افشاگری‌های «زبیگنیف برژینسکی» که مسکو نباید آنها را فراموش کند

یک سال گذشته است، اما کوچکترین نشانه‌ای از آغاز نوسازی نمی‌بینم. تنها “انطباق و سازواری” وجود دارد که هر لحظه می‌تواند با ریزش و فروپاشی جایگزین شود. «برژینسکی» نوسان و بی‌ثباتی اقتصاد روسیه که بر اساس نسخه‌های توافق و همراهی واشنگتن برنامه‌ریزی شده بود، را فهمیده بود. به اصطلاح اقتصاد بازار روسیه کاملاً با بودن طولانی مدت در شرایط حالت تحریمی‌ (مانند اقدامات نظامی ‌طولانی) منطبق و مناسب نیست. نیاز ضروری به جایگزینی الگوی «بازاری» اقتصاد با مدل «بسیج و متحرک‌سازی» هست. و تجهیز و بسیج برای آنکه صنعتی‌سازی جدید آغاز شود ضروری است. اگر این کار انجام نشود، قسمت دوم پیش‌بینی «زبیگنیف برژینسکی» درست در خواهد آمد.

 

 

 

به‌یاد «زبیگنیف برژینسکی» (۲۰۱۷ ــ ۱۹۲۸) می‌افتم به این دلیل که بسیاری از گفته‌های او در مورد روسیه، هر چند ممکن است عجیب به‌نظر برسند، برای رهبری کشورمان مفید هستند. امروز گفته‌های «برژینسکی» در مورد روابط روسیه و اوکراین، در مورد موقعیت غرب در رابطه با اوکراین و روابط روسیه ــ اوکراین، در مورد ورود کریمه به ترکیب فدراسیون روسیه اهمیت ویژه‌ای دارد. «برژینسکی» در مقاله خود به‌نام “همکاری نارس” (۱۹۹۴)، نوشت: “روسیه می‌تواند یا یک امپراتوری، یا یک دموکراسی باشد، اما نه هر دو در یک زمان … بدون اوکراین، روسیه دیگر یک امپراتوری نیست، با اوکراین، تطمیع شده، و سپس تابع، روسیه خودبه‌خود به یک امپراتوری تبدیل می‌شود». «برژینسکی» در کتاب «صفحه شطرنج بزرگ» (۱۹۹۷)، شش مرکز ژئوپلیتیک جدید را نام می‌برد که در جهان پس از جنگ سرد به‌وجود می‌آیند و واشنگتن باید آنها را تحت مهار و فرمان خود نگه دارد. در این لیست اوکراین در مقام نخست به‌شمار می‌رود (پنج کشور دیگر: آذربایجان، کره جنوبی، ترکیه و ایران هستند). و بار دیگر این ایده و فکر تکرار می‌شود: بدون اوکراین، روسیه از امپراتوری اوراسیا دست بر خواهد داشت. بدون اوکراین، روسیه باز هم می‌تواند به‌خاطر موقعیت و جایگاه امپراتوری مبارزه کند، اما در این صورت به‌طور کلی تبدیل به یک دولت امپراتوری آسیایی خواهد شد.» و برعکس: «اگر مسکو کنترل اوکراین با جمعیت ۵۲ میلیونی (در سال‌های پس از انتشار کتاب برژینسکی، جمعیت اوکراین بسیار کمتر شده است: در آستانه عملیات ویژه نظامی ‌جمعیت اوکراین برابر ۴۱/۲ میلیون نفر بود. و. ک.) و منابع بزرگ آن و همچنین دستیابی به دریای سیاه را دوباره پس بگیرد ، آنگاه روسیه خودبه‌خود دوباره به ابزار تبدیل شدن به یک دولت قدرتمند امپراتوری را به‌دست خواهد آورد که، در اروپا و آسیا مستقر خواهد شد». «برژینسکی» بسیار بیم داشت که اوکراین به مزیت اصلی در سیاست خارجی مسکو که به الحاق دوباره همسایگان تلاش خواهد کرد، تبدیل شود: «آنچه که اوکراین با گذر زمان به دلایلی «دوباره منسجم و یکپارچه» شود، برای بسیاری از نخبگان سیاسی روسیه به‌مثابه یک ایمان تعصب‌آمیز باقی خواهد ماند». «برژینسکی» نگرانی زیادی در مورد آنکه واشنگتن، ضمن دور شدن از چالش‌های ژئوپلیتیکی دیگر، ممکن است توجه کافی به مرکز ژئوپلیتیک نوظهور در برابر (در مواجه با) اوکراین را، نداشته باشد، بیان کرده است: « ماندگاری … اوکراین… در تردید باقی خواهد ماند، به‌ویژه اگر توجه آمریکا به مسائل دیگر معطوف شود، مانند بحران جدید داخلی در اروپا، افزایش شکاف بین ترکیه و اروپا، یا رشد و اوج‌گیری خصومت در روابط ایران و آمریکا». پس از پیوستن کریمه به روسیه، «برژینسکی» توجه خود را به روابط روسیه و اوکراین افزایش داد. وی نوشت: « نمی‌دانم (آیا کریمه برای اوکراین از دست رفته است)، اما به این پرسش باید به زمانی برگشت که روابط بین اوکراین و روسیه تا حد معینی دوباره منطقی و با ثبات شود. روس‌ها نامعقولی، حساسیت و تهییج‌پذیری را به این روابط وارد کردند، آنها یک حمله راهزنانه به کریمه انجام دادند، آن را آنطور که مافیا این امر را انجام می‌داد، پنهان کردند.

اما آنها باید از به‌کار گرفتن چنین برخورد و رویکردی به کل اوکراین احتیاط کنند ــ این امر به انفجار بسیار نیرومندتری در قلب اروپا، به درگیری که جهان از سال ۱۹۳۹ ندیده است، منجرخواهد شد ». آنطور که از این عبارت معلوم است، «زبیگنیف» واشنگتن را به احتیاط و ملاحظه‌کاری فرامی‌خواند. اما سخنان این سیاستمدار آمریکایی در سال‌های ۲۰۲۳ ــ ۲۰۲۲ توسط رهبری آمریکا فراموش شد، واشنگتن آنچه را که ممکن است انجام می‌دهد تا انفجار نیرومندی را در قلب اروپا برانگیزد، که می‌تواند به آمریکا نیز اصابت کند. همزمان« برژینسکی» توان دفاعی اوکراین را با شک و تردید ارزیابی می‌کرد. در گرما گرم رویدادهای سال ۲۰۱۴ در کریمه، می‌نویسد: «در کریمه، از ۲۰ هزار نظامی‌ اوکراینی، هیچ‌کس به ابتکار خود شلیک نمی‌کرد. من خودم اصالتاً اروپایی هستم، الان وقتی به میهن پدر و مادرم فکر می‌کنم، نمی‌توانم تصور کنم که از ۲۰ هزار سرباز لهستانی هنگام مبادرت یک نیروی خارجی برای به‌دست گرفتن قدرت، هیچ‌کس شلیک نکرده باشد. من فکر می‌کنم یک نبرد بزرگ رُخ می‌داد. آنچه که در اوکراین همه چیز دگرگونه رخ داد، حکایت از چیزی دارد. پوتین نتیجه‌گیری‌های خود را انجام داد. فهمید که همه چیز حتی ساده‌تر از آنچه او انتظار داشت است. «برژینسکی» از ارائه تسلیحات به اوکراین برای جنگ آینده با روسیه دفاع کرد: « دادن سلاح‌های دفاعی به اوکراین برای دفاع از شهرهای بزرگ معقولانه می‌بود، برای نمونه، سلاح‌های ضدِ تانک یا خمپاره‌اندازها، چونکه ما باید بهای خشونت روسیه را بالا ببریم. تصرف شهری که جمعیت آن در حالت دفاعی است، مستلزم هزینه‌های بسیار بالایی است. با این وجود، واشنگتن نتیجه‌گیری‌های خود را از درس کریمه انجام داده است. در دوره سال‌های ۲۰۲۲ ــ ۲۰۱۴ (پیش از آغاز عملیات ویژه نظامی) ایالات متحده آمریکا به‌طور فعال به “میدان” کمک نظامی‌ کرد. من در این مورد در مقاله “شور و هیجان دبیرکل ناتو: کمک نظامی‌ این بلوک به اوکراین به دو برابر تولید ناخالص داخلی آن فراتر رفته است” سخن به‌میان آورده‌ام. «برژینسکی» بر آن بود که به اوکراین برای اینکه بخشی از اروپا شود، لازم است کمک کرد. و برای روسیه، او فکر می‌کرد، بهترین معامله ورود به اتحادیه اروپا خواهد بود، جایی که هم کیف و هم مسکو را از بروکسل هدایت و اداره می‌کردند. «برژینسکی» در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی اوکراینی «اینتر» در ماه اکتبر سال ۲۰۱۴ گفت: «اوکراین باید واقعاً ثابت کند که می‌خواهد بخشی از جهان اروپا شود. اگر آن به این امر دست یابد، آنگاه روسیه تنها یک دورنما را خواهد داشت ــ گردن نهان به این واقعیت و تبدیل شدن خود به بخشی از اروپا … اگر آن [روسیه] این کار را نکند، در این صورت به دست‌نشانده‌ به تاراج برده شده چین تبدیل خواهد شد».

«برژینسکی» دو ماه پیش از مرگ خودش، در مارس سال ۲۰۱۷، در گفت‌وگویی با نشریه Gazeta.Ru “افشاگری” زیر را به میان گذاشت: “پوتین باید به آینده خود فکر کند. البته تمرکز بیش از اندازه نخبگان قدرت در روسیه بر کسب ثروت می‌تواند با گذشت زمان واکنش‌های اجتماعی و خصومت را برانگیزد. این امرهنوز روی نداده است، اما فکر می‌کنم خطر بالقوه چنین جریان‌ها و گرایشاتی وجود دارند.» خوب، این یک توصیه کاملاً معقولانه‌ای است. می‌خواهم باز اظهار‌نظر دیگری را از «برژینسکی» نقل کنم که می‌توان آن را اشاره‌ای به مسکو دانست. «برژینسکی» در گفت‌وگویی به تاریخ ۴ ژانویه ۲۰۰۸ با «دیوید ایگناتوس»، روزنامه‌نگار “واشنگتن پست” گفت: «… اگر خط لوله بسته شود ــ پیامدهای آن در غرب بلافاصله رخ خواهد داد و پیامدهای مالی در روسیه پس از سه چهار یا پنج سال احساس خواهند شد، که به روس‌ها امتیاز کوتاه مدت در وارد آوردن فشار می‌دهد.» (زبیگنیو برژینسکی “شانس دوم. آمریکا و جهان.” – مسکو: شرکت انتشاراتی”AST ــ ۲۰۱۸، ص ۳۶۹). من این سخنان را آینده‌نگرانه و پیش‌گویانه می‌دانم. بخش نخست پیش‌بینی‌های این سیاستمدار آمریکایی به حقیقت پیوسته است … البته اقتصاد ما در ماه‌های نخست جنگ تحریم‌ها بار اضافی زیادی را پشت سر گذاشت. اما اکنون همه مقامات روسیه یک‌پارچه می‌گویند: اقتصاد داخلی با اوصاع جدید “انطباق” یافته است. حتی امید به رشد اقتصادی به‌وجود آمده است. من فعلاً نسبت به این نوع انتظارات که در آنها مطلوب و دلخواه به‌عنوان واقعی برآمد کند، بسیار محتاط هستم. جدا چند روز پیش، گفت‌وگوی ‌بزرگ من منتشر شد که: «آیا غرب پیروزی اقتصادی روسیه را به‌رسمیت شناخت؟ فریب نخورید» نام دارد. برای آنکه بخش دوم «پیش‌بینی» «برژینسکی» تحقق نیابد («بعد از سه، چهار یا پنج سال»)، دولت ما باید قاطع‌ترین اقدامات را در زمینه نوسازی اقتصاد بر عهده بگیرد. یک سال گذشته است، اما کوچکترین نشانه‌ای از آغاز نوسازی نمی‌بینم. تنها “انطباق و سازواری” وجود دارد که هر لحظه می‌تواند با ریزش و فروپاشی جایگزین شود. «برژینسکی» نوسان و بی‌ثباتی اقتصاد روسیه که بر اساس نسخه‌های توافق و همراهی واشنگتن برنامه‌ریزی شده بود، را فهمیده بود. به اصطلاح اقتصاد بازار روسیه کاملاً با بودن طولانی مدت در شرایط حالت تحریمی‌ (مانند اقدامات نظامی ‌طولانی) منطبق و مناسب نیست. نیاز ضروری به جایگزینی الگوی «بازاری» اقتصاد با مدل «بسیج و متحرک‌سازی» هست. و تجهیز و بسیج برای آنکه صنعتی‌سازی جدید آغاز شود ضروری است. اگر این کار انجام نشود، قسمت دوم پیش‌بینی «زبیگنیف برژینسکی» درست در خواهد آمد.

* https://www.fondsk.ru/news/2023/04/25/otkrovenija-zbigneva-bzhezinskogo-o-kotoryh-moskva-ne-dolzhna-zabyvat-59102.html

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *