اسنادِ یازده سپتامبر: واشنگتن تقصیر را به گردن عربستان سعودی خواهد انداخت؟

Print Friendly, PDF & Email

اخیراً اسنادی ازپروندۀ قضایی یازده سپتامبر منتشر شده‌اند که در آن‌ها توضیح داده می شود دو نفر از هواپیماربایان یازده سپتامبر دانسته یا نادانسته برای همکاری و انجام عملیات مشترکِ سازمان سیا و سازمانِ اطلاعات و امنیت عربستان جذبِ این دو سازمان شده بودند. البته این نکات را همه می‌دانستند ولی اسناد اخیراً منتشر شده تأئیدی بر صحتِ دانسته‌ها بود.

ژوئن 2019 نتیجۀ تحقیقات رسمی دولت آمریکا در قالبِ اسنادِ دوازده صفحه ایِ معروف منتشر شدند که حاوی اطلاعاتی در بارۀ فعالیت سازمان‌های امنیتی پیش و پس از یازده سپتامبربود و در آن‌ها به نقشِ مقاماتِ عالی دولتی و اعضایِ سازمان اطلاعات و امنیت عربستان سعودی در عملیات تروریستی یازده سپتامبر اشاره شده بود، از جمله این نکته که پانزده تبعۀ عربستان ازدولتِ این کشوربرای انجام عملیات کمک مالی و تدارکارتی دریافت کرده اند.

پیدایش ” القاعده ” ریشه در عملیاتِ ” سایکلون ” دارد، طرحی در دوران جنگ سرد که حاوی تسلیح، آموزش نظامی و تأمین مالی اعضای این سازمان توسط ایالات متحدۀ آمریکا بود. سازمانی که در سال 1979 برای جنگ علیه دولت سوسیالیستی افغانستان که اتفاقاً رابطۀ دوستانه ای با ایالات متحدۀ آمریکا داشت، تشجیع شد. یکی از معروف ترین اعضای ” القاعده ” ” اسامه بن لادن ” بود.

عملیات تروریستی یازده سپتامبر بهانه ای برای اتخاذ سیاست تهاجمی دولت آمریکا شد که با اهداف اندیشکدۀ ” پروژه ای برای قرن آمریکایی جدید ” مطابقت داشت. این اندیشکدۀ پرنفوذِ نئوکان‌ها، برای دولت آمریکا اهدافی نظیر حفظ سیادت برجهان، انجام تغییرات رادیکالِ بنیادین در سیاست نظامی و دفاعی و نهایتاً سرنگون کردن رئیس جمهورِ وقتِ عراق، صدام حسین را در نظر گرفته بود. اندیشکدۀ مزبور در در سپتامبر 2000 در گزارش تأمل برانگیزی پیشگویی کرده بود که این تغییراتِ اساسی باید با تأنی و گام به گام انجام گیرند و فقط واقعه ای بزرگ در ابعادِ ” پرل‌هاربور” (1) می تواند به روند آن شتاب بخشد. این واقعه حقیقتاً یک سال بعد در یازده سپتامبر در نیویورک و ویرجینیا اتفاق افتاد.

پیشگویی بدشگون دیگری را ژنرال چهار ستارۀ بازنشسته ” وسلی کلارک ” در همان روزهای اولِ بعد از یازده سپتامبر از همکارِ خود در پنتاگون شنید و بعد‌ها این شنیده‌ها را افشا کرد. وی گفت که درجریان مراجعه ای به پنتاگون به قصد دیدار با دوستان، از طریق یکی از همکاران مطلع شده که تصمیمِ حمله به عراق علیرغم این که هیچ دلیلی دال بر ارتباط بغداد با عملیات تروریستی یازده سپتامبر وجود نداشت گرفته شده. در دیدار چند هفتۀ بعد ” وسلی کلارک ” از پنتاگون، زمانی که بمباران افغانستان آغاز شده بود همان همکار به او گفت که در واکنش به واقعۀ یازده سپتامبر، شش کشور دیگر، یعنی سوریه، لبنان، لیبی، سومالی، سودان و ایران درنظر گرفته شده اند هر چند که هیچ یک از کشورهای مزبور مانند عراق هیچ ارتباطی با واقعۀ یازده سپتامبر نداشتند.

زمان انتشار اسناد جدید قضایی که مؤید مشارکت عربستان سعودی در عملیات یازده سپتامبر است بسیار مشکوک به نظر می رسد.

ماه پیش در اقدامِ سیاسیِ زلزله واری اعلام شد که عربستان و رقیب منطقه ای آن ایران، با وساطت چین توافقنامه ای دایر بر احیای روابط سیاسی منعقد کرده اند. کم تر از دوهفته بعد اعلام شد که عربستان سعودی در مذاکراتی به میانجی گری روسیه، با سوریه برای احیای روابط سیاسی به توافق رسیده است، امری که نشان از پایان تسلط ایالات متحدۀ آمریکا بر منطقۀ خاورمیانه دارد.

انتشار اسناد مربوط به نقش عربستان درعملیات تروریستی یازده سپتامبر و همزمانی آن با انتشار اخبار و تحولات فوق الذکر حاکی از سرد شدن روابط ایالات متحدۀ آمریکا با عربستان سعودی است، عربستانی که پس از اسرائیل ( که آن هم در مظانّ اتهام برای مشارکت در عملیات تروریستی یازده سپتامبراست ) مهم ترین متحد استراتژیکی غرب در منطقه بود. اکنون با تغییرِ سیاستِ عربستان و چرخش به سوی مسکو و چین واکنش آمریکا را مشاهده می کنیم که با علنی کردن نقش عربستان در واقعۀ یازده سپتامبر سعی در منزوی کردن این کشوردرعرصۀ جهانی دارد.

این که ایالات متحدۀ آمریکا به دلیل اتخاذ سیاست خارجیِ جدیدی متحدینِ سابقِ خود را خوار و ذلیل کند از نظرتاریخی اثبات شده است.

ایران متحد مهم آمریکا در منطقه، پس از انقلاب اسلامی که در نتیجۀ آن ” محمد رضا پهلوی ” شاه مورد حمایت آمریکا و بریتانیا سرنگون و آیت الله خمینی جانشین وی شد، هدف تحریم‌های اقتصادی و تهدید به حملۀ نظامی قرارگرفته ; درحال حاضر در ایران کودتایی طبق الگوی سوریه دردست اجراست.

همسایۀ ایران عراق، یک سال پس از انقلاب اسلامی به نیابت از ایالات متحده وارد جنگ با ایران شد. مأمور ویژۀ خاورمیانه در آن دوران ” دونالد رامسفلد ” و عضو آتی اندیشکدۀ فوق الذکر در سال 1983 به عراق سفر کرد و بر حمایت آمریکا از صدام حسین در جنگ با ایران تأکید نمود. دو دهه بعد باز ” دونالد رامسفلد” وزیر دفاع رئیس جمهورِ وقت آمریکا ” جرج. دبلیو. بوش” بود که طی حملۀ نظامی عراق را اشغال و صدام حسین را اعدام کرد.

با چرخش ریاض به شرق و همزمان انتشار اسناد مربوط به نقش عربستان در یازده سپتامبرما تکرار این روندِ تاریخی را به وضوح می بینیم.

* https://antikrieg.com/aktuell/2023_04_23_enthuellungen.htm
(این مقاله ابتدا در تاریخ 23 آوریل 2023 در وب سایت Ron Paul Institute for Peace and prosperity منتشر شده.)

