالات متحده طرح صلح اتحادیۀ افریقا را رد کرد و اهدافِ مهم‌ترِ خود را به اهدافِ طرح صلحِ اتحادیۀ افریقا ترجیح داد.

ولی در مورد اوکراین ایالات متحده نه‌تنها پیشنهادات صلح را رد کرده بلکه دوبار روند مثبتِ مذاکراتِ در جریان را نیز تخریب کرده است.

نخست‌وزیر سابق اسرائیل «نفتالی بنت» برملا کرد که وی در ماه مارس ۲۰۲۲ واسطۀ مذاکرات بین «ولودیمیر زلنسکی» و «ولادیمیر پوتین» بوده، مذاکراتی که اقبالِ خوبی نیز برای اعلام آتش‌بس داشت. ولی ایالات متحده این طرح صلح را نیز قبول نکرد یا به قول “نفتالی بنت” “غرب” مانع آن شد.»

 یک ماه بعد ایالات متحده راه را بر موفقیت طرح صلح دیگری مسدود کرد. در ماه آوریل ۲۰۲۲ مذاکرات صلحی در استانبول در جریان بود که پیشرفتِ خوبی داشت و به «توافقات موقت» هم رسیده بود. وزیر خارجۀ ترکیه «مولود چاووش اوغلو» در این زمینه گفته است: «کشورهایی در ناتو طالب این هستند که جنگ اوکراین ادامه یابد…. بعد از دیدار وزرای خارجۀ ناتو آدم چنین احساسی داشت که بین کشورهای عضو ناتو تعدادی هستند که می‌خواهند جنگ ادامه یابد تا روسیه تضعیف شود.»

«نومان کورتولوش» نایب رئیس حزبِ اردوغان، بر مانع همیشگی ، یعنی «اهداف بزرگ‌تر» ایالات متحده تأکید دارد. وی در مصاحبه‌ای با CNN گفته است: «رئیس‌جمهور ما با رؤسای دولتین روسیه و اوکراین در تماس بود و مذاکرات در موضوعات مشخصی پیشرفت خوبی کرده بود ولی به ناگهان دیدیم که جنگ تشدید یافت ، کسی در تلاش بود مانع از خاتمۀ جنگ شود. ایالات متحده ادامۀ جنگ را در جهت منافع خود می‌بیند. … کسانی هستند که طالب ادامۀ جنگ اند. … پوتین و زلنسکی می‌خواستند توافقنامه را امضا کنند ولی خُب کسانی نمی‌خواستند.»

از ابتدای توسعه‌طلبی جنایتکارانۀ غرب تاکنون یک الگوی تاریخی و روشنی مرتباً تکرار می‌شود: ایالات متحدۀ آمریکا هر طرح صلحی را رد می‌کند تا به اهداف بزرگ‌تری نائل آید.

* https://antikrieg.com/aktuell/2023_04_11_sieglauben.htm

(این مقاله ابتدا در تاریخ دهم آوریل ۲۰۲۳ در Antiwar.com منشر شده.)

۱ــ کتاب مزبور به قلم Noam Chomsky و Vijay prashad تألیف شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *