اهمیت دیدار رهبر ژاپن از آمریکا

Print Friendly, PDF & Email

فومیو کیشیدا، نخست وزیر ژاپن، روز دوشنبه برای یک دیدار رسمی از آمریکا وارد واشنگتن شد. او اولین رهبر ژاپن است که پس از ۹ سال پس از سفر شینزو آبه، نخست وزیر وقت ژاپن، به ایالت متحده، مهمان رسمی واشنگتن خواهد بود، که نشان‌دهندهٔ اهمیت بسیار این سفر برای ژاپن و ایالات متحده است. ژاپن مدتی است که در مورد این دیدار سر و صدای بسیاری به‌راه انداخته و در سوی مقابل نیز آمریکا رویدادهای بزرگی مانند ضیافت شام کاخ سفید و سخنرانی در کنگره را برای کیشیدا ترتیب داده است.

به گزارش رسانه‌های چینی، ایالات متحده و ژاپن برای این دیدار «محاسبات استراتژیک» مشترک دارند و برای مثال، هر دو طرف احتمالا آن را یک «نمایش تشریفاتی» برای تقویت بیشتر «ماه عسل روابط» خود می‌دانند، و امیدوارند که با ارتقای سطح روابط دوجانبهٔ خود به «مشارکت جهانی» این طور نشان بدهند که اتحاد میان ایالات متحده و ژاپن «غیرقابل در هم شکستن» است.

رهبران کنونی ایالات متحده و ژاپن هر یک اهداف خود را از چنین دیداری دارند. دولت کیشیدا در حال حاضر در یک بحران حاکمیتی غرق شده و امیدوار است این سفر مثل «نِی حیات» با نشان دادن دستاوردهای دیپلماتیک موجب حمایت داخلی از این دولت شود. از سوی دیگر، واشنگتن نیز متوجه افزایش نگرانی‌های متحدان خود در مورد خطرات ناشی از انتخابات ایالات متحده شده و جو بایدن می‌خواهد با میزبانی از کیشیدا و نشان دادن پایبندی به تعهدات امنیتی خود نزد متحدانش، و دادن حداقل اطمینان به آنها و سر و سامان دادن به روابط خود با این متحدان، حمایت مردم آمریکا را کسب کند.

جای تعجب نیست که مفسران در سراسر جهان تقریباً به اتفاق آرا هنگام پرداختن به دیدار کیشیدا از ایالات متحده به چین نیز اشاره می‌کنند. فایننشال تایمز دو هفتهٔ پیش فاش کرد که ایالات متحده و ژاپن به‌عنوان اقدامی برای مقابله با چین در حال برنامه‌ریزی برای بزرگترین ارتقاء سطح اتحاد امنیتی خود از زمان امضای معاهدهٔ دفاعی دوجانبهٔ سال ۱۹۶۰ هستند. در این گزارش آمده است که ارتش‌های دو کشور «به‌ویژه در بحران‌‌هایی مانند مناقشهٔ تایوان» با یکدیگر همکاری خواهند کرد.
اقدامات ژاپن در چارچوب طرح راهبردی ایالات متحده برای مهار و سرکوب چین را دیگر نمی‌توان تنها به‌عنوان «دنباله‌روی» توصیف کرد، و به‌خوبی دیده می‌شود که این کشور در حال بر عهده گرفتن یک نقش پیشرو و فعال است. با در نظر گرفتن مواردی مثل همکاری‌های امنیتی چندجانبه و کوچک بین ایالات متحده، ژاپن، و کرهٔ جنوبی، یا بین ایالات متحده، ژاپن، و فیلیپین، یا چارچوب همکاری اقتصادی هند و اقیانوسیه به‌رهبری ایالات متحده، اتحاد موسوم به «تراشه»، راهبرد «حیاط کوچک و حصار بلند»، یا روند ترویج حضور «ناتو در آسیا و اقیانوس آرام»، در کدام‌یک از آنها می‌توان گفت که ژاپن نقش یکی از «دوستان اصلی» آمریکا را ایفا نکرده است؟ در برخی موارد، این کشور حتی از آمریکا هم پیشی گرفته است.

در مواجهه با جهان آشفتهٔ امروز، ایالات متحده طبیعتاً از این شیوهٔ عملکردِ فراتر از انتظار ژاپن در حمایت از خود استقبال می‌کند، و در همان حال با تقویت موقعیت اتحاد دو کشور، «پاداش» خودمختاری نظامی بیشتر را برای ژاپن در نظر می‌گیرد. همین امر باعث شده است که برخی از مردم ژاپن با خوشحالی باور کنند که روابط اتحاد ایالات متحده و ژاپن به سمت رسیدن به «برابری» در حال حرکت است و موقعیت ژاپن به‌عنوان یک قدرت بزرگ را نشان می‌دهد.

محاسبات سیاسی ژاپن دقیق اما کسالت‌آور است. مسائلی مانند بحران اوکراین در اروپا و درگیری فلسطین و اسرائیل در خاورمیانه، هیچ‌یک ارتباط مستقیم زیادی با امنیت ملی ژاپن ندارند. ابراز نگرانی‌های مکرر رهبران ژاپن در مورد «چالش‌های پیشِ روی نظم بین‌المللی مبتنی بر قانون، آزادی، و باز بودن» نیز تنها یک اقدام کلیشه‌ای برای حفظ سلطهٔ تک‌قطبی ایالات متحده بر جهان، و یک بهانهٔ ضعیف برای دولت کیشیدا هستند تا برنامهٔ توسعهٔ نظامی ضعیف و بی رنگ و روی خود را پیش ببرد.

به بیان ساده، «ارتقای» سطح اتحاد ایالات متحده و ژاپن، با اتکا به برخی وسواس‌های موجود در دو کشور برای دامن زدن به رقابت میان قدرت‌های بزرگ، صرفاً نقش ژاپن را به‌عنوان ابزاری برای مهار چین تقویت می‌کند. در واقع، این اقدام علاوه بر کوچک کردن ژاپن، خطرات قابل‌توجهی را نیز به دنبال دارد که به‌طور بالقوه می‌تواند منجر به بی‌ثباتی و رویارویی بیشتر در منطقه آسیا و اقیانوس آرام، و حتی جهان، شود. به همین دلیل نیز لازم است که افراد با بصیرت در ژاپن به‌خوبی خطرات و نگرانی‌های پنهان در این سفرِ به‌ظاهر باشکوه کیشیدا به ایالات متحده را تشخیص دهند و از آن آگاه باشند.

منبع: سایت فرقهٔ دمکرات آذربایجان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *