هدف‌های استراتژیک و وظایف مبرم حزب ما

توضیح «۱۰ مهر»: مقاله‌ای که در پیش رو دارید، ۵۶ سال پیش توسط رفیق طبری به رشته تحریر درآمده است. با این وجود، اسلوب و متدلوژی به‌کار رفته در مقاله در تحلیل اوضاع و تعیین وظایف درازمدت و کوتاه‌مدت حزب توده ایران، که بر پایه اصول جهان‌بینی آن است، کماکان تازگی خود را حفظ کرده و برای نیروهای چپ به‌طور اعم و مبارزین توده‌ای به‌طور اخص حاوی درس‌های گرانبهایی است.

ادامهٔ مطلب

درباره دو انحراف مهم از مارکسیسم ـ لنینیسم

«… دو انحراف مهم که از آغاز پیدایش مارکسیسم و در کنار آن و به اشکال و با عناوین و نام‌های مختلف عرض اندام کرده، یعنی ناسیونال ـ کمونیسم و لیبرال ـ کمونیسم، هر دو نتیجه سفسطه در واقعیت، لذا سفسطه در مارکسیسم به‌مثابه علم است. این دو انحراف مهم و فریبنده در دوران ما رخنه و دامنه وسیعی یافته است…. …

ادامهٔ مطلب

یادداشت‌هایی درباره نبرد نو و کهن

ــ احسان طبری ــ

باید دید خود جامعه، خود محیط چه خواست‌هایی را مطرح می‌کند و جامعه را تنها از طریق مجرا و مسیر مشخص خود او به طرف هدف‌های آگاهانه سیر داد. به گفته لنین:

«ما زمانی می‌توانیم اداره کنیم که آنچه را که مردم درک می‌کنند به درستی بیان داریم.»

ادامهٔ مطلب

به‌مناسبت زادروز رفیق زنده‌یاد احسان طبری

در این بزم بزرگ رزم خواهم جام برگیرم 

ثنای جانفشانان عدالت را زِ سر گیرم 

شما ای دوستان خفته با صد سرب در پیکر 

شما ای عمر خود را برده در زندان وحشت سر 

زمانی نو رسد از راه، این بایای تاریخ است 

از این رو آنچنان باشید، کو شایای تاریخ است

زمان چون ریسمانی دان که نه انجام و نه آغازش 

سراسر با شگفتی‌ها در این سیر پر از رازش 

بشر را زین رسن، یک گز کمابیش است اندر کف 

مژه بر هم زنی، سرمایه جان می‌شود مصرف 

اگر در گور جای ماست، رسم ما روا گردد 

که کار آدمی باقیست ور جسمش فنا گردد 

ولی در خورد این پیکار بودن کار آسان نیست 

به گیتی کم کسی کز این ره خونین هراسان نیست 

اگر بر ِژندۀ هستی است چنگ آزمند تو 

نیاید هیچ خِیر از خاطر راحت پسند تو 

در این میدان مِحنت رند عالم سوز می‌باید 

کسی کو در نبرد عشق شد پیروز می‌باید 

نمی‌بودند اگر این راستان آرمان پرور 

نمی‌بود ار عنادِ سخت این گردان نوآور 

گر انسان، در پس دیوار ترس و جهل بنشستی 

ره خود، سوی این اُوج جهانبین کی گشودستی؟ 

سَزا گفتند و این گفتار را ارزندگی باشد 

«جُنون قهرمانان، عین عقل زندگی باشد» 

شما ای خود‌پسندانی که مَرخود را پرستارید 

سزیدن نام انسان را نه کاری خُرد پندارید 

حیات خویش را آراستن رزمی است بس مشکل 

نه تنها در برون، بل گاه خصم توست اندر دل 

برای خویش سازی، ضد خود هم رزم باید کرد 

از آن آغاز رَه، عزم سفر را جزم باید کرد 

تپیدن بهر سود خویش، زین خود مبتذل‌تر نیست 

تفاوت بین این هستی و هستی بهیمی چیست؟ 

برای مردمان بودن، طریق اینست، این پیداست 

مَرآن را آدمی دان، کو به‌سوی آدمی شیداست 

ولی بنگاه کار است این جهان در زادۀ عالم 

خراج بلخ را، باید ستاند از چنگ این عالم 

بباید کوهای مانع از راه تل افکندن 

زمان را نیک سنجیدن، زچهرش پرده افکندن 

زبان رنج دانستن، به راز سنگ پی بردن 

فروغ مهر پاییدن، مسیر چرخ پیمودن 

هزاران قصۀ نادیده دیدن، سخت جان گشتن 

به سختی پا فشردن، اندک اندک پهلوان گشتن 

توانا کردگار این تبار آدمیزاد است 

که دستاورد او در خورد صد دستش مریزاد است 

از این کوشش ظفر زاید، ندارم هیچ تردیدی 

به گیتی در برافروزیم، آن سان پاک خورشیدی 

که خورشید فلک در جنب آن خوار و زبون گردد 

به پای آدمی کبر سماعی، سرنگون گردد…

ادامهٔ مطلب

برخی مسایل نظری مربوط به انقلاب ایران

احسان طبری ــ

در بررسی حاضر ممکن است مسایلی که در بررسی‌های دیگر مربوط به انقلاب ایران آمده از جهت برخی مسايل ‏و جهات تکرار شود، ولی مسلماً وظیفه و عملکرد این بررسی، یعنی طرح مسايل نظری (یا تئوریک) انقلاب ایران ‏و به‌دست دادن نیم‌رخی از حل این مسايل، وظیفه ویژه خود آنست و از این بابت تکراری در میان نیست. 

ادامهٔ مطلب

سخنرانی رفیق طبری در پلنوم ۱۷ کمیته مرکزی حزب توده ایران (فروردین ۱۳۶۰)

در انقلاب ما، مانند همه انقلاب‌ها، دو مسأله مهم مطرح است که هر دو به هم دارای پیوستگی سرشتی است:
۱ـــ مسأله این‌که در نبرد مابین نمایندگان مختلف طبقات که در انقلاب به‌شکل پیگیر یا ناپیگیر شرکت داشته‌اند، سرانجام کدام نیروی اجتماعی برنده است و رهبری جامعه را به‌دست خواهد گرفت.

ادامهٔ مطلب

پادشاه خورشید، مقاله‌های احسان طبری در مجله «چیستا»

«مرا ببخش ای نبیره من! با رویای نوش‌خند تو زیسته‌ام. در گوشه‌ای ناخواسته از زمان، در دخمه‌ای ناساخته از مکان، و مانند کیمیاگران و اکسیر‌سازان پندار بافتم تا از آن حقیقت بزاید. هر آغازی خطر کردن است و آرزو پروردن‪ .‬
‪‎‬در آستان اطلسین سحرگاه، من ـ مسافر شب پیما ـ چون تندیسی فسردم، ایستادم، خم شدم، نشستم، خفتم، جان دادم، خاک شدم، بادم افشاند و به‌دست چرخش جاوید سپرد تا به لبخند پیروزی انسانی تو بنگرم؛ ای نبیره من!…

ادامهٔ مطلب

پیروزی واپسین با ارانی است

پیروزی نهایی با ارانی است که گفت قوه محرک و تغییر قوانین جابرانه به‌دست توده‌ها به‌قدری بزرگ است که بزرگترین سدها را در سر راه خود خرد خواهد کرد

 

من و تو که زنجیر صد دانه‌ایم
نگهبان بیدار این خانه‌ایم
اگر من نباشم، تو پاینده باش
نگهبان این آتش زنده باش

درود پرشور به خاطره تابناک شهیدان قهرمان حزب تودهٔ ایران و جنبش رهایی‌بخش ایران و در پیشاپیش آنان، دکتر تقی ارانی، رهبر زحمتکشان ایران!

ادامهٔ مطلب

ربایش آتش

«پرومته از ایزدان بارگاه خدایان یونانی است. وی ایزدی بود راد و چون رنج و سرگردانی آدمیان را در سرما و تیرگی دید، بر آن شد که آتش را از کوره خدای خدایان برباید و آنرا به انسان بدهد. پس با نئی زبانه‌ای سوزان از آتش ربود و آن را ارمغان بشر ساخت.…

ادامهٔ مطلب

سمت حرکت تاریخ

آیا تاریخ دارای سمتی است یا تکرار مکرر، حرکت مستانه بی‌هدف است؟

این مسأله از اهم مسائل مورد بحث در فلسفه تاریخ است. بسیارند کسانی که برای تاریخ سمتی در جهت ترقی و تکامل قائل نیستند خود عینیت و واقعیت مقوله «ترقی» یا «پیشرفت» را منکرند و آن را نسبی، من درآوردی، ذهنی می‌دانند.…

ادامهٔ مطلب

نقدی کوتاه بر «جامعه‌شناسی تجربی» بورژوایی

ما در اینجا می‌خواهیم درباره یکی از دبستان‌های بسیار رایج جامعه‌شناسی بورژوایی بر سبیل نقد برخی یادآوری‌های بنیادی را مطرح کنیم. با این امید، که این مبحث برای دقیق‌تر ساختن پژوهندگان مترقی در کشور ما بی‌فایده نباشد.

در اوایل قرن بیستم، آنچه که بعدها جامعه‌شناسی مشخص (کنکرت) یا جامعه‌شناسی تجربی (آمپیریک) نام گرفت، در ایالات متحده آمریکا سخت رواج یافت.…

ادامهٔ مطلب

فن دشوار ترجمه را آسان نگیریم!

ترجمه به‌خودی خود کار ساده‌ای نیست. مترجم به هنگام انتقال از زبانی به زبانی، گاه فکر گاه بیان مؤلف اصلی را تباه می‌سازد. 

هر ترجمه خوبی به دو شرط اصلی نیازمند است:
دقت در انتقال محتوای متن اصلی،
سلاست در بیان ترجمه.

دقت و سلاست با هم به‌نحوی در تضادند.
هر گاه ما فقط دقت را مراعات کنیم، تحت‌اللفظی و ناسلیس ترجمه کرده‌ایم.…

ادامهٔ مطلب

دربارهٔ دو بینش بزرگ خردگرایانه در تاریخ

کوشش برای بسط و دقیق‌تر ساختن برخی مفاهیم عمده در ماتریالیسم تاریخی)

مقصود ما از بینش یا جهان‌بینی (یا جهان‌نگری) مجموعه‌ای از آموزش‌ها و نگره‌هاست که آن بینش معین برای توضیح پدیده‌های جهان و جامعه انسانی و پیوند درونی آن‌ها عرضه می‌دارد. از این جهت تکامل بینش‌ها را در تاریخ می‌توان به دو مرحلهٔ اصلی تقسیم کرد.…

ادامهٔ مطلب

دیالکتیک مبارزه سیاسی و موازین اخلاقی

از دیر زمان که تفکر انتزاعی بشر پدید شد، این سئوال مطرح گردید: آیا می‌توان اتیک و پراتیک، و به شکل مشخص، اخلاق و سیاست را با هم سازگار ساخت؟ آیا می‌توان کاری کرد که آن کار، هم سودمند و ثمربخش و کارا و هدف‌رس باشد و هم پسندیده و نیکو؟ یعنی هم از جهت اتیک روا باشد و هم از جهت پراتیک بجا؟

 

لنین می‌گفت: «از خُرد است که بزرگ برمی‌خیزد».…

ادامهٔ مطلب
1 2