 

۱ــ پرل هاربور بندری در جزیرۀ هاوایی و محل استقرار ناوگان دریایی ایالات متحدۀ آمریکا در خلال جنگ دوم جهانی بود. روز هشتم دسامبر 1941 ژاپن به این بندر حمله کرد و این حمله مستمسکی برای آمریکا بود به ژاپن و متحدان آن، آلمان و ایتالیا اعلام جنگ نماید. ایالات متحده از بدو آغاز جنگ دوم جهانی مایل به ورود به جنگ، پیاده کردن نیروی نظامی در اروپا و تداوم حضور در این قاره برای کنترل کشورهای اروپایی و مقابله با کمونیسم و اتحاد جماهیر شوروی بود. مردم آمریکا به‌شدت مخالف ورود آمریکا به جنگ بودند. بنابراین بهانه‌ای برای تغییر افکار عمومی و دخالت در جنگ لازم بود. از اکتبر سال 1940 آمریکا با انجام انواعِ حرکاتِ ایذایی در صدد تحریک ژاپن برای حمله به خاک آمریکا بود. به‌طور مداوم کشتی های جنگی را روانۀ سواحل ژاپن می کرد و با وارد شدن به آب های سرزمینی ژاپن این کشور را تحریک به پاسخ دادن می نمود. ولی هیچ کدام از این حرکات ایذایی منجر به این نشد ژاپن به دام آمریکا بیفتد و هربار به ارسال یادداشتِ سیاسیِ اعتراض‌آمیز بسنده کرد. پس آمریکا متوسل به دسیسۀ دیگری شد و اندونزی را که بزرگ‌ترین تأمین‌کنندۀ نفت ژاپن بود از فروش نفت به این کشور منع کرد. قطع واردات نفت که ماشین جنگی ژاپن به آن نیاز مبرم داشت به‌منزلۀ انداختن طناب به گردن ژاپن و از بین بردن قدرت نظامی این کشور در میانۀ جنگ دوم جهانی بود. بنابراین ژاپن راهی جز حمله به آمریکا به امید عقب‌نشینی این کشور و دستیابی مجدد به نفت نداشت. ولی برخلاف آنچه که دولت آمریکا بعد از آغاز جنگ ادعا کرد این حمله غافلگیرانه نبود. آمریکا با شنود مکالمات و رمز‌گشایی از تلگراف و مراسلات ژاپن کاملاً در جریانِ روز و ساعت حمله بود. برای این که حملۀ ژاپن غافلگیرانه جلوه کند و موجب تحریک احساسات عمومی شود، فرانکلین روزولت رئیس‌جمهور وقتِ ایالات متحده اطلاع از حملۀ قریب‌الوقوع را از افکار عمومی و حتی از فرمانده ناوگان دریایی و فرمانده نیروی هوایی در پرل هابور مخفی نگاه داشت و علاوه بر آن پیش از حملۀ ژاپن ناو هواپیمابر مستقر در آب‌های منطقه، سایر کشتی ها و جت‌های جنگدۀ نو را به محل دیگری گسیل داشت تا شکست نیروهای نظامی آمریکا حتمی باشد. آنچه که درپایگاه پرل هاربور باقی ماند هواپیماهای کهنۀ باقی‌مانده از جنگ اول جهانی و کشتی‌های فرسوده بودند. در جریان حمله به پرل هاربور 2400 نیروی نظامی آمریکا کشته و کلیۀ تجهیزات جنگی منهدم شدند. بلافاصله رسانه‌های آمریکا وارد عمل شده و احساسات عمومی و حس میهن‌پرستی را طوری برانگیختند که روز هشتم دسامبر 1941 فرانکلین روزولت موفق به کسب مجوز کنگره برای اعلام جنگ به ژاپن شد. فرمانده ناوگان دریایی و فرمانده نیروی هوایی در پرل هاربور نیز به اتهام اِهمال در انجام وظیفه به بازنشستگی اجباری فرستاده شدند. طی سال‌های آتی به‌تدریج حقیقت ماجرا آشکار و اسناد و مدارک و شهادت شهود به روشن شدن مسأله کمک کرد. سال 1999 سنای آمریکا پس از بررسی اسناد و انجام تحقیقات از بی‌گناهی دو فرمانده مزبور اطمینان حاصل نمود و از آنها اعادۀ حیثیت کرد. (از کتاب امپریالیسم آمریکا به‌قلم دکتر دانیله گانسر، توضیح مترجم )

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